از دیدگاه امام خمینى(ره)، آمریكا دشمن شماره یك محرومان جهان بهحساب آمده است كه بهعنوان قدرتمندترین كشورهاى جهان، سبعانه ذخایر گرانبهاى ملتهاى محروم را…
**********************************************
بخش اول را از اینجا مطالعه کنید
امام خمینی (ره) و استراتژی مبارزه-بخش دوم
پدیدآورنده: سید رضا تقوی
دشمنشناسى در مبارزه
شناخت و شناسایى دشمن از ضروریات هر مبارزه بهشمار مىآید زیرا تا به طرز تفكر، میزان توانایى، نوع سلاح و سنگر و همچنین انگیزه او معرفت نباشد، در مبارزه با او هرگز موفقیت بهدست نخواهد آمد. فرماندهان جبهه توحید و پیامبران بزرگ الهى، در آغاز مبارزات مقدس خویش، نخست به شناسایى دشمن میپرداختند و سپس با آگاهى بسیار بالا، در عرصه مبارزه حاضر مىشدند.
بحث دشمنشناسى در قرآن كریم، از موقعیت ویژهاى برخوردار است. قرآن در ضمن داستانهاى شورانگیز و عبرتآمیزش، دشمنان متنوع جبهه توحید را در شكلهاى گوناگون معرفى مىكند.
شیطانشناسى
شیطانشناسى از بحثهاى بسیار سازندهاى است كه خداوند بزرگ، خود این بحث را براى هدایت بشر در قرآن كریم انجام داده است و چهره این دشمن همیشگى بشر را در ابعاد مختلف ترسیم نموده است:
«إِنَّ الشَّیْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا»(12)
«همانا شیطان دشمن سرسخت شماست پس شما هم او را دشمن بدارید.»
«إِنَّ الشَّیْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبِینٌ»(13)
«همانا شیطان دشمن آشكارى براى انسان است.»
منافقشناسى
منافقشناسى نیز بخش دیگرى از آیات قرآنى را تشكیل مىدهد كه خداوند در این آیات، دشمنان نفوذى استكبار و عوامل داخلى طاغوتها را شناسانده و پرده تزویر و نفاق را از چهره بهظاهر مسلمان آنان به كنار زده است. قرآن در مورد منافقان به پیامبر(ص) مىگوید:
«هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى یُؤْفَكُون»(14)
«اى پیامبر! منافقان به حقیقت دشمن هستند، از آنها برحذر باش، خداوند آنان را بكشد. چقدر با حیلهگرى از حق روى مىگردانند.»
طاغوتشناسى
از دیگر بحثهاى قرآنى كه در بحث دشمنشناسى باید مورد توجه قرار بگیرد، طاغوتشناسى است. طاغوت بهعنوان دشمن سرسخت انسانیت، آزادى و استقلال انسانها را سلب و راه كمال را بر بشریت مظلوم مىبندد. این موجود مغرور و شیطانى، همهچیز را براى خویش مىخواهد و همه راهها را به هواهاى نفسانى خود ختم مىكند.
قرآن سمبل طاغوتها را فرعون معرفى مىنماید. فرعون یعنى در حقیقت دشمن انسان و انسانیت، چون آنگاه كه فرعون و لشکریانش در دریاى نیل غرق شدند، خداوند به بنىاسرائیل چنین بشارت مىدهد:
«یا بَنی إِسْرائیلَ قَدْ أَنْجَیْناكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ»(15)
«اى بنى اسرائیل! ما شما را از شر دشمنتان فرعون، نجات بخشیدیم.»
صهیونیستشناسى
صهیونیستشناسى را باید در مباحث دشمنشناسى جدى گرفت زیرا یهودىهاى بىمنطق و متعصب كه از آغاز ظهور اسلام نسبت به پیامبر(ص) و مسلمانان زشتترین حركتهاى خائنانه را روا داشتند و تا به امروز كه در فلسطین اشغالى در هر لحظهاى جنایت مىآفرینند، یكى از دشمنان بیرحم و همیشگى اسلام و مسلمانان بودهاند، قرآن در این مورد مىفرماید:
«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیَهُودَ»(16)
«اى پیامبر! دشمنترین مردم نسبت به مسلمانان، یهود را خواهى یافت.»
مطالب فراوانى در این بخش از بحث وجود دارد كه بهخاطر اختصار از آن مىگذریم و تنها به یك روایت پیرامون اهمیت دشمنشناسى كه در حقیقت تفسیر آیات قرآن كریم مىباشد، اكتفا مىكنیم:
«قال النبىّ(ص): أَلَا وَ إِنَّ أَعْقَلَ النَّاسِ عَبْدٌ عَرَفَ رَبَّهُ فَأَطَاعَهُ وَ عَرَفَ عَدُوَّهُ فَعَصَاهُ»(17)
«پیامبر اسلام(ص) فرمود: آگاه باشید كه اندیشمندترین مردم، بندهاى است كه پروردگار خود را بشناسد و براساس آگاهى و شناخت، فرمانبردارش باشد و نیز دشمن خویش را شناخته و در برابرش سركشى كند.»
امام خمینى(ره) در مبارزه گسترده و جهاد مقدس خویش كه مایه از قرآن و سنت مىگیرد، بر اصل شناسایى دشمن تأكید فراوان دارد و به پیروان مؤمن خویش در مقاطع گوناگون و با بیانات مختلف، دستور مىدهد تا دشمن را بهخوبى شناسایى كنند و با معرفت كامل نسبت به توانایىها و شگردهایش با او روبهرو شوند.
رهبر كبیر انقلاب اسلامى علاوه بر تبیین ماهیت پیچیده و شیطانى دشمن بهصورت كلى، حتى مصادیق و چهره او را معرفى مىكند و ما در اینجا به گروهى از این دشمنان كه با اسم و رسم، توسط آن رهبر فقید مشخص شدهاند، اشاره مىكنیم هرچند این قسمت از سخنان و رهنمودهاى امام(ره)، خود كتابى مفصل خواهد شد.
