گفتگوی تلویزیونی حجتالاسلام و المسلمین سید رضا تقوی، ریاست وقت شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور با برنامۀ تلوزیونی شناسنامه، 5 دیماه سال 1393
حجت الاسلام و المسلمین سیدرضا تقوی، رئیس وقت شورای سیاستگذاری ائمه جمعه مهمان برنامه «شناسنامه» در تاریخ 5 دیماه سال 1393 خورشیدی بود.
بخشهایی از سخنان حجت الاسلام و المسلمین تقوی به این شرح است:
*شورای سیاست گذاری ائمه جمعه همانطور که از این واژهها روشن است برای نهاد نماز جمعه سیاست گذاری میکند. ما نیروهایی که گزینش میکنیم در این شورا پرونده¬هایشان مطرح و تصویب میشود. یکی از کارهای شورای سیاست گذاری این است که ائمهی جمعه را که میخواهند وارد این تشکیلات شوند انتخاب میکنند و به تصویب میرسانند. کار دیگرشان این است که اگر خواستند امام جمعهای را به دلایلی کنار بزنند و یا امام جمعهای استعفاء بدهد باز باید در این شورا دلایل و مسائل مطرح شود و در موردش رای گیری شود تا آن امام جمعه منفک یا حتی جا به جا شود از شهری به شهر دیگر برود.
*در شهری اگر اختلاف شد بین امام جمعه و مسئولین و یا کسی با امام جمعه مسئلهای پیدا کرد و کارشان رسید به این که باید در یک جایی صحبت آخر را بزنند و جمع بندی کنند، شورا داوری میکند.
*در یک شهر مردم میریزند در خانهی امام جمعه و راجع یک مسئلهای و یا راجع یک مسئولی گله دارند، ما سیاست کلی مان این است که تا میشود این گونه مسائل را به خطبهها نکشانند و در خارج از خطبههای نماز جمعه مسئولین با امام جمعه صحبت کنند و امامان جمعه صحبت مردم را به مسئولین برساند و مسئولین بالاتر مشکل را حل کنند.
*این که مقام معظم رهبری میفرمایند دولت را باید حمایت کرد، باید دید حمایت ائمه جمعه چگونه و چه شکلی باشد؟ به هر نحوی و به هر شکلی ما باید از دولت حمایت کنیم؟ اگر این طور باشد امام جمعه دولتی میشود. خود مردم نگاه¬شان به امام جمعه عوض میشود. مردم امام جمعه و روحانیت را پناه¬گاه خودشان میدانستند و هر کجا شکایتی و مسئلهای داشتند با آنها در میان میگذاشتند. از گذشته همین طور بوده است. این حرفها را در خانهی روحانیت به مراجع و علما میزدند و امروز هم دفتر امام جمعه در هر شهری پناه گاه مردم است. پس نمیتوانیم مردم را نادیده بگیریم. این جاست که یک سیاست مشخص میشود که نقد منصفانه و دفاع واقع بینانه است.
*این طور نیست هر هفته بنشینیم برای نماز جمعه یک چارچوبی را مشخص کنیم. اما مواردی اینگونه پیدا میشود. امامان جمعه شخصیتهای فاضل و تحصیل کرده هستند و چهرههای قابل قبولی دارند. انها افرادی نیستند که هر روز بخواهی مسئلهای را دیکته کنیم به آنها.
