ارث طبیعیترین انتقالی است که در محدوده یک خانواده صورت میپذیرد زیرا انگیزه هر انسانی از تلاش و کوشش ایناست كه در سایه همه زحمتها ثروتی کسب نموده تا در پناه آن، خود و خانوادهاش زندگی بهتر و آبرومندتری…
****************************************************
نظام توزیع در فرهنگ اسلامی-بخش چهارم
پدیدآورنده: سید رضا تقوی
توزیع ارث
آنگاه که انسان، برای همیشه از این جهان چشم برمیبندد و از دنیا بهسوی جهان ابدی میرود، اموال و مایملک او بهطور طبیعی، انتقال بهکسانی پیدا میکند که با او نوعی رابطه خویشاوندی داشته باشند. این انتقال و جابجایی تحت ضوابط قانون «ارث» که در مجموعه قوانین فقهی اسلامی از معروفترین آن میباشد انجام میگیرد.
ارث طبیعیترین انتقالی است که در محدوده یک خانواده صورت میپذیرد زیرا انگیزه هر انسانی از تلاش و کوشش ایناست كه در سایه همه زحمتها ثروتی کسب نموده تا در پناه آن، خود و خانوادهاش زندگی بهتر و آبرومندتری داشته باشد حال که چنین انسانی از دنیا میرود ثروت باقیمانده از او را، باید در همان راهی مصرف کرد که در زمان زندگیاش مصرف مینمود و آن، تأمین مخارج خود و خانواده و نزدیکان او میباشد.
قاعده کلی و میزان ارث در جاهلیت این بوده است که تنها مردان از اموال متوفی ارث میبردند، مردانی که اسبسوار میشوند و شمشیر بر دوش مینهند و با دشمن نبرد میکنند، اما فرزندان ذکوری که بهحد جنگجوئی و سلحشوری نرسیدهاند و توانایی لازم ندارند از اموال، ارث نمیبردند.
بنابراین اطفال و فرزندان کوچک بهطور کلی و همچنین زنها و کنیزان و غلامان کوچک و خردسال حق ارث بردن نداشتند.
زنها را علاوه بر آنکه ارث نمیدادند همسر متوفی را جزء اموال باقیمانده میت میشمردند عیال و همسر شوهر در صورتی که فرزندی نداشت بزرگترین فرزند پسری شوهر، حق داشت که بهجای پدر خود، رغبتی برای این کار نداشت سایر ورثه آنکه بهمیت نزدیکتر بود این حق بهآنان منتقل میشد.
پسرِ بزرگتر، میتوانست زن را از ازدواج منع نماید، همچنین ورثه دیگر میتوانستند حق خود را مطالبه کنند زیرا زن جزء ماترک و اموال متوفی شمرده میشد و آنان وارث حقوقی بودند.(۶۷)
قانونگذار اسلام، در محیط خفقان گرفته جاهلیت آنروز، با دیدی واقعبینانه بهشیوهای زیبا و عادلانه، قانون ارث را اصلاح کرد و بخشی از حقوق اقتصادی و اجتماعی انسانهای محروم و مظلوم را بهآنان بازگردانید.
اسلام، برخلاف رومیها که بهخویشاوندانی که از نسل اناث خانواده بهوجود میآمدند از ارث محروم میشدند زیرا آنان ثروت خانوادهای را بهخانواده دیگر میبردند.(۶۸)
و نیز برخلاف ایرانِ متمدنِ ساسانی که برای زن شخصیت حقوقی قائل نبودند و بهدخترانی که شوهر میکردند ارث نمیدادند.(۶۹) و برخلاف قوم یهود که با بودن پسر، دیگر دختر ارث نمیبرد(۷۰) و برخلاف اعراب زمان جاهلیت، اموال متوفی را بهگونهای مابین بازماندگان توزیع میکرد که هرکدام از بستگان نسبی و سببی بهحقوق خویش دست مییافتند.
موجبات ارث:
اسلام بهعنوان یک طرح کلی، موجبات و یا عواملی که سبب برای ارث بردن میشود بهسه بخش تقسیم کرده است.
۱ـ نسب = و آن عبارت از رابطه خویشاوندی است که از راه ولادت انجام میگیرد و ارتباط خویشاوندی یا عمودی است مانند پدر و مادر، جد و جده، فرزند و نوه و یا افقی است مانند خویشاوندی برادر و خواهر، عمو و عمه، دایی و خاله.
۲ـ سبب= و آن عبارت از خویشاوندی است که در اثر رابطه زناشویی و ازدواج دائمی پیدا میشود مانند ارث بردن شوهر از زن و یا زن از شوهر.
۳ـ ولاء= که بهمعنی دوستی و سرپرستی است که این نیز بر سه نوع میباشد.
«الف» ولاء عتق= یعنی کسی که بردهای را از اسارت و گرفتاری بندگی آزاد کرده باشد و ضمانت امور مربوط به او را از خود سلب نکرده باشد بعد از مردن وارث اموال او خواهد شد.
«ب» ولاء ضمان= یعنی کسیکه ضمانت شخصی را کرده که در موارد وقوع جرم از عهده خسارتهای او برآید از او ارث میبرد.
«ج» ولاء امامت= یعنی در صورت نبودن هیچ یک از طبقات ارث امام و رهبر جامعه اسلامی وارث اموال متوفی خواهد بود. چنانكه در حدیثی از موسیبن جعفر(ع) آمده است که:
«الاِمامَ وارِثُ مَن لا وارثَ لَهُ»
کسی را که وارثی نیست امام وارث او میباشد.
طبقات ورّاث:
قانونگذار اسلام در توزیع ارث، خویشاوندان نسبی را بر سه دسته تقسیم میکند که با وجود هر دسته نوبت به دسته دیگر نمیرسد.
۱ـ پدر و مادر و اولاد
۲ـ برادر، خواهر، جد و جده
۳ـ عمو و عمه، دایی و خاله.
برای اینکه دقت اسلام را در چگونگی توزیع، بدانیم، پیرامون ارث هر یک از طبقات سهگانه فوق، مختصر اشارهای میکنیم و فرازهایی را از توضیحالمسائل امام امت خمینی کبیر(ره) شاهد میآوریم.
ارث طبقه اول:
اگر وارثِ میّت، چند پسر یا چند دختر باشند کلیه اموال بهطور مساوی بین آنها تقسیم میگردد و اگر یک پسر و یک دختر باشد مال را سه قسمت میکنند دو قسمت را پسر و یک قسمت را دختر میبرد و اگر چند پسر و چند دختر باشند مال را طوری قسمت میکنند که هر پسری دو برابر دختر ببرد.
اگر وارثِ میّت، فقط پدر و مادر او باشند مال سه قسمت میشود دو قسمت را پدر و یک قسمت را مادر میبرد.
اگر وارثِ میّت، فقط پدر و مادر و یک دختر باشد مال را پنج قسمت میکنند پدر و مادر هرکدام یک قسمت و دختر سه قسمت آنرا میبرد.
اگر وارثِ میّت، فقط پدر و مادر و یک پسر باشد مال را شش قسمت میکنند پدر و مادر هرکدام یک قسمت و پسر چهار قسمت آنرا میبرد.
اگر میت، اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگرچه دختر باشد سهم پسر میت را میبرد و نوه دختری او اگرچه پسر باشد سهم دختر میت را میبرد.
ارث طبقه دوم:
در صورتیکه هیچیک از افراد طبقه اول نباشند نوبت بهطبقه دوم یعنی برادر و خواهر، جد و جده میرسد. اگر وارثِ میّت، فقط یک برادر یا یک خواهر باشد همه مال به او میرسد و اگر چند برادر، پدر و مادری، یا چند خواهر، پدر و مادری باشد مال بهطور مساوی بین آنان قسمت میشود و اگر برادر و خواهر، پدر و مادری دارد مال را پنج قسمت میکنند هر یک از برادرها، دو قسمت و خواهر یک قسمت آنرا میبرد.
اگر وارثِ میّت، فقط جد و جده پدری باشد، مال، سه قسمت میشود دو قسمت را جد و یک قسمت را جده میبرد و اگر جد و جده مادری باشد، مال را بهطور مساوی بین خودشان قسمت میکنند.
ارث طبقه سوم:
هرگاه از طبقه اول و دوم کسی نباشد طبقه سوم یعنی عمو و عمه، دایی و خاله هستند که وارث اموالِ میّت خواهند بود.
اگر وارثِ میّت، فقط یک عمو یا یک عمه است چه پدر و مادری باشد یعنی با پدر میت از یک پدر و مادر باشد، یا پدری باشد یا مادری همهی مال بهاو میرسد و اگر چند عمو یا چند عمه باشند و همه پدر و مادری، یا همه پدری باشند مال بهطور مساوی بین آنان قسمت میشود و اگر عمو و عمه هر دو باشند و همه پدر و مادری، یا همه پدری باشند عمو دو برابر عمه میبرد مثلاً اگر وارث میت دو عمو و یک عمه باشد مال را پنج قسمت میکنند یک قسمت را به عمه میدهند و چهار قسمت را عموها بهطور مساوی بین خودشان قسمت میکنند.
اگر وارثِ میّت، یک دایی یا یک خاله و یک عمو یا یک عمه باشد مال را سه قسمت میکنند یک قسمت آنرا دایی یا خاله و بقیه را عمو یا عمه میبرد.
ارث زن از شوهر:
چنانكه قبلاً اشاره کردیم یکی از موجبات ارث «ازدواج» و نکاح دائمی بود که این رابطه سبب میشود تا زن از شوهر و یا شوهر از زن ارث ببرد که بهمسئله از توضیحالمسائل اشاره میکنیم. اگر زنی بمیرد و اولاد نداشته باشد، نصف همه مال را شوهر و بقیه را ورثه دیگر میبرند و اگر از آن شوهر یا از شوهر دیگر، اولاد داشته باشد چهار یک همه مال را شوهر و بقیه را ورثه دیگر میبرند.
اگر مردی بمیرد و اولاد نداشته باشد چهار یک مال او را زن و بقیه را ورثه دیگر میبرند و اگر از آن زن یا زن دیگر اولاد داشته باشد هشتیک مال را زن و بقیه را ورثه دیگر میبرند و زن از همه اموال منقول ارث میبرد ولی از زمین و قیمت آن ارث نمیبرد و نیز از خود هوایی ارث نمیبرد مثل بنا و درخت و فقط از قیمت هوایی ارث میبرد.
البته باید توجه داشت که در طبقات ارث فرضها و فرازهای فراوان دیگری هم وجود دارد که برای آگاهی بیشتر باید بهکتابهای فقه و فتوی مراجعه کرد.
قانون ارث دارای چند خصوصیت است که اشاره به آن خصوصیتها هرچند بهاختصار خالی از لطف نیست.
۱ـ همانطور که اشاره شد طبیعیترین نقل و انتقال اقتصادی را در بر دارد.
۲ـ چون انسان میداند که این اموال بعد از او به بستگان و نزدیکانش میرسد انگیزه و علاقه فعالیت و تلاش را تقویت میکند.
۳ـ تمرکز ثروت را میشکند و با توزیع عادلانه و مراعات مصلحت، اموال یک نفر را در میان افراد متعددی، همانند: خونی که بر اندام جامعه جریان یابد، تقسیم مینماید.
پینوشت:
۶۷. تاریخ العرب قبل الاسلام/ ج ۵/ ص ۵۶۲ بهنقل از رابطه اقتصاد خانوادگی/ ص ۱۸۸
۶۸. روح القوانین/ ص ۷۶۰
۶۹. تاریخ اجتماعی ایران/ سعید نفیسی/ ص ۲۸
۷۰. احکام قرآن / ص ۱۴۷
ثبت ديدگاه