١- آمریكا
از دیدگاه امام خمینى(ره)، آمریكا دشمن شماره یك محرومان جهان بهحساب آمده است كه بهعنوان قدرتمندترین كشورهاى جهان، سبعانه ذخایر گرانبهاى ملتهاى محروم را مىبلعد و بىرحمانه شخصیت انسانها را تحقیر مىكند.
مهمترین و دردآورترین مسألهاى كه ملتهاى اسلامى و غیراسلامى كشورهاى تحت سلطه با آن مواجه است، موضوع آمریكاست. دولت آمریكا بهعنوان قدرتمندترین كشورهاى جهان براى بیشتر بلعیدن ذخایر مادى كشورهاى تحت سلطه از هیچ كوششى فروگذار نمىكند.
آمریكا دشمن شماره یك مردم محروم و مستضعف جهان است، آمریكا براى سیطره سیاسى و اقتصادى و فرهنگى و نظامى خویش بر جهان زیر سلطه از هیچ خیانتى خوددارى نمىنماید. او مردم مظلوم جهان را با تبلیغات وسیعش كه بهوسیله صهیونیسم بینالملل سازماندهى مىگردد، استثمار مىنماید، او با ایادى مرموز و خیانتكارش، چنان خون مردم بىپناه را مىمكد كه گویى در جهان هیچكس جز او و اقمارش حق حیات ندارند.(۲۱/۶/۵۹)
٢- ابرقدرتها
دولتهاى استكبارى و ابرقدرتهاى شرق و غرب بهعنوان دشمنان بشریت در مبارزه اسلامى امام خمینى(ره) معرفى مى شوند و شدیدترین حملات امام به این جنایتكاران بینالمللى است.
دول استكبارى شرق و غرب خصوصاً آمریكا و شوروى عملاً جهان را به دو بخش آزاد و قرنطینه سیاسى تقسیم كردهاند، در بخش آزاد جهان، این ابرقدرتها هستند كه هیچ مرز و حد و قانونى نمىشناسند و تجاوز به منافع دیگران و استعمار و استثمار و بردگى ملتها را امرى ضرورى و كاملاً توجیه شده و منطقى و منطبق با همه اصول و موازین خودساخته بینالمللى مىدانند اما در بخش قرنطینه سیاسى كه متاسفانه اكثر ملل ضعیف عالم و خصوصاً مسلمانان در آن محصور و زندانى شدهاند، هیچ حق حیات و اظهارنظرى وجود ندارد، همه قوانین و مقررات و فرمولها، همان قوانین دیكتهشده و دلخواه نظامهاى دستنشاندگان و در برگیرنده منافع مستكبران خواهد بود.(۲۹/۴/۶۷)
٣- صهیونیزم
امام خمینى(ره) یكى از دشمنان دیرین اسلام و مسلمین را صهیونیزم بینالملل مىداند و از آغاز اشغال فلسطین توسط صهیونیستها – با بیان و قلم – چهره كریه این جرثومه فساد را به مسلمانان جهان معرفى كرده است. نسبت به سابقه دشمنى یهود با اسلام مىفرماید:
نهضت اسلام در آغاز گرفتار یهود شد و تبلیغات ضد اسلامى و دسایس فكرى را نخست آنها شروع كردند و بهطوریكه ملاحظه مىكنید، دامنه آنها تا به حال كشیده شده است.(18)
جاى دیگر در تاریخ ۲۲/۴/۵۱ به ولادت شوم اسرائیل، این فرزند غیرمشروع استكبار جهانى اشاره مىكند و میفرماید:
اسرائیل با تبانى و همفكرى دولتهاى استعمارى غرب و شرق، زاییده شد و براى سركوبى و استعمار ملل اسلامى بهوجود آمد و امروز از طرف همه استعمارگران حمایت و پشتیبانى مىشود. انگلیس و آمریكا با تقویت نظامی و سیاسى و با گذاشتن اسلحههاى مرگبار در اختیار اسرائیل، آنرا به تجاوزات پىدرپى علیه اعراب و مسلمین و ادامه اشغال فلسطین و دیگر سرزمینهاى اسلامى تحریض و وادار مىسازند و شوروى با جلوگیرى از مجهز شدن مسلمانان و با فریب و خیانت و سیاست سازشكارانه، موجودیت اسرائیل را تضمین مىنماید.
اگر دول اسلامى و ملل مسلمان بهجاى تكیه به بلوك شرق و غرب، به اسلام تكیه مىكردند و تعالیم نورانى و رهایىبخش قرآن كریم را نصبالعین خود قرار داده و بهكار مىبستند، امروز اسیر تجاوزگران صهیونیسم و مرعوب فانتوم آمریكا و مقهور اراده سازشكارانه و نیرنگبازىهاى شیطانى شوروى واقع نمىشدند. دورى دول اسلامى از قرآن كریم، ملت اسلام را به این وضع سیاه نكبتبار مواجه ساخته و سرنوشت ملتهاى مسلمان و كشورهاى اسلامى را دستخوش سیاست سازشكارانه استعمار چپ و راست قرار داده است.
امام خمینى(ره) در تاریخ ۱۸/۳/۴۶ یعنى ده سال پیش از پیروزى انقلاب اسلامى، طى اعلامیهاى، ملتها و دولتهاى مسلمان را توصیه مىفرماید:
اسرائیل قیام مسلحانه بر ضد كشورهاى اسلامى نموده است و بر دول و ملل اسلام، قلع و قمع آن لازم است. كمك به اسرائیل – چه فروش اسلحه و مواد منفجره و چه فروش نفت – حرام و مخالف با اسلام است. رابطه با اسرائیل و عمال آن – چه رابطه تجارى و چه رابطه سیاسى – حرام و مخالفت با اسلام است. باید مسلمین از استعمال امتعه اسرائیل خوددارى كنند.
پیشواى مجاهد ما در پیام خود، خطاب به وعاظ و گویندگان هیأتهای مذهبى كه به تاریخ ۲۸/۲/۴۲ صادر شد، یكى از وظایف گویندگان و وعاظ را گوشزد كردن خطر اسرائیل به ملت مسلمان مىدانند و فرمودند:
خطر اسرائیل و عمال آنرا به مردم تذكر دهید.
و در جاى دیگر مىفرماید:
امروز اسرائیل با تمام وسایل شیطانى تفرقهافكنى مىكند، بر هر مسلمانى لازم است كه خود را علیه اسرائیل مجهز كند. (۱/۷/۵۸)
٤- كمونیزم بینالملل(19)
از ویژگىهاى امام خمینى(ره) در موضوع رهبرى، بینش تیز و اندیشه قوى آن بزرگوار نسبت به شناسایى دشمن بود. او دشمن را در پوشش هر لباسى و یا شعارى مىشناخت و با فریاد رسا و بیدارگرش، پیروان خود را در مورد خطر دشمن آگاه مىساخت و لذا شعارهاى فریبنده و موضعگیرىهاى انقلابى از انقلابىنماها، هرگز او را فریب نداد. دشمن را دشمن مىدانست، شرقى باشد یا غربى، داخلى باشد یا خارجى.
امام(ره) در مورد خطر كمونیزم بینالملل مىفرماید:
خطر كمونیزم بینالملل چیزى نیست كه بهسادگى بشود از آن گذشت، گرچه امروز ابرقدرتها زیر عناوین مختلف، خون مردم مستضعف جهان را مىمكند و بههیچوجه كارى به نوع تفكر خویش ندارند و آنچه برایشان مطرح است، مسائل مادى خودشان است، ولى خطر كمونیزم از سرمایهدارى غرب كمتر نیست و مردم عزیز ایران، باید در مقابل دسیسههاى آنان هشیار باشند. (۲۲/۱۱/۵۹)
در پیامى كه به مناسبت نوروز ۵۹ دادهاند، مىفرماید:
ما با كمونیسم بینالملل به همان اندازه در ستیزیم كه با جهانخواران غرب به سركردگى آمریكا… دوستان عزیزم بدانید كه خطر قدرتهاى كمونیستى از آمریكا كمتر نیست… هر دو ابرقدرت کمر به نابودى ملل مستضعف بستهاند و ما باید از مستضعفان جهان پشتیبانى كنیم…
٥- زراندوزان و مرفهین بىدرد
زراندوزان پول پرست و مرفهین بىدرد ، دو گروه مخالف آرمانهاى الهى و اسلامى هستند. این دو گروه كه باید بهعنوان دو جریان شیطانى از آنها نام برد، در طول تاریخ نهضت انبیاء و مصلحان بزرگ بشرى، مانعتراشى كردهاند و در دوران اوج نهضت اسلامى ما نیز در برابر سلحشورىهاى حماسهآفرین ایستادند زیرا فرهنگ رفاهطلبى و زراندوزى، همیشه مانع از پذیرش حقیقت بوده است.
دو گروه یادشده را باید جزء بتپرستان بهحساب آورد زیرا یكى از این دو بت ثروت و دیگرى بت نفس را میپرستد.
امام خمینى(ره) مبارزه با زراندوزان را بزرگترین هدیه و بشارت آزادى اسلام مىداند و مىفرماید:
ارائه طرحها و اصولا تبیین جهتگیرى اقتصاد اسلام در راستاى حفظ منافع محرومین و گسترش مشاركت عمومى آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان، بزرگترین هدیه و بشارت آزادى انسان از اسارت فقر و تهىدستى بهشمار مىرود. (پیام برائت)
در فرازى دیگر، از اینكه ثروت معیار ارزش گردد، هشدار داده و خطر نفوذ ثروتمندان از خدا بىخبر را در اداره كشور اسلامى گوشزد نموده و مىفرماید:
ثروتمندان هرگز بهخاطر تمكن مالى خود نباید در حكومت و حكمرانان و ادارهكنندگان كشور اسلامى نفوذ كنند و مال و ثروت خود را بهانه فخرفروشى و مباهات قرار دهند و به فقراء و مستمندان و زحمتكشان، افكار و خواستههاى خود را تحمیل كنند. این خود بزرگترین عامل و تعاون و دخالت دادن مردم در امور و گرایش آنان به اخلاق كریمه و ارزشهاى متعالى و فرار از تملقگویىها مىگردد.(پیام برائت)
رهبر دردمند جهان اسلامى، اسلام مرفهین بىدرد را نمودى از اسلام آمریكایى بهشمار مىآورد و یكى از رسالتهاى هنر را مبارزه با چنین تفكر و روحیهاى مىداند و مىفرماید:
هنرى زیبا و پاك است كه كوبنده سرمایهدارى مدرن و كمونیسم خونآشام و نابودكننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگى، اسلام مرفهین بىدرد و در یك كلمه اسلام آمریكایى باشد.(۳۰/۶/۶۷)
٦- متحجران و مقدسنماها
از بزرگترین آفتهاى هر تفكر و اندیشه زندهاى، تحجر است و این مقدسنماهاى متحجر هستند كه سد راه اسلام ناب محمدى(ص) و مخالف با سازندگى و دگرگونىهاى اصیل اسلامى مىباشند.
امام خمینى(ره) رهبر اندیشمند انقلاب اسلامى، یكى از راههاى پیروزى اسلام و انقلاب را مبارزه با تحجر و تقدسنمایى مىداند و به حوزههاى علمیه و علماى آگاه اسلامی توصیه مىفرماید با جهاد پیگیر، اسلام عزیز را از زنگارهاى تحجرگرایى پاك گردانند.
باید تلاش كنیم و زهد و قدس اسلام ناب محمدى(ص) را از زنگارهاى تقدسمآبى و تحجرگرایى اسلام آمریكایى جدا كرده و به مردم و مستضعفان نشان دهیم.(۲۳ محرم ۱۴۰۹)
امام خمینى(ره)، فرمانده شجاع میدان مبارزه با تحجر و تقدس انحرافى از روحانیت آگاه و آزادى كه در عرصه كارزار مردانه به جنگ متحجران و مقدسان منحرف رفتهاند، تجلیل مىكند و مقام والاى آنان را در انقلاب اسلامى ارج مىنهد و مىفرماید:
شما باید نشان مىدادید كه چگونه مردم علیه ظلم و بیداد، تحجر و واپسگرایى قیام كردند و فكر اسلام ناب محمدى را جایگزین تفكر اسلام سلطنتى، اسلام سرمایهدارى، اسلام التقاط و در یك كلمه اسلام آمریكایى كردند. شما باید نشان دهید كه در جمود حوزههاى علمیه آن زمان كه هر حركتى را متهم به حركت ماركسیستى و یا حركت انگلیسى مىكردند، تنى چند از عالمان دینباور، دست در دست مردم كوچه و بازار، مردم فقیر و زجركشیده گذاشتند و خود را به آتش و خون زدند و از آن پیروز بیرون آمدند. شما باید بهروشنى ترسیم كنید كه در سال ۴۱ سال شروع انقلاب اسلامى و مبارزه روحانیت اصیل در مرگ آباد تحجر و تقدسمآبى چه ظلمها بر عدهاى روحانى پاك باخته رفت، چه نالههاى دردمندانه كردند و چه خون دلها خوردند، متهم به جاسوسى و بىدینى شدند ولى با توكل بر خداى بزرگ، كمر همت بستند و از تهمت و ناسزا نهراسیدند و خود را به طوفان بلا زدند و در جنگ نابرابر ایمان و كفر، علم و خرافه، روشنفکرى و تحجرگرایى سرافراز ولى غرقه به خون یاران و رفیقان خویش پیروز شدند.(۲۵/۱۰/۶۷)
٧- وهابیت
در طول تاریخ سرتاسر ننگ استعمار، كمتر گروهى را سراغ داریم كه همانند وهابیت به اسلام و مسلمانان خسارت وارد كرده باشد. وهابىها همیشه عامل و مجرى سیاستهاى استعمارى انگلیس و آمریكا بودهاند. این گروه با شعارهاى تند بهظاهر اسلامى و بهاصطلاح مبارزه با بدعت، نسبت به بسیارى از مقدسات اسلامى، بىحرمتى كرده و ضمن سرسپردگى خود به ابرقدرتها، بزرگترین خیانتها را به امت اسلامى روا داشتند.
امام خمینى(ره) نسبت به این گروه منحرف از اسلام، حساسیت خاصى داشتهاند. كتاب معروف كشف الاسرار ایشان در پاسخ شبهات وهابیت به رشته تحریر درآمده است و در طول دوران انقلاب اسلامى بهویژه بعد از حادثه خونین مكه كه توسط وهابیت مزدور آمریكا، حدود پانصد نفر از زائران بیتالله الحرام به خاك و خون كشیده شدند، این حساسیت افزایش یافت و در فرازهایى از سخنان خود به افشاى این باند تبهكار پرداخت و فرمود:
مگر مسلمانان نمىبینند كه امروز مراكز وهابیت در جهان به كانونهاى فتنه و جاسوسى مبدل شدهاند که از یك طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملاهاى كثیف دربارى، اسلام مقدسنماهاى بىشعور حوزههاى علمى و دانشگاهى، اسلام ذلت و نكبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاكمیت سرمایه و سرمایهداران بر مظلومین و پابرهنهها، در یك كلمه اسلام آمریكایى را ترویج مىكنند و از طرف دیگر سر بر آستان سرور خویش، آمریكاى جهانخوار مىگذارند.(۲۹/۴/۶۷)
امام خمینى(ره) به نقش تفرقهافكنى وهابیت اشاره مىكند و مىفرماید:
باز مىبینیم كه یك بوقى از یك آخوند بسیار بىتوجه به مسائل اسلام و وابسته به دیگران، فریاد مىزند كه شرك است احترام به پیغمبر، شركت است جشن گرفتن، منتهى او ایران را محكوم مىكند و معلوم است چرا!…
از ایران صداى وحدت بلند مىشود و از حجاز صداى اختلاف! از مركز وحى كه رسول اكرم(ص) در آنجا مردم را دعوت به اعتصام به حبل الله و وحدت فرموده است، یك آخوند دربارى، صداى نفاق برمىآورد و فریاد نفاقانگیز مىكشد و این ایران كه به نظر آن آخوند، مشرك هستند، نداى وحدت از این ایران بلند مىشود.
جشن براى رسول اكرم آیا كجایش شرك است؟ شرك را نمىدانى چیست یا مىداند و مىخواهد بین مسلمین ایجاد اختلاف كند؟…(۲۵/۹/۶۰)
شناخت شیوهها در مبارزه
براى دستیابى به پیروزى در مبارزه، باید شیوههاى مبارزاتى دشمن را شناسایى كرد تا بر اساس ترفندها و نقشههایى كه دارد با او برخورد نمود.
دشمن همیشه در مبارزات خود به اصل مخفىكارى پایبند است و مىكوشد تا روشها و تاكتیكهاى خویش را مخفى نگه بدارد و در شرایط مناسب از غفلت و بىخبرى طرف مقابل استفاده نموده و ضربهاش را وارد كند.
امام خمینى(ره) در سخنان ارزشمند خود به این نكته حساس توجه مىدهند كه مبارزان جبهه نور باید به پیچیدگى مبارزه با اسلام آمریكایى بیاندیشند:
راه مبارزه با اسلام آمریكایى از پیچیدگى خاصى برخوردار است كه تمامى زوایاى آن باید براى مسلمانان پابرهنه روشن گردد.(۲۳ محرم ۱۴۰۹)
در مورد شناخت شیوهها و تاكتیكهاى دشمن، به چند شیوه در سخنان امام فقید اشاره مىنماییم:
الف) گسترش فرهنگ استعمارى
اجانب خصوصاً آمریكا در نیم قرن اخیر كوشش داشتهاند و دارند، فرهنگ و برنامههاى فرهنگى و علمى و ادبى ما را از محتواى اسلامى – انسانى – ملى خود خالى و بهجاى آن فرهنگ استعمارى – استبدادى بنشانند. فرهنگ زمان طاغوت، كشور ما را تا لب پرتگاه سقوط كشاند.(۲/۷/۵۸)
ب) ترور شخصیتها
امروز استكبار شرق و غرب چون از رویارویى مستقیم با جهان اسلام عاجز مانده است، راه ترور و از میان بردن شخصیتهاى دینى و سیاسى را از یكطرف و نفوذ و گسترش فرهنگ اسلام آمریكا را از طرف دیگر به آزمایش گذاشته است.(۲۳ محرم ۱۴۰۹)
ج) شعارهاى پرجاذبه
از دیگر ترفندهاى استكبار جهانى در مبارزه علیه ملتهاى محروم این است كه از شعارهاى پرجاذبه و سخنان فریبندهاى چون «همزیستى مسالمتآمیز»، «شرافت انسانى» و «حقوق بشر» استفاده مىكند. امام خمینى(ره) در فریاد برائت از مشركین مىفرماید:
راستى چه شده است كه استكبار جهانى و در رأس آن آمریكا، اینقدر طرفدار ملتها شده است و جنگافروزان و آتشبیاران معركهها و جلادان قرن، به شرف انسانیت و همزیستى مسالمتآمیز اعتقاد پیدا كردهاند؟ و از عطش سیرابناشدنى و خصلت خونخوارى خود كه طبیعت فرهنگ سرمایهدارى و كمونیسم است، منصرف شدهاند؟… آیا این حقیقت است یا فریب؟
د) نفوذ در مراكز علمى
یكى از شیوههاى دشمنان ملتهاى محروم و استكبار جهانى براى ادامه سلطه خود بر ملتهاى مستضعف این بوده است كه از طریق عوامل نفوذى در مراكز حساس علمى، چون دانشگاه و خریدن چهرههاى متناسب با اهداف خود، توانسته در بالاترین سطوح مدیریت كشورها نفوذ نماید و از طریق اینگونه مزدوران به اهداف پلید خود برسد. امام خمینى(ره) در اینمورد مىفرماید:
فرزندان انقلاب بههیچوجه نگذارند ایادى آمریكا و شوروى در آن دو محل حساس (حوزه و دانشگاه) نفوذ كنند، تنها با بسیج است كه این مهم انجام مىپذیرد.(پیام امام به مناسبت سالروز تشكیل بسیج)
امام در جاى دیگر مىفرماید:
اجانب بهوسیله عمالشان، دانشگاههاى ما را عقب نگاه داشتند.(۲۱/۳/۵۸)
هـ) ایجاد اختلاف
استكبار جهانى وحدت اقشار مختلف مردم را مانعى بس بزرگ براى نفوذ افكار و حضور عوامل مزدورش در میان ملتهاى محروم مىداند و در جهت رفع چنین مانعى، سرلوحه برنامههاى استعمارى خویش را تز «تفرقه بینداز و حكومت كن» قرار داده است.
شیوههایى كه جهانخواران براى ایجاد تفرقه داشتهاند این بوده است كه آنان نخست به سراغ قشرها و مراكزى رفتهاند كه مردم خط فكرى و فرهنگى خود را از آن مىگیرند.
امام خمینى(ره) مىفرماید:
مراكز علمى – فرهنگى قدیم و جدید، روحانیون، دانشمندان فرهنگى، طلاب علوم دینیه، دانشجویان دانشگاهها و دانشسراها، دو قطب حساس و دو مغز متفكر جامعه هستند و از نقشههاى اجانب، كوشش در جدایى این دو قطب و تفرقهاندازى بین این دو مركز حساس آدمساز بوده و هست. جدا كردن این دو مركز، در مقابل یكدیگر قرار دادن، آنها را در مقابل هم قرار دادن و در نتیجه خنثى كردن فعالیت آنان در مقابل استعمار و استثمارگران.(پیام به مناسبت آغاز سال تحصیلى ۵۸)
رهبر هوشیار انقلاب اسلامى، دست تبهكاران بینالمللى را رو نموده و مىفرماید:
یكى از برنامههایى كه اینها داشتند همین بود كه این دو قشرى (روحانى و دانشگاهى) كه بهمنزله مغز متفكر ملت هست، اینها را از هم جدا بكنند، نه اینكه جدا كنند بلكه مقابل هم قرار بدهند. این به او بتازد، او به این بتازد. باید این چیزها از بین برود و ما بیدار بشویم و بفهمیم كه همه برادر هستیم و از طرفى یك وقت به اسم شیعه و سنى و یك وقت به اسمهاى دیگر. ما باید دیگر بیدار شده باشیم و نقشههاى آنها را فهمیده باشیم.(سخنرانى در جمع گروهى از دانشگاهیان دانشگاه صنعتى، سال ۵۸)
امام(ره) در سخنان خود به یكى دیگر از ترفندهاى استعمارگران اشاره مىكند و مىفرماید:
از مسائلى كه طراحان براى ایجاد اختلاف بین مسلمین طرح و عمال استعمارگران در تبلیغ آن بهپاخاستهاند، قومیت و ملیت است كه دولت عراق سالهاست بدان دست مىزند و بعضى از طوایف هم همان راه را پیش گرفتهاند و مسلمانان را در مقابل یكدیگر قرار دادهاند…(۲۲/۶/۵۹)
و) جدا كردن دین از سیاست
از دیگر شگردهاى دشمنان «جدا كردن دین از سیاست» است. آنان بهخوبى دریافته بودند كه دین، قدرت ایمان و روحیه عصیان علیه ستمگران را افزایش مىدهد و دینداران حقیقى، مخالفان سرسخت متجاوزان و چپاولگران هستند و لذا با طرح شعار جدایى دین از سیاست، دین و دیندار را از صحنه خارج ساختند تا زمینه براى حضور قدرتهاى استعمارى آماده گردد و لذا امام خمینى(ره) در موارد فراوانى از سخنان خود به این نقشه شوم استعمار اشاره كردهاند:
اینها كوشش داشتند باور هم بیاورند كه دین از سیاست جداست، آنوقت خودشان مشغول چپاولگرى باشند و ملت كارى نداشته باشند كه چه مىگذرد و خارجىها چه بر سر این مملكت مىآورند. این یك شیوهاى است كه غربىها بهكار بردند و وابستگان آنها هم از آن تقلید كردند كه مسلمانان فقط بروند توى مسجدها و دعا بخوانند و كارى به مملكت و دولت و به مجلس و به دیگر قشرهایى كه باید تماس بگیرند نداشته باشند. این یك برنامهاى است كه در سالهاى طولانى ریخته شده است.(۲۶/۶/۵۸)
در جاى دیگرى مىفرمایند:
دستهاى مرموز جهانخواران بهوسیله اشخاص و گروههایى كه در قشرهاى ملتهاى اسلامى نفوذ كردهاند، در طول سالیان دراز، یك برنامهاى را انجام دادند و معالاسف انجام گرفت و ثمرات خبیث خودش را هم تحویل داد و آن این معنا كه روحانیون باید در مساجد، در حجرهها و در زاویهها منزوى باشند.(سخنرانى در جمع روحانیون، اسفند ۵۹)
در موردى دیگر به امت بزرگ اسلامى توجه مىدهند:
شیاطینى كه مطالعه كردند در همه مسائل ملتها و اینرا یافتند كه اگر چنانچه قشر روحانى وارد بشود در صحنه سیاست با داشتن پشتوانه عظیمى از ملتها، كلاه آنها پس معركه است. باید چه بكنند، باید بهطور عموم این مطلب را القا بكنند كه اهل علم را به سیاست چه كار؟ اهل علم فقط وظیفهاش این است كه عبایش را سرش بكشد، اول ظهر برود نمازش را بخواند، بعد هم برود منبر چند تا مسأله بگوید، نه مسائلى كه مربوط به سیاست و مربوط به گرفتارىهاى ملت است…(سخنرانى در جمع روحانیون، تیرماه ۶۰)
در كتاب ولایت فقیه، ص ۲۳ مىفرمایند:
اینرا که دیانت از سیاست جدا باشد و علماى اسلام در امور اجتماعى و سیاسى دخالت نكنند، استعمارگران گفته و شایع كردهاند. اینرا بىدینها مىگویند.
ز) گسترش اسلام آمریكایى
دشمن براى مقابله با موج انقلاب اسلامى و كنترل اسلامخواهان عاشق كه هر روز بر تعدادشان افزوده مىگردد، شیوهاى بس فریبنده و خطرناك را اتخاذ كرده است تا بهوسیله آن، افكار اسلام انقلابى را مهار نماید و آن شیوه این است كه در زیر پوشش شعارهاى بهظاهر اسلامى و حفظ ظواهر دین، خود را اسلامخواه و قرآندوست معرفى كند تا خشم و كینه مقدس انقلابى انسانهاى آزاده را نسبت به خود كاهش بدهد.
چاپ و انتشار قرآن كریم با كاغذ و جلد اعلا بدون درك و فهم آیات قرآن، قناعت كردن به آداب خشك وبىروح مذهبى در مراسم پرشكوه حج، ساختن مساجد با عظمت و خالى از تحرك و محتوا در سراسر جهان… از فعالیتهایى است كه توسط عوامل استكبار جهانى انجام مىگیرد.
امام خمینى(ره) از اینكه بسیارى از ملتهاى اسلامی، مرز بین اسلام آمریكایى و اسلام ناب محمدى(ص) را نشناختهاند، اظهار تأسف مىكند و مىفرماید:
متأسفانه هنوز براى بسیارى از ملتهاى اسلامى، مرز بین اسلام آمریكایى و اسلام ناب محمدى و اسلام پابرهنگان و محرومان و اسلام مقدسنماهاى متحجر و سرمایهداران خدانشناس و مرفهین بىدرد كاملاً مشخص نشده است.(۲۳ محرم ۱۴۰۹)
امام خمینى(ره) اسلام آمریكایى را اسلام حیله و تزویر، اسلام جمود و دروغ مىداند و مىگوید:
باید تلاش كنیم و زهد و قدس اسلام ناب محمدى(ص) را زنگارهاى تقدسمآبى و تحجرگرایى اسلام آمریكایى جدا كرده و به مردم و مستضعفان نشان دهیم.(۲۳ محرم ۱۴۰۹)
تكیه بر ارتش بیست میلیونى در مبارزه
شناخت نیروهاى مبارز از لحاظ روحیه، ایمان، سازمان و تشكیلات و آگاهىهاى مبارزاتى، ما را به شناخت فرمولهاى استراتژى مبارزه كمك مىكند.
تحقق هر نظام دفاعى و رشد فرهنگ جهاد و مبارزه تا حدود فراوانى به ساختار نیروهاى مبارز بستگى دارد، زیرا نقشى كه نیروى انسانى شایسته در پاسدارى از آرمانها و در هم شكستن موانع ایفا مىكند، غیر قابل انكار است و لذا توجه به این موضوع، اوج اندیشه و اعتقاد و درایت و قدرت رهبرى و فرماندهى را بهخوبى مشخص مىسازد.
فرمانده جبهه مبارزان در عصر ما، حضرت امام خمینى(ره)، نخست از جهاد بهعنوان یكى از برنامههایى كه حافظ اصول اسلام و موجب عزت مسلمانان در برابر كفر و استكبار است، نام مىبرد و سپس در تبیین استراتژى جهاد، بر ارتش بیست میلیونی تكیه مىكند و ضرورت تشكیل بسیج را در دفاع از آرمانهاى انقلاب اسلامى گوشزد مىفرماید.
بسیج یعنى ارتشى كه در نظام دفاعى كشور، از موقعیت و منزلت بسیار بالایى برخوردار است و با ویژگىهایى كه دارد، هرچند ارتش كلاسیك به معنى مصطلح نیست ولى قدرت برخورد با ارتشهاى مهاجم كلاسیك را بهخوبى دارد. این ارتش بیشتر بر ایمان و اعتقاد تكیه مىكند تا بر سلاح آهن و معتقد است كه اسلحه ایمان بر سلاح آهن پیروز است.
بسیج را در انقلاب اسلامى، بیشتر با خصلتهاى اعتقادى و فرهنگى مىشناسند تا با خصلتهاى نظامى. البته عرصه شكوفایى اعتقاد و رشد مایههاى فرهنگى را میدان جهاد و مبارزه مىداند.
بسیج ارتش همیشه آماده است كه هرگاه خطرى انقلاب و اسلام را تهدید كند، جان در طبق اخلاص مىگذارد و از آن دفاع مىكند.
امام خمینى(ره) مىفرماید:
ملتى كه در خط اسلام ناب محمدى(ص) و مخالف با استكبار و پول پرستى و تحجرگرایى و مقدسنمایى است باید همه افرادش بسیجى باشند و فنون نظامى و دفاعى لازم را بدانند چراكه در هنگامه خطر، ملتى سربلند و جاوید است كه اكثریت آن آمادگىهاى لازم رزمى را داشته باشند.(۲/۹/۶۷)
از خصوصیات بارز اعضاء ارتش بیست میلیونى بسیج این است كه از میان قشر پابرهنهها و محرومین برخاستهاند كه مغضوب دیكتاتورهاى دوران هستند و این بزرگواران تنها یار و یاور خمینى كبیر مىباشند و امام در مبارزه گسترده خویش با كفر و ظلم و شرك و بتپرستى بر آنها تكیه مىكند و مىفرماید:
قدرتها و ابرقدرتها و نوكران آنان مطمئن باشند كه اگر خمینى یكه و تنها بماند، به راه خود كه راه مبارزه با كفر و ظلم و شرك و بتپرستى است، ادامه مىدهد و به یارى خدا دركنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنههای مغضوب دیكتاتورها، خواب راحت را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانى كه به ستم و ظلم خویشتن اصرار مىنمایند، سلب خواهد كرد.(فریاد برائت)
از دیدگاه امام خمینى(ره) ارتش بیست میلیونى بسیج مربوط به ایران نیست زیرا این ارتش در منطقه خاص جغرافیایى نمىگنجد. او در هر كجاى از جهان كه مظلومى باشد، حضور دارد:
باید بسیجیان جهان اسلام در فكر ایجاد حكومت بزرگ اسلامى باشند و این شدنى است چراكه بسیج تنها منحصر به ایران اسلامى نیست. باید هستههاى مقاومت را در تمامى جهان بهوجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد. (۲/۹/۶۷)
در فرازى دیگر از سخنان خود، وظیفه حوزه علمیه و دانشگاه را بهعنوان دو مركز نشر فكر و فرهنگ، نسبت به بسیج بیان مىدارد و مىفرماید:
حوزه علمیه و دانشگاه باید چارچوبهاى اصیل اسلام ناب محمدى(ص) را در اختیار تمامى اعضاى بسیج قرار دهند.(۲/۹/۶۷)
سپس از بسیجیانى كه در حوزه و دانشگاه حضور دارند مىخواهد كه پاسدار اصل نه شرقى و نه غربى باشند:
فرزندان بسیجىام در این دو مركز، پاسدار اصول تغییرناپذیر نه شرقى و نه غربى باشند.(۲/۹/۶۷)
فرمانده بسیجیان مخلص معتقد است كه غفلت از ارتش بیست میلیونى، سقوط در دام جهانخواران است و میفرماید:
غفلت از ایجاد ارتش بیست میلیونی، سقوط در دام دو ابرقدرت جهانى را بهدنبال خواهد داشت.(۲/۹/۶۷)
رمز پیروزى در مبارزه
انقلابها و حركتهاى توفنده اجتماعى، از نقطه مشخصى شروع مىشوند و براى دستیابى به اهداف خود، راههاى پر پیچ و خم و دشوار را مىپیمایند تا به نقطه مورد نظر برسند.
جامعهشناسان در مورد حركتهاى اجتماعى – انقلابى، مراحلى را اعم از نقطه شروع، رشد، تداوم و پیروزى ترسیم ساختهاند كه در جاى خود بسیار شیرین و با اهمیت است ولى آنچه كه باید در انقلاب مورد توجه رهبرى انقلاب و انقلابىها قرار بگیرد، رمز و راز پیروزى است.
امام خمینى(ره) در طول زمان رهبرى، بارها و بارها امت انقلابى و پیروان مؤمن خویش را به رمز پیروزى گوشزد مىفرمود تا جبهه انقلاب شاداب و سربلند، عرصههاى گوناگون و قلههاى سرافراز را تسخیر نماید كه ما در اینجا دیدگاه آن بزرگ را در چند فراز بهطور خلاصه بیان مىداریم:
١- ایمان به خدا
بىتردید رمز بقاء انقلاب اسلامى، همان رمز پیروزى است و رمز پیروزى را ملت مىداند و نسلهاى آینده در تاریخ خواهند خواند كه دو ركن اصلى آن انگیزه الهى و مقصد عالى حكومت اسلامى و اجتماع ملت در سراسر كشور با وحدت كلمه براى همان انگیزه و مقصد.
اینجانب به همه نسلهاى حاضر و آینده وصیت مىكنم كه اگر بخواهید اسلام و حكومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگرانِ خارج و داخل از كشورتان قطع شود، این انگیزه الهى را كه خداوند تعالى در قرآن كریم بر آن سفارش فرموده است، از دست ندهید و در مقابل این انگیزه كه رمز پیروزى و بقاى آن است، فراموشى هدف و تفرقه و اختلاف است. (وصیتنامه سیاسى – الهى امام)
در جاى دیگر، تبلور ایمان آن مؤمن واقعى را اینطور مىبینیم:
ما به حبل ولایت خدا و پیامبر و ائمه معصومین(ع) چنگ زدهایم و جداً باید از هر آنچه غیر رضایت آنان است، متنفر و بیگانه باشیم و از این بیگانگى هم برخود فخر و مباهات كنیم. (۲۴ محرم ۱۴۰۹)
در فروردین سال ۵۸ در یك سخنرانى مىفرماید:
شما رمز پیروزى را حفظ كنید، ملت ما تا با خداست، پیروز است. ملت ما تا پناهگاهش قرآن است، پیروز است. پرچم قرآن تا بر فراز سر ملت ماست، پیروز است. نهضتهاى سابق یا سیاسى بود یا نیمه اسلامى اما امروز تمام اسلامى هستیم و این رمز پیروزى است.
٢- وحدت
همه باید سعى كنیم تا روح وحدت و پاكى را بر محیط كارمان حاكم گردانیم تا بتوانیم تمام قدرتها و ابرقدرتها را به زانو درآوریم.(۲۸/۶/۶۷)
امام(ره) در مورد دیگر فرمودهاند:
این وحدت كلمهاى كه این ملت دنبال كرد و قیام كرد، تمام ابرقدرتهاى عالم را زمین زد.(۱۶/۱۱/۵۷)
در سخنرانى ۱۵/۱۲/۵۷ مىفرمایند:
رمز پیروزى شما اول ایمان شماست و بعد وحدت كلمه؛ این دو مطلب را حفظ كنید.
٣- مقاومت و پایدارى
آنچه را كه ملت ما به دنیا ثابت كرد این بود كه مىشود با ایمان و عزم و تصمیم راسخ بر قواى شیطانى غلبه كرد.(خرداد ۵۸)
در پیامى كه به مناسبت شهادت استاد مطهرى در اردیبهشت ۵۸ دادند، مىفرماید:
ترورها نمىتوانند شخصیت انسانى مردان اسلام را ترور كنند، آنان مىدانند كه به خواست خداى توانا، ملت ما با رفتن اشخاص بزرگ، در مبارزه علیه فساد و استبداد و استعمار مصممتر مىشوند. ملت ما راه خود را یافته و در قطع ریشههاى گندیده رژیم سابق و طرفداران منحوس آن از پاى نمىنشیند.
امام خمینی(ره) رهبر مقاوم انقلاب اسلامى مىفرماید:
ما با دست خالى بر اینقدرت فوقالعاده شیطانى كه همه قدرتها دنبال او بودند، غلبه كردیم واین نبود جز اینكه ملت ما با هم همراه بودند و صبور و بر مشكلات صبر مىكردند و مشكلات را با صبر و اتكال به خداى تبارك و تعالى حل كردند.(مهرماه سال ۵۹)
٤- اعتماد به نفس
اطمینان داشته باشید كه اگر بخواهید مىشود، اگر بیدار بشوید مىخواهید، شما بیدار بشوید و بفهمید این معنا را كه نژاد ژرمن از نژاد آریا بالاتر نیست و غربىها از ما بالاتر نیستند. (دىماه سال ۵۹)
امام امت اسلامى به نكتهاى بس ظریف اشاره مىفرمایند:
اساس، باور این دو مطلب است: باور ضعف و سستى و ناتوانى و باور قدرت و قوه و توانایى. اگر ملت این باور را داشته باشد كه ما مىتوانیم در مقابل قدرتهاى بزرگ بایستیم، این باور اسباب این مىشود كه توانایى پیدا مىكنند و در مقابل قدرتهاى بزرگ ایستادگى مىكنند. این پیروزى كه شما بهدست آوردید، براى اینكه باورتان آمده بود كه مىتوانید…(فروردین سال ۶۰)
امام(ره) یكى از وظایف نویسندگان و گویندگان را دمیدن روح امید در كالبد امت مىداند و مىفرماید:
نویسندههاى ما و گویندگان ما همهشان دنبال این باشند كه به این ملت امید بدهند، مایوس نكنند ملت را، بگویند توانا هستیم…(دىماه ۵۹)
در جاى دیگر به یأس و نومیدى كه ریشه در عدم اعتماد به نفس دارد، اشاره مىكند و مىفرماید:
یأس از جنود ابلیس است، یعنى شیطان انسان را به یأس وامىدارد، همه ابلیسهایى كه مىبینید در طول تاریخ ملتهاى ضعیف را مأیوس كردند، همینهایى كه به ملتهاى ضعیف تزریق كردهاند كه ما هیچ نمىدانیم و هیچ نمیتوانیم. ما باید جنود «ابلیس» را كنار بزنیم وامید را كه از جنود «الله» است در خودمان زنده بكنیم… (دىماه سال ۵۹)
پینوشت:
1. فرهنگ معین/ ج۱/ ص ۲۴۶؛ فرهنگ یك جلدى انگلیسى – فارسى حیم/ ص ۱۱۷۸
2. مقدمهاى بر استراتژى/ ص ۳۰ و ۳۱
3. همان
4. براى مطالعه بیشتر به كتاب «مقدمهاى بر استراتژى» تألیف آندره بوفر/ ترجمه مسعود كشاورز مراجعه نمایید.
5. نساء/ آیه ۹۵
6. بقره/ آیه ۲۵۶
7. زخرف/ آیه ۲۶
8. كافرون/ آیه ۲
9. كامل ابن اثیر
10. مائده آیه ۳۵
11. وسائل شیعه/ جلد یازده
12. فاطر/ آیه ۶
13. یوسف/ آیه ۵
14. منافقون/ آیه ۴
15. طه/ آیه ۸۰
16. مائده/ آیه ۸۲
17. بحارالانوار/ ج ۷۷/ ص ۱۷۹
18. ولایت فقیه/ ص۱۷۶
19. اگرچه امروز از كمونیزم و پیروانش خبرى نیست ولى در سال ۵۹ بهعنوان خطر بزرگى براى بشریت، مورد توجه امام خمینى(ره)بوده است.
ثبت ديدگاه