*در جایی امام جمعه مطالبی سیاسی مطرح کرده بود که به مذاق خیلیها جور نیامده بود، مستمعین آمده بودند به شورای سیاست گذاری میگفتند این امام جمعه این مسائل را مطرح کرده است. من گفتم خب چه عیبی دارد؟ گفتند ما حرف داریم و میخواهیم در این مورد حرف بزنیم. گفتند همان موقعی که صحبت میکند اجازه دهید ما جواب دهیم یا ما هم برویم پشت تریبون برای مردم صحبت کنیم. من آن جا گفتم یکی از جاهایی که مستمعین و مخاطب فقط باید گوش دهد نماز جمعه است. اصلا بحث طرفین نیست. خطبه را باید امام جمعه بخواند، کسی هم حرف نزند و صحبت نکند، این ضوابط شرعی است، نه چیزی که ما خودمان گفته باشیم. همه باید استماع کنند. این جا جای مناظره نیست. کرسیهای آزاد اندیشی که در بحثها باید طرفین باید رو به روی هم قرار بگیرند، جای دیگری است و این جا امام جمعه فقط باید سخن بگوید و بقیه هم باید گوش بدهند و حتی با بغل دستی هم صحبت نکنند.
*ائمهی جمعهای داریم که علاقه مندی شان به بعضی از جریانهای سیاسی بیشتر است. البته همانها هم سعی میکنند متهم به جناحی شدن نشوند یعنی آنها هم این پرهیز را دارند و مراقب هستند ولی بعضی از ائمهی جمعه در میان احزاب و گروههای مختلف دوستانی دارند، علاقه مندانی دارند، به لحاظ عاطفی و فکری به آنها نزدیک ترند.
* در بعضی از شهرها استقبال از نمازجمعه مثل اوایل نیست، در بعضی از نقاط هم استقبال بیشتر هم شده است. اگر یک نگاه کلی را روی کشور اگر داشته باشیم، نمیتوانیم بگوییم کم شده است.
*حضور مردم در نماز جمعه به چند چیز بستگی دارد. یکی خود امام جمعه است. امام جمعه اگر خطبههای غنی¬تری داشته باشد و در طول هفته هم ارتباطاتش با مردم بیشتر باشد استقبال بیشتر است. ما در شهرهایی میبینیم که امام جمعه در همان شهر ساکن است با زن و بچه رفته به قول ما بار و بنه اش را کنار محرابش گذاشته و در درون آن شهر زندگی میکند و شب و روزش را گذاشته در اختیار مردم و در غم شان در شادی شان مردم حسش میکنند. او همه جا وقتی کسی از زیارت میآید، از مکه، از کربلا میآید میرود سراغش، اگر کسی خدای نکرده حادثهای پیش بیاید در جلساتش شرکت میکند، اگر کسی بیمار شود به بیمارستان میرود و ملاقاتش میکند، در اعیاد مثل عید غدیر، عید نوروز، خانوادههای شهدا، رزمندگان، جانبازان را دیدار میکند حتی مسئولین را هم جمع میکند و به دنبال خودش راه میاندازند و میروند برای دیدار. ما امام جمعهای داشتیم در ماه مبارک رمضان که یک شب افطارش را با زن و بچه اش نبود. در طول این سی شب خانوادههای محرومین و مسئولین را جمع میکرد و افطارشان را فراهم میکرد. آنها از کمیتهی امداد لیست گرفته بودند و پنج نفر ده نفر از مسئولین حرکت میکردند و میرفتند محلههای مستضعف در خانهی محرومین را میزدند و در همان خانه مینشستند و سر سفره افطار میکردند. این یک اثرات بسیار زیادی را در جامعه گذاشته بود.
* متوسط سن 800 امام جمعه ما بین 40 تا 50 است. این سن مناسب¬ترین سن برای امامت جمعه است، چون به یک پختگی خاصی رسیده اند.
*ما عنوان حقوق را برای ائمه جمعه به کار نمیبریم، عنوان شهریه را بکار میبریم. همان چیزی که در حوزههای علمیه مرسوم بوده از 150 هزار تومان تا 200 هزار تومان. این را مقام معظم رهبری میدهند.
*از 800 شهری که داریم دو سومشان جای مناسبی برای اقامهی نماز جمعه ندارند، یا در مساجد کوچکی که برای این کار ساخته نشده بوده نماز اقامه میکنند یا تابستانها در پارکها و یا سالنهای تربیت بدنی. یک سوم فی الجمله مشکلی ندارد ولی برای آینده بعضی هایشان مشکل داریم.
*دولت نهم و دهم بیشترین کمک را به نماز جمعه کردند. دولت نهم و دهم کمک هایش بیشتر بود، به نهاد نماز جمعه و به نهادهای فرهنگی و دینی و حوزهی دین که در زیر نظر معمولا ائمهی جمعه هست کمک هایش بیشتر بوده است.
*جریان فتنهی 88 خسارت هایش خیلی زیاد بود. آن هفتهای هم که قرار شد در ماه رمضان در 26 تیر 88 جناب آقای هاشمی بیاید نماز جمعه، ما واقعا از یکی دو روز قبل شب و روز بسیار سختی داشتیم که نماز جمعه را چگونه کنترل کنیم. این جمعیت را که هر آن ممکن بود نماز جمعه را به هم بریزند و نگذارند ایشان صحبت کند را چگونه کنترل کنیم. نیروهای امنیتی و انتظامی و بچههای ستاد نماز جمعهی تهران کمک کردند که نماز جمعه به هم نریزد، با همهی کنترلها باز، یکی بلند شد و شعار داد بین دو نماز که ماموری که آن جا بود زد در صورتش و بیرونش کرد و صورتش هم مجروح شد. ما با چنگ و دندان سعی کردیم نماز جمعهی آن روز را حفظ کنیم. اگر میخواست نماز جمعهی آن روز به هم بریزد، معلوم نبود نماز جمعههای دیگر به هم نریزد و بشود کنترل کرد . قرار بود در سخنرانیهای پیش از خطبهها وزیر اقتصاد وقت آقای دکتر حسینی صحبت کند. من دیدم شرایط به گونهای است که اصلا نمیتواند ایشان صحبت کند. من خودم از آن بالا شاهد بودم اینهایی که آمده بودند با کفش نماز خواندند، آن زنهای کذایی و چه کارهایی که نکردند. در پشت دیوار دانشگاه بودند و بعضیها نفوذ کرده بودند در دانشگاه و همراهی و هماهنگی میکردند. نماز جمعهی جناب آقای هاشمی را به این شکل کنترل کردیم. آیا واقعا در هر هفتهای که آقای هاشمی میخواست بیاید ما باید یک لشکری را بسیج کنیم و به این شکل نماز جمعه را اداره کنیم. آن جمعه کنترل کردیم، اگر جمعهی بعد میخواست ایشان تشریف بیاورد و بریزند نماز را به هم بریزند اصلا چه میماند برای نماز جمعه؟ کشورهای اسلامی در مورد ما چه میگفتند؟ دنیا چگونه نگاه میکرد؟ لذا جناب آقای هاشمی خودشان هم متوجه شدند که به این شکل نمیتواند نماز بخواند.
*قبل از این که این نماز جمعهی آخر را اقامه کنند با ایشان صحبت کردم.گفتم شما چگونه باید صحبت بکنید. اطلاع دادم به ایشان، حساسیت آن جا را منعکس کردم که در جهت وحدت و یک پارچگی باشد که بتوانیم نماز جمعه را کنترل کنیم .تلفنی صحبت کردیم و گفتند من هم این طور صحبت خواهم کرد. فضا فضایی نبود که بتوانند نماز جمعه را هم اقامه بکنند. خودشان هم شاهد بودند که ما به چه زحمتی نماز جمعه را اداره کردیم.خیلی صحبت در مورد نماز جمعه شد.
* آقایان هاشمی و روحانی را جزء جامعهی روحانیت میدانیم ولی خب شرکت نمیکنند در جلسات نمیآیند.
*بعد از فوت آیت الله مهدوی کنی و جانشینی ایشان در کمیتهی سیاسی صحبت آقای شبستری به میان آمد.من عرض کردم به دوستان چون آقای شبستری نمایندهی مقام معظم رهبری هستند در تبریز ما نمیتوانیم بدون مشورت و یا در جریان گذاشتن مقام معظم رهبری نسبت به ایشان تصمیم بگیریم که ایشان را بخواهیم بیاوریم تهران ایشان الآن آن جا مسئول است به آقا که منتقل شد آقا فرمودند آقای شبستری فعلا آن جا تشریف داشته باشند .آقای امام کاشانی قبول نکردند بزرگان این قدر سلیم النفس هستند تواضع از خودشان نشان میدادند که اگر یکی مطرح میشد آنها میگفتند همان فرد. ماند آقای موحدی که به اتفاق آراء ایشان پذیرفته شد.
*در انتخابات76بعضی استانها که ما میرفتیم میگفتند که آقای ناطق یعنی همان آقای هاشمی پس بنابراین تغییر و تحولی ایجاد نخواهد شد این را نمیدانم از کجا به دست آورده بودند در صورتی که ما خودمان در آن جلساتی که برای آینده طراحی و فکر میشد واقعا آقای ناطق این طور نمیاندیشید حالا یا القا کرده بودند به این شکل آقای ناطق هم دنبال یک تحول و دگرگونی در بعضی از بخشها بود آن موقع بحث میشد ایشان یک نگاه به این شکل داشت ولی ایشان میگفت من از دولت حمایت میکنم و حمایتهای کلی را داشتند این را رقیب خیلی خوب استفاده کرد که در بحثهای تبلیغاتی کار به آن جا کشیده شد.
*آقای ناظق را خارج از اصول گرایی نمیدانیم. اصول گرایی را تا چگونه تعریف کنیم اگر پایبندی به ارزشها و آرمانهای انقلاب است اگر پایبندی به اصل ولایت است اگر پایبندی به جهاد و مبارزه با استکبار جهانی است اگر خط امام به تفسیر ولایت و رهبری باشد من چیز خاصی را ندیدم البته اختلاف سلیقه وجود دارد.
*درسال 1384 جلسات شورای هماهنگی نیروهای پیرو خط امام و رهبری در دفتر آقای ناطق تشکیل میشد. آقای ناطق محور این هماهنگی بود. حتی بعضی جلسات در منزل ایشان تشکیل میشد. نامزدهای ریاست جمهوری آن زمان را همه را دعوت کردیم آمدند برنامهها و دیدگاه هایشان را مطرح کردند . همهی نامزدها که با این تفکر هماهنگی داشتند من یادم است بعضی از جلسات در منزل آقای ناطق در کتاب خانهی ایشان تشکیل میشد و صحبتها دنبال میشد آقای ناطق به این جا رسیده بود ما هر چه این جا میبریم و میدوزیم در همین جریان خود ما کسانی هستند که میروند خنثی میکنند و تخریب میکنند. یک چنین نگاهی پیدا شد که شاید خیلی به خاطر همان اختلاف دیدگاههایی که در آن جا پیش آمد بعضیها با آن دیدگاههایی که وجود داشت همراهی و هماهنگی نداشتند و لذا از یک جای دیگر کار را شروع میکردند ایشان میگفت این معنی ندارد ما یک جایی بنشینیم وقت مان را بگذاریم تلاش کنیم زحمت بکشیم بعد بروند یک جای دیگر یک جور دیگر تصمیم بگیرند.
*آقای احمدی نژاد یکی دو جلسه آمد دیگر نیامد .حتی یکی دو برخورد تلفنی آقای ناطق با احمدی نژاد هم انجام شد آقای ناطق میگفت شما این طرحهایی که دارید طرحهایی است که با واقعیتها خیلی نمیسازد روی آسمانها سیر نکن بیا پایین با هم صحبت کنیم اینها را من میشنیدم که آقای ناطق تلفن زد به آقای احمدی نژاد و آقای ناطق به شدت معترض بود به این گونه برخورد و این روش.
* من واقعا یادم نیست سال84در مرحله اول به چه کسی رای دادم. دور دوم با آقای مهدوی مشورتی کردم نظر آقای مهدوی آقای احمدی نژاد بود.
* من فتنهی 88 را یک جریان بر انداز میدانم اختلاف بر سر آراء بین دو کاندیدا اینها نیست واقعا کسانی که اطلاع داشته باشند از همهی مسائل این فتنهی 88 نمیتوانند این طوری قضاوت کنند که این اختلافی بود بین دو نفر از کاندیداها فتنهی 88 که مردم را دعوت کنیم بکشانیم لشکر کشی کنیم مسجد آتش بزنند اموال مردم غارت کنند با بلوک سیمانی بزنند روی سر بسیجی مغزش را روی کف خیابان بریزند به پایگاههای بسیج حمله کنند چادر از سر زنها بکشند و مسائلی از این قبیل. من این را یک حرکت براندازانه میدانم این است که دشمنان قسم خوردهی ما رژیم صهیونیستی آمریکا مستکبرین جهانی از اینها حمایت کردند میگفتند امید ما اینها هستند.
*آن موقع که آقا میخواستند بیایند نماز جمعهی تاریخی دانشگاه تهران 29 خرداد یک روز قبلش آیت الله نوری همدانی از قم زنگ زدند که به رهبری به شکلی منعکس شود من خودم هم میروم تهران جلوی جمعیت راه میافتم و بعد میرویم دانشگاه و در نماز آقا شرکت میکنیم که ما مقدمات آمدن ایشان را فراهم کردیم بعد این مسئله را با دفتر در میان گذاشتیم خدمت آقا گفته شد آقا فرمودند بگویید نیازی به آمدن شما الآن نیست مزاحم ایشان نشوید مردم تهران متدینین تهران زن و مرد تهران در صحنه هستند و خیلی نگرانی نیست که از قم شما بخواهید بیایید تهران. ما هم تشکر کردیم.
*(در پاسخ به این سوال: بعضیها به شما ایراد میگیرند که به عنوان رئیس شورای سیاست گزاری ائمهی جمعه چرا در این مسائل سیاسی دخالت میکنید این شائبه است که کسی که هدایت کنندهی سیاست گزاران نماز جمعه است دارد از جناح خاصی حمایت میکند؟)من عضو شورای مرکزی جامعهی روحانیت ام من معاون این شورا در امور استانها و مناطق تهران هستم به هر حال نمیتوانم که نسبت به فعالیتهایی که آن نهاد و آن مجموعه دارد بی تفاوت باشم. شما خیال میکنید دیگران که کار سیاسی میکنند هیچ کجا نباید باشند و نیستند؟ آنهایی که کار سیاسی میکنند در کارهای دولتی در جاهای مختلف نباید باشند و کار سیاسی بکنند؟ ما نباید نماز جمعه را تریبونش را جناحی بکنیم و بخواهیم از آن در این زمینه بهره برداری کنیم.
* آقای ناطق از جامعهی روحانیت استعفا نداند، نمیآیند. آقای ناطق یک ایراداتی دارد به جامعه، ایشان یکی از ایرادهایش این است که در جریان انتخابات که آقای احمدی نژاد در آن مصاحبه حرف زد به من ظلم شد و جامعهی روحانیت از من دفاع نکرد، شما باید از عضو قدیمی این جامعه دفاع میکردید، حالا در جامعه هم مطرح شد که آیا هر عضوی از جامعه در بیرون در کارهای سیاسی کاری انجام دهد شورای مرکزی دفاع کند یا نه؟ بحثهای زیادی شد، آن جا مسائل آقای هاشمی هم مطرح شد. آقای هاشمی هم عضو جامعه هستند. البته به صورت کلی آن مسئله را ما به آن شکل اعلامیه دادیم و حتی آقای مهدوی با خود آقای احمدی نژاد هم صحبت کرد. به این شکل ما قبول نداریم که بیاییم در تریبونها اسامی افراد را مطرح کنیم که خود آقای مهدوی هم در جلسه مطرح کردند.
ثبت ديدگاه