در فرهنگ انبیاء، کار بر روی زمین از تقدس بسیار بالایی برخوردار است آنان‏كه به‌‏وسیله کار، با زمین رابطه برقرار می‏‌کنند زمین‏‌ها را شخم می‌‏زنند، بذرها را در آن می‏‌افشانند نهال‏‌ها را پرورش می‏‌دهند و با رنج‌‏های بسیار…

*******************************************************

خویشاوندی انسان با زمین-بخش دوم

پدیدآورنده: سید رضا تقوی

امانتداری زمین

جهان خلقت را زیبایی‏‌هایی می‏‌باشد که ما را به خالق حکیم و دانای آن هدایت می‌‏کند هر موجودی در عالم خود زیبایی‏‌های فراوانی دارد که هركس به‌‏اندازه فهم و درکش می‌‏تواند به آن زیبایی‏‌ها برسد و لذت تماشای نظام احسن را بیابد.

در میان مخلوقات، زمین را زیبایی‏‌های فراوانی است که یکی از این زیبایی‏‌ها امانت‏داری است. آنچه‌‏که خداوند در دل این کره خاکی به رسم ودیعه گذاشته تا به انسان تحویل دهد بدون هیچ دست‌بردی بعد از هزاران سال به صاحب اصلی‏‌اش باز می‏‌گرداند.

مواد مفیدی را که در دل، ذخیره کرده آن‏گاه که دست نیاز انسان به‏‌سوی زمین دراز می‏‌شود با سخاوتی هرچه بیشتر، آن‏ها را تقدیم انسان می‌‏کند و به روح و جسم‏اش طراوت می‏‌بخشد.

«وَ أخرَجَتِ الأرضُ أثقالُها»(۲۶)

«و زمین به امر پروردگار، گنج‏‌های گران‏ب‌های خود را خارج می‏‌سازد.»

هرچند، این آیه، مربوط به روز قیامت است و از آغاز آن روز، خبر می‏‌دهد ولی ما در همین دنیا، همه‏‌روزه معاد و قیامت را در طبیعت مشاهده می‏‌کنیم. ویژگی دیگری که زمین دارد این ‏است‏‌که هر خوب و بدی بر پشت آن انجام شود ضبط می‌‏کند تا در روز قیامت به‏‌خوبی یا بدی اشخاص شهادت بدهد.

«یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها»

«روز قیامت زمین کارهای نیک و زشتی را که در آن انجام گرفته، خبر می‏‌دهد.»

«قال النبی(ص): اِنَّ الأرضَ لِتُخبِرَ یَومَ القِیامَةِ بِکُل ما عَمِلَ عَلی ظهرها»(۲۷)

«پیامبر اسلام فرمود: زمین در روز قیامت هرکاری را که بر پشت آن واقع شده است خبر می‏‌دهد.»

که زمین آن روز آید در سخنبدهد اخبار، از عمل‌‏ها تن بتن
هرچه هرکس کرده، ‏اندر پشت اوبازگوید بی‌‏تأمل مو بمو
اوفتد از پرده بیرون، رازهاماند از خجلت بکام، آوازها

از نظر اسلام، زمین در رابطه با انسان دو کار را با کمال صداقت انجام می‌‏دهد یکی این‏که مواد ذخیره‏‌شده خود را به او می‏‌دهد و دیگر، کلیه کارها او را برای شهادت در پیشگاه خدا ثبت می‌‏کند، ولی در هر دو قسمت با کمال صداقت و امانت‏داری برخورد می‏‌نماید نه در عطایش بخل می‏‌ورزد و نه در قضاوتش خیانت می‏‌کند.

 

احترام زمین

برخورد متواضعانه با نعمت‏‌های خداوند، از اخلاق اسلامی است آیین آسمانی اسلام، یکی از مراحل شکر و سپاس را این می‏‌داند که انسان مؤمن در رفتار و گفتار و کردار، نسبت به نعمت‌‏ها متواضع باشد و از تحقیر و بی‏‌اعتنایی که نوعی ناسپاسی و کفران است خودداری کند.

خودپسندی در برابر زیبایی‌‏های عالم آفرینش و تکبر در پیشگاه تسیبح‌‏گویان جهان خلقت و گردن‏‌فرازی در تواضع‏‌خانه خداوندی از صفات زشتی است که انسان را تا مرحله حیوان و بلکه پست‌‏تر از آن ساقط می‏‌کند.

همان‏طور که قبلاً اشاره شد، زمین، یکی از نعمت‏‌های ارزشمند خداوند است که اکثر نیازمندی‌‏های انسان، در زمین وجود دارد و ادامه زندگی خود را وابسته به ذخایر موجود در زمین می‏‌داند. از آن روزی که نخستین خشت ساختمان وجود انسان بنا می‌‏شود تا آن روزی که جان به جان‏‌آفرین تسلیم می‌‏نماید حتی برای یک لحظه هم نمی‏‌تواند بدون برخورداری از نعمت زمین زندگی کند پس انسان بیشترین ارتباط را با زمین دارد و به‌‏قول قرآن کریم، انسان کودکی را ماند که در گاه‌واره زمین رشد می‏‌کند باید آرامش و آسایش خویش را مدیون این نعمت بداند.

«أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً»(۲۸)

«آیا ما زمین را برای انسان گاهواره قرار ندادیم؟»

حال که به اهمیت نعمت زمین آگاه شدیم شکل برخورد ما به‏‌عنوان کسانی که بر خوان گسترده زمین نشسته‏‌ایم باید چگونه باشد؟

اسلام در منابع فکری و اخلاقی خود، شیوه برخورد با نعمت زمین را به ما آموخته است و در موارد گوناگون، توصیه نموده که با رفتار متواضعانه و دوری از خودپسندی و تکبر شکر نعمت زمین را به جا آورید.

«وَ لَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا، إِنَّكَ لَن تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَ لَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا»(۲۹)

«از روی کبر و خودپسندی در روی زمین راه مرو زیرا تو هرگز نمی‏‌توانی زمین را بشکافی و هرگز طول قامتت به کوه‏‌ها نمی‌‏رسد.»

آنان‏‌كه به‌‏هنگام راه رفتن، پاهای خود را به زمین می‏‌کوبند و از روی غرور، گردن را به آسمان می‏‌کشند، باید بدانند که با چنین رفتاری، عظمت پیدا نمی‏‌کنند زیرا پای‏‌کوفتن‌‏های متکبرانه و گردن‌‏فرازی‌‏های مغرورانه، عظمت به انسان نمی‌‏بخشد و در برابر بزرگی زمین و بلندی قله‌‏های کوه‏‌ها بسیار کوچک است.

«وَ لَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا، اِنَّ الله لا یُحِبُّ کُلُّ مُختالٍ فَخُور»(۳۰)

«براساس تصورات باطل ذهنی در زمین گام برمدار که خداوند متکبر فخرفروش را دوست نمی‏‌دارد.»

این‏گونه آیات و روایاتِ تربیتی شکل راه رفتن را بر روی زمین به انسان می‌‏آموزد و جامعه اسلامی آموزش می‌‏دهد تا در برابر نعمت‌‏های الهی خاضعانه برخورد کند و با برخوردهای مناسب بر نعمت‏‌ها بیافزاید.

«قال النَّبیُّ(ص): فَتَوَاضَعُوا یَرْفَعْكُمُ اللَّهُ»(۳۱)

«پیامبر اکرم(ص) فرمود: فروتنی کنید تا خداوند شما را بلند کند.»

حضرت علی(ع) در خطبه معروف «همام» که درباره ویژگی‌‏های متقین سخن گفته است، یکی از صفات برجسته پرهیزکاران را تواضع دانسته و می‏‌فرماید:

«وَ مَشْیُهُمُ التَّوَاضُعُ»

«پرهیزکاران کسانی هستند که متواضعانه راه می‏‌روند.»

پس در فرهنگ اسلامی، زمین یکی از نعمت‌‏های خداوند است و این نعمت الهی احترام ویژه‌‏ای دارد، برخوردهای متکبرانه، کفران نعمت و رفتارهای متواضعانه شکر این نعمت است.

 

وراثت زمین

زمین پهناور، میدان رشد و تعالی انسان است و خالق جهان آن را برای انسان آفریده و موجودی با این همه عظمت را «ذلول» و مسخر او ساخته است هر انسانی با هر نوع طرز تفکری، موحّد یا مشرک، کافر یا مومن، عادل و یا ظالم، از منافع زمین استفاده می‌‏کند ولی آنچه که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که حاکمیت و وراثت زمین با کیست؟ آیا همانند بهره‏‌برداری از منابع و ذخایر زمین باید عمومیت داشته باشد یعنی هرکس و با هر فکر و اندیشه‌‏ای می‌‏تواند بر زمین حاکم باشد؟ یا اینکه حاکمیت زمین را باید قشر خاصی و اندیشه سازگاری با نظام آفرینش و چهره‏‌های پاکی در اختیار بگیرند؟

آن‏طور که از منابع فکری اسلامی و سایر کتاب‏‌های آسمانی استفاده می‏‌شود این است که حاکمیت زمین را باید بندگان صالح خدا بدست بگیرند زیرا ظلم و ستمگری با طبع این جهان نمی‏‌سازد حکومت ستمگران و طاغوت‌‏ها، فساد جهان و انحطاط انسان را به‌‏دنبال دارد و شایستگان تاریخ با صلاحیت‏‌های علمی و عملی که دارند، باید در یک قیام فراگیرِ جهانی، ریشه ظالمان و ظلمت‌‏ها را قطع نموده و دست خیانت‌کارشان را از سر مستضعفان برای همیشه جدا کنند و این مژده‌‏ای است که دیر یا زود انجام خواهد شد.

«وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ- أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُون‏»(۳۲)

«ما در زبور که بعد از تورات نازل شده است نوشته‌‏ایم که وراثت و حکومت زمین، از آن بندگان صالح من خواهد بود.»

در بینش اسلامی، باید عباد صالح بر زمین حاکمیت داشته باشند که طبق روایات فراوان، این بندگان صالح، همان یاران مهدی موعود(عج) هستند که وارث به‏‌حق زمین می‌‏باشند.

تطهیر زمین از ظلم و گسترش دادگری به دست انسان‏‌های پاک و دارای صلاحیت انجام خواهد گرفت.

«قال النَّبی(ص): لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْیَوْمَ حَتَّى یَبْعَثَ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَیْتِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»(۳۳)

«پیامبر اسلام فرمود: اگر ازعمر این دنیا جز یک روز نماند خداوند آن روز را آن‏قدر طولانی خواهد کرد تا مردی را از خانواده من برانگیزد که زمین را پر از عدل و داد گرداند همان‏طور که از ظلم و جور پرشده است.»

پیشوایان معصوم ما در تفسیر آیه «اِنَّ الأرضَ یَرثها عِبادِیَ الصّالِحُونَ» فرموده‌‏اند: «هُم اَصحابُ المَهدِیُ فِی آخِرِ الزَّمانِ» آن بندگان صالحی که خداوند در آیه به‏‌عنوان وارثان زمین معرفی می‌‏کند یاران حضرت مهدی(عج) می‏‌باشند که در آخرالزمان در یک جهاد جهانی صفحه آلوده‌‏شده به‏‌ظلم را تطهیر می‏‌نمایند.

 

 

ای مقصد ایجاد، سر از خاک بدر کنوز مزرع دین، این خس و خاشاک به‌درکن
زین پاک زمین، مردم ناپاک به‌درکناز کشور جم لشگر ضحاک به‌در کن
از مغز خرد، نشئه تریاک بدرکناین جوق شغالان را از تاک به‌درکن
وز گلّه‌‏ی اغنام، بِران گرگ ستمکار
ابری شده بالا و گرفته است فضا رااز دود و شرر تیره نموده است هوا را
آتش زده سکان زمین را و سما راسوزانده به‌چرخ اختر و در خاک گیا را
ای واسطه رحمت حق، بهر خدا رازین خاک بگردان ره طوفان بلا را
بشکاف زهم، سینه این ابر شرر بار

کار بر روی زمین

در فرهنگ انبیاء، کار بر روی زمین از تقدس بسیار بالایی برخوردار است آنان‏كه به‌‏وسیله کار، با زمین رابطه برقرار می‏‌کنند زمین‏‌ها را شخم می‌‏زنند، بذرها را در آن می‏‌افشانند نهال‏‌ها را پرورش می‏‌دهند و با رنج‌‏های بسیار، گنج‏‌های فراوان به‌‏دست می‌‏آورند کشاورزانند.

کشاورز یعنی کسی که بیشترین خویشاوندی را با زمین دارد، یعنی کسی‏‌که لباس غواصی در دریای خاک را پوشیده تا از عمق این دریا، گوهرهای تابناک استخراج کند گوهر زیبای گندم را، گوهر درخشنده گل‌ها را.

«قال الصادق(ع): الزّارِعُونَ کُنُوزُ الأنامِ»(۳۴)

«امام صادق(ع) فرمود: کشاورزان گنج‏‌های جامعه‌‏اند.»

کشاورزی از بهترین و مفیدترین شغل‏‌هاست که هر جامعه‌‏ای، کشاورز نداشته باشد بنیه‌‏های اقتصادی ندارد.

قال الصادق(ع): «الکیمیاءُ الأکبَر ألزِراعَةُ»(۳۵)

امام صادق(ع) فرمودند: «گران‏‌بهاترین اکسیر زراعت است.»

اسلام، اقتصاد کشاورزی را بهترین و مطمئن‏‌ترین اقتصاد می‌‏داند.

«سُئِلَ النَبّی(ص): أیُّ المالِ خَیرٌ؟ فَقالَ(ص): زَرْعٌ زَرَعَهُ صَاحِبُهُ وَ أَصْلَحَهُ وَ أَدَّى حَقَّهُ یَوْمَ حَصَادِه‏»(۳۶)

«از پیامبر اسلام درباره بهترین ثروت سوال شد، آن‏‌حضرت فرمود: زراعتی که با دست کشاورز کشت شده و با مراقبت‏‌هایش به بار نشسته و به هنگام برداشت، حقوق واجببه‌‏اش پرداخت گردیده باشد.»

شعار اسلام در مورد برخورد با زمین این است:

«اُطلُبُوا الرِزقَ مِن خَبایا الأرضِ»(۳۷)

«روزی را ازدل زمین به دست آورید.»

 

خداوند و کشاورزی

از دیدگاه اسلامی، کشاورزی دارای آنچنان اهمیتی است که در پیشگاه خداوند از بهترین کارها محسوب می‏‌شود چنان‏كه یکی از دوستان امام صادق(ع) درباره کشاورز و کشاورزی از آن‌‏حضرت پرسش کرد.

امام صادق(ع) در پاسخ او فرمود:

«هُمُ الزَّارِعُونَ كُنُوزُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ مَا فِی الْأَعْمَالِ شَیْ‏ءٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنَ الزِّرَاعَةِ …» (۳۸)

«کشاورزان گنج‏‌های خداوند در زمین هستند و هیچ عملی در نزد خداوند، بهتر و ارزشمندتر از زراعت نیست.»

قرآن کریم پا را از این هم فراتر نهاده و خداوند را با آن‏‌همه عظمت، کشاورز معرفی می‏‌کند و می‏‌گوید:

«أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُون‏»(۳۹)

«آیا شما زارع هستید یا من؟ آری کشاورز حقیقی منم.»

در روایات ما آمده است که امام صادق(ع) می‌‏فرمود هرگاه خود را برای افشاندن بذر، آماده کردید نخست مشتی از بذر را برداشته و رو به قبله بایستید و این آیه را بخوانید «أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُون‏» سپس بگویید «أللّهُمَ اجعَلهُ حُبَّاً مُبارَکاً…» آن وقت بذر را بیافشانید.

با توجه به این فرازهای تابناک در منابع اسلامی، آیا هیچ مکتبی همانند اسلام برای کشاورز و کشاورزی اهمیت قائل است؟ آیا مکتب‏‌های مادی و الحادی امروز، که در زیر پوشش شعارهای ظاهر‏فریب طرفداری از دهقانان و کارگران، زندگی می‌‏کنند به‌‏اندازه یک‏‌صدم اسلام برای زارع و زراعت احترام قائلند؟ آیا خداوندان این مکاتب، حاضرند خود را کشاورز معرفی کنند؟ و یا بر دست کارگری بوسه زنند؟

 

انبیاء و کشاورزی

مطالعه در تاریخ پیامبران الهی به ما ثابت می‌‏کند که این بزرگ‏‌مردان، در میان همه کارهای متنوع، شغل کشاورزی و دامداری انتخاب کرده بودند و از یک جهت می‌‏توان ادعا کرد که پیامبران خدا نخستین کشاورزانی هستند که در گسترش، آموزش، شیوه‏‌های استفاده از زمین، و بالاخره کاشت و داشت و برداشت، سهم بسزایی دارند.

امام صادق(ع) فرمود: آن‏روز که آدم ابوالبشر از بهشت به زمین رانده شد و نیاز به غذا و آب را احساس کرد با جبرئیل به مشورت پرداخت و از او استمداد طلبید. فرشته‏‌ی مقربِ خداوند، حضرت آدم را این‌گونه راهنمایی کرد:

«یَا آدَمُ! كُنْ حَرَّاثا» ای آدم ابوالبشر! اگر می‏خواهی نیازمندی‌هایت برطرف شود کشاورز باش و به شغل کشاورزی پرداز.(۴۱)

تنها حضرت آدم(ع) کشاورزی را انتخاب نکرده است، بلکه خداوند، روزی پیامبرانش را در کشاورزی و دامداری قرار داده است.

قال الصادق(ع): «اِنَّ اللّهَ جَعَلَ أرزاقَ أنبیائهُ فِی الزَّرعِ والضَّرعِ»(۴۲)

امام صادق(ع) فرمودند: «خداوند روزی پیامبران خود را در زراعت و دامداری قرار داده است.»

امامان معصوم ما که وارثان انبیاء هستند هر کدام در فرصت‏‌های مناسبِ زندگی و آن‏‌وقت که از آزادی بیشتری برخوردار می‏‌شدند بلافاصله به کار زراعت می‌‏پرداختند چنان‏كه در زندگی علی(ع) می‏‌خوانیم آن‏‌حضرت قنات‏‌ها را حفر نمود، نخلستان‏‌هایی را به‌‏وجود آورد و سرزمین‌‏های سوزانی را آبادان ساخت. امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نیز کشاورزی می‏‌کردند.

 

متولیان کشاورزی

نظام اسلامی که ریشه در وحی دارد و با هدایت‏‌های جامع، انسان را در ابعاد گوناگون مادی و معنوی می‏‌بیند جهان آفرینش را بهترین میدان برای رشد انسان می‌‏داند، و انسان باید با وسایلِ همین جهان و استعدادهای موجود و کشف راه‏‌های رشد و گذشتن از میان توده‏‌های مشکلات به مسند «خلیفة ‏الله» برسد و لذا می‏توان گفت که امکانات موجود در دل طبیعت، به‏‌منزله سکویی برای پرش و پرواز انسان به‌‏سوی خداوند است.

نکته قابل توجه این است که داشتن امکانات، فراوانی آب و خاک، جنگل و معادن و ثروت‌‏های سرشار خدادادی نه‏‌تنها دردها را درمان و بیماری‌‏های ناشی از فقر را شفا نمی‌‏بخشد بلکه در کنار وفور این‌گونه امکانات، نیازمند اراده‏‌های مصمم، اندیشه‌‏های خلاق، برنامه‌‏ریزی‌‏های دقیق و شیوه‌‏های بهره‏‌گیری صحیح هستیم چه بسیارند ملت‌‏هایی که با داشتن منابع طبیعی فراوان، دشت‏‌های وسیع و شرایط مناسب آب و خاک و فضا برای نان شبشان محتاجند و کم‏ترین استفاده را از مواهب الهی ندارند. در مقابل ملت‏‌هایی بوده و هستند که از آنچنان امکانات و شرایط مساعدی برخوردار نبوده‌‏اند ولی با اراده پولادین و اندیشه منظم از منابع و استعدادهای طبیعی، بیشترین بهره‏‌وری را داشته‌‏اند.

در کشور اسلامی ایران منابع سرشار خاک، جنگل‌‏های سرسبز، دشت‏‌های پهناور، آب‏ها و آبشارها، کوه‌‏ها و قله‌‏ها و فضاهای مناسب فراوان وجود دارد. از طرفی دیگر، ملتی نجیب و با ایمان، مردمانی شجاع و غیور، امتی مخلص و فداکار، استعدادهایی خلاق، اندیشه‌‏هایی پرتوان، ذوق‌‏هایی سرشار از زیبایی، در کنار مواهب طبیعی موجود است که می‏‌توان این نیروی انسانی توانمند را در میان دشت‌‏ها و کوه‌‏ها و جنگل‌‏ها به کار گرفت و در مدتی نه‌‏چندان دور این کشور را از جهت مواد غذایی در زمینه کشاورزی به خودکفایی رساند.

در مرحله نخست، وجود این‏‌همه امکانات، وظیفه دولت جمهوری اسلامی را سنگین‏‌تر می‏‌کند و در این میان، وزارت کشاورزی مسئولیت بیشتری دارد و به تعبیری، می‌‏توان گفت که وزارت کشاورزی و مسئولین شاغل در این وزارت‌خانه، متولیان منابع طبیعی به‏‌ویژه آب و خاک و مراتع و جنگل هستند.

وزارت کشاورزی که مدیریت کشاورزی کشور اسلامی را برعهده دارد، باید وظیفه حساس خود را بشناسد و رسالت سنگین خویش را در فضای عطرآگین انقلاب اسلامی که عطر لاله‏‌های سرخ شهادت جان‌‏ها را سرمست می‏نماید هرچه بیشتر احساس کند.

ملت ما اگر در امر کشاورزی، به خودکفایی نرسد هرگز به استقلال واقعی نخواهد رسید زیرا مردمی که در تأمین نانِ سفره‏‌شان، محتاج بیگانگان باشند هرچند در قسمت‌‏های دیگر، نیازمند دیگران نباشند آنان وابسته خواهند بود.

ملتی که برای سیر کردن شکم خود و فرزندانش، دست نیاز به‏‌سوی دیگران دراز کند، شخصیت انسانی خود را تحقیرشده می‏‌بیند و این برعهده وزارت کشاورزی است که با کوششی انقلابی، این لکه ننگ را از دامن ملت شهیدپرورمان پاک نماید و شکسته شدن شخصیت عظیم امتی را بر خود نپسندد.

اگر دشمنان انقلاب اسلامی بتوانند ما را در امر کشاورزی و مواد ضروری زندگی، وابسته نگه دارند به هدف پلیدشان رسیده‌‏اند باید در سیاست‏گذاری، محور خودکفایی و استقلال را کشاورزی قرار داد و صنعت را به‌‏عنوان یکی از خدمت‏گزاران کشاورزی به‏‌حساب آورد.

قرآن کریم نقشه‏‌های شوم دشمنان و شیوه‏‌های مبارزه آنان با اسلام و مسلمانان را در یکی از آیات خود بیان داشته و به امت اسلامی هشدار می‏‌دهد که دشمن از طریق فساد در فرهنگ و کشاورزی، ذلت و شکست شما را دنبال می‏‌کند.

«وَ إِذا تَوَلَّى سَعى‏ فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ»(۴۳)

«ای پیامبر: دشمنان منافق، هنگامی که از نزد تو خارج می‌‏شوند می‌‏کوشند تا در زمین فساد ایجاد کنند و زراعت و نسل را نابود نمایند.»

وزارت کشاورزی، همان‏گونه‏‌که آفت‏‌های گندم و پنبه را شناسایی می‏‌کند و با تجهیزات مناسب به جنگ آن‏ها می‌‏رود باید با اندیشه‏‌های تخریب‏گری که استقلال این کشور را دشمن‌‏اند، به‏‌مبارزه برخیزد و آفت‌‏های فکری را در فرهنگ زمین و آب و کشاورزی با منطق محکم اسلامی از میان بردارد و در اینجا به بخشی از عمده‌‏ترین آن‏ها اشاره می‏‌شود.

۱-       امروز در کشور ما، یکی از مشکل‌‏ترین و پیچیده‌‏ترین مسائل، مسأله زمین است که اگر به دادگستری‏‌ها سری بزنیم و پرونده‌‏ها و اختلالات را مطالعه کنیم، خواهیم دید که درصد قابل توجهی از درگیری‏‌ها در روستاها و مناطق کشاورزی ما، مربوط به آب و زمین می‏‌شود، پیدا کردن ریشه‌‏های این درگیری‏‌ها و چگونگی برخورد با این مشکل از مسئولیت‌‏های وزارت کشاورزی است که با کمک نهادهای قضایی و سیاسی باید حل گردد.

۲-       بلاتکلیفی کشاورزان در مورد زمین‏‌هایی که از اصلاحات ارضی سابق در اختیارشان قرار گرفته و نیز زمین‏‌های مالکان بزرگ و همچنین زمین‏‌های منابع ملی.

۳-       مشکل سندهای ثبتی و مدارک قانونی بسیاری که در دست خوانین و تیره و تبارشان می‌‏باشد مدارکی که حاکی از مالکیت از این کوه تا آن کوه و یا تا محدوده‏ای که صدای سگشان یا برد گلول‌ه‏شان می‏‌رفته می‌‏باشد و حتی آن کشاورز زحمتکش به‌‏اندازه یک قبر هم، زمین برای مردن ندارد و اگر روز حقش فرا برسد باید در زمین ارباب دفن شود، از مشکلات دیگر کشاورزی است و این قبیل مشکلات باید به‌‏وسیله مجلس شورای اسلامی و شورای عالی قضایی حل گردد.

۴-       اختلاف سطح درآمد بین کشاورزی و صنعت که موجبات جذب کشاورزان به مراکز صنعتی و تعطیلی کشاورزی را فراهم آورده از مسائل بسیار حساسی است که باید هرچه سریع‌‏تر به آن رسیدگی شود و پیامد این کار، مهاجرت بی‌‏رویه روستاییان به شهرها است و تبدیل قشر عظیم تولیدکننده به مصرف‏‌کننده.

۵-       عدم هماهنگی مابین رشد صنعت و کشاورزی، باعث گردیده تا مراکز صنعتی، یکی پس از دیگری به‏‌وجود آید، زمین‏‌های کشاورزی را اشغال کند و نیروهای کشاورز را جذب نماید. صنعت با جاذبه‌‏های فراوانی که دارد و نیز سرعت در باردهی، اسب سرکشی را ماند که اگر دهنه‌‏اش را رها کنیم سوارش را بر زمین خواهد کوفت و لذا من معتقدم که دهنه اسب سرکش صنعت، باید به دست مسئولان کشاورزی باشد وگرنه در آینده‌‏ای نه‏‌چندان دور، شاهد شکستن ساقه‌‏های گندم و سوختن مزارع سرسبز توسط چرخ‏‌های سنگین و لوله اگزوز ماشین‏‌های صنعت خواهیم بود.

۶-       پایین بودن سطح آگاهی کشاورزان در امر کشاورزی، کمبود نیروهای متخصص، و ضعیف بودن نظارت‌‏ها و هدایت‌‏ها بر عملکرد کشاورزان، وام‌‏های کشاورزی، ماشین‌‏آلات کشاورزی از مشکلات دیگری می‌‏باشد که باید هرچه سریع‌‏تر رسیدگی شود.

۷-       سیستم اداری در وزارت کشاورزی، خود مانع بسیار بزرگی بر سر راه آموزش‌‏ها و هدایت‏‌های کشاورزان است، سیستم اداریِ هر وزارتخانه‌‏ای، متناسب با مسئولیت‌‏هایش تدوین گردد یعنی سیستم وزارت کشاورزی باید طابق کشاورزی باشد، برای درک این معنا می‌‏توانید سری به کاخ وزارت کشاورزی در تهران بزنید. اصولاً این وزارتخانه باید بیشتر مزرعه‌‏نشین باشد نه کاخ‌‏نشین.

مطالب گفتنی بسیار است این سخن را می‏‌گذارم تا وقت دگر و تنها در پایان این مقال، وصیتی را که پیامبر اسلام به هنگام وفاتش به علی(ع) در مورد توجه به کشاورزی فرمود بیان می‏‌دارم، امید این‏که مسئولان کشاورزی ما، سفارش پیامبر را آویزه گوش خود قرار دهند.

«وَصی رَسُولُ الله(ع) عَلیاً عِندَ وَفاتِهِ فَقالَ: یاعَلیُّ! لایُظلَمُ الفَلاحُونَ بِحَضرَتِکَ»(۴۴)

«پیامبر اسلام به هنگام وفاتش به علی(ع) وصیت نمود و فرمود: ای علی! در حکومت و مدیریت تو به کشاورزان ستم نشود.»

پی‌‏نوشت:

۲۶.      زلزال/ آیه ۲

۲۷.      الدرالمنشور/ ج ۶/ ص ۳۸۰ بنقل معاد فلسفی/ ج ۲/ ص ۵۸

۲۸.      نباء/ آیه ۶

۲۹.      اسراء/ آیه ۳۹

۳۰.      لقمان/ آیه ۱۸

۳۱.      وسائل الشیعه/ ج ۱۱/ ص ۲۱۸

۳۲.      انبیاء/ آیه ۱۰۵

۳۳.      تفسیر نورالثقلین/ ج ۳/ ص۴۶۴

۳۴.      وسائل الشیعه/ ج ۱۳/ ص ۱۹۴

۳۵.      همان

۳۶.      همان

۳۷.      کنزالعمال/ ج ۴/ ص ۲۱

۳۸.      وسائل الشیعه/ ج ۱۲/ ص ۲۵

۳۹.      واقعه/ آیه ۶۴

۴۰.      وسائل الشیعه/ ج ۱۳/ ص ۱۹۷

۴۱.      همان/ ص ۱۹۴

۴۲.      همان/ ص ۱۹۳

۴۳.      بقره/ آیه ۱۵۰

۴۴.      وسائل الشیعه/ ج ۱۳/ ص ۲۱۶