یکی از چهرههای نامور، فیلسوف فرزانه، فقیه و حکیم متأله، که گفتههای مکتوب و منطوق خود را با خون پاکش امضا کرد، استاد بزرگوار، شهید مطهری…
یادداشتها، مجموعهای از کوتاهنوشتههای حجتالاسلام و المسلمین سید رضا تقوی است که در موضوعات مختلف و به فراخور مناسبتهای گوناگون نگاشته شده است. مکتوباتی که از نثری روان برخوردار بوده، به زیور آیات و روایات زینت یافته و با ادبیات غنی فارسی ملاحت پیدا کردهاند. یادداشتهای حاضر توسط حجتالاسلام و المسلمین تقوی، در روزهای نمایندگی مجلس یازدهم تألیف شده و توسط هیئت رییسه مجلس شورای اسلامی، در صحن عمومی و در میان نمایندگان مردم، توزیع گشته است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیدگاههای شهید مطهری (ره)
یکی از چهرههای نامور، فیلسوف فرزانه، فقیه و حکیم متأله، که گفتههای مکتوب و منطوق خود را با خون پاکش امضا کرد، استاد بزرگوار، شهید مطهری (ره) بود. اگرچه دست پلید خیانتپیشهای، این عالم ربّانی را از جامعۀ اسلامی گرفت ولی میراث او همچنان روشنگر راه رهروان دین و ایمان است. شناخت مواضع و آشنایی با دیدگاههای مردان بزرگ چون مطهری، در حقیقت شناخت فرازها و فرودهای زندگی، و میزان و معیار سازندگی است. این نوشتار را بهنمونههایی از این دیدگاهها مزیّن میکنیم:
1- عدالت: در نظام حکمرانی علوی، عدالت محور است و بر همگان تکلیف است تا در برابر هر عاملی که عدالت را خدشهدار میسازد مقابله کنند. شهید مطهری میگوید: «علی (ع) نه تنها عدالت را یک تکلیف و وظیفۀ الهی، بلکه یک ناموس الهی میداند و هرگز روا نمیشمارد که یک مسلمان آگاه بهتعلیمات اسلامی، تماشاچی صحنههای تبعیض و بیعدالتی باشد.» (سیری در نهجالبلاغه/114)
2- مدیریت: در فعالیتهای اجتماعی و اداره امور، مدیریت نقش اساسی و بنیادی دارد، این نقش را شهید مطهری اینطور بیان میکند: «مدیریت اجتماعی، یعنی مجهز کردن نیروها، تحریک نیروها، آزادکردن نیروها، و در عینحال کنترل نیروها و در راه صحیح انداختن آنها، سامان دادن، سازمان بخشیدن و حرارت بخشیدن بهآنها. مدیریت صحیح از ضعیفترین ملتهای دنیا، قویترین ملتها را میسازد، آنچنان که رسول اکرم (ص) کرد و این معجرۀ رهبری بود.»
3- زن: «قرآن کریم بهاتفاق دوست و دشمن، احیاکنندۀ حقوق زن است. مخالفان لااقل این اندازه اعتراف دارند که قران در عصر نزولش گامهای بلندی بهسود زن و حقوق اساسی او برداشته. ولی قرآن هرگز بهنام احیای زن بهعنوان انسان و شریک مرد در انسانیت و حقوق انسانی، زن بودن زن و مرد بودن مرد را به فراموشی نسپرد. بهعبارت دیگر قرآن زن را همانگونه دید که در طبیعت هست، از اینرو هماهنگی کامل میان فرمانهای قرآن و فرمانهای طبیعت برقرار است. زن در قرآن همان زن در طبیعت است. این دو کتاب بزرگ الهی یکی تکوینی و دیگری تشریعی با یکدیگر منطبقند. »(نظام حقوق زن در اسلام)
4- قومیتگرایی: «ما بهحکم اینکه پیرو یک آیین و مسلک و ایدئولوژی بهنام اسلام هستیم، که در آن عنصر قومیت وجود ندارد، نمیتوانیم نسبت بهجریانهایی که بر ضد این ایدئلوژی، تحت نام و عنوان ملیت و قومیت صورت میگیرد بیتفاوت بمانیم، همه میدانیم که در این اوخر، افرادی بیشمار تحت عنوان دفاع از ملیت و قومیت ایرانی، مبارزه وسیعی علیه اسلام آغاز کردهاند و در زیر نقاب مبارزه با عرب و عربیت، مقدسات اسلامی را بهباد اهانت گرفتهاند» (خدمات متقابل اسلام وایران)
5- پشتوانۀ فکری نهضت: «هر نهضت اجتماعی باید پشتوانهای از نهضت فکری و فرهنگی داشته باشد وگرنه در دام جریانهایی قرار میگیرد که از سرمایههای فرهنگی برخوردارند و جذب آنها میشود و تغییر مسیر میدهد. چنانکه دیدیم گروهی که از سرمایه فرهنگ اسلامی بیبهره بودند چگونه مگسوار در تار عنکبوت دیگران گرفتار آمدند… ما باید فلسفۀ اخلاق، فلسفۀ سیاسی، فلسفۀ تاریخ، فلسفۀ اقتصاد، فلسفۀ دین و فلسفۀ الهی خود را که از متن تعلیمات اسلام الهام میگیرد، تدوین کنیم و در اختیار خودمان قرار دهیم.» (نهضتهای اسلامی در صدسالۀ اخیر/ص74)
6- استعمار فرهنگی: «مسألۀ اصلی استعمار است. استعمار سیاسی و اقتصادی آنگاه توفیق حاصل میکند که در استعمار فرهنگی توفیق بهدست آورده باشد. بیاعتقاد کردن مردم بهفرهنگ خودشان و تاریخ، شرط اصلی این موفقیت است. استعمار دقیقا تشخیص داده و تجربه کرده است که فرهنگی که مردم مسلمان بهآن تکیه میکنند و ایدئولوژیای که با آن میتازند، فرهنگ و ایدئولوژی اسلام است. باقی همه حرف است و از چهار دیوار کنفرانسها، جشنوارهها و کنگرهها و سمینارها هرگز بیرون نمیرود و بهمتن توده نفوذ نمیکند. پس باید مردم از آن اعتقاد و از آن ایمان و از آن اعتماد و حسن ظن دور شوند تا آمادۀ ساختهشدن، طبق الگوهای غربی گردند.» (کتابسورزی در ایران و مصر/ ص97)
7- نفوذ فرصتطلبان: «رخنه و نفوذ افراد فرصتطلب، در درون یک نهضت از آفتهای بزرگ هر نهضت است. وظیفۀ بزرگ رهبران اصلی این است که راه نفوذ و رخنۀ اینگونه افراد را سد نمایند… این جریان تا آنجا کلیت پیدا کرده که میگویند: «انقلاب فرزندخور است.» گویی خاصیت انقلاب این است که همین که به نتیجه رسید فرزندان خود را یک یک نابود سازد. ولی انقلاب فرزندخور نیست، غفلت از نفوذ و رخنۀ فرصتطلبان است که فاجعه بهبار میآورد.» (نهضتهای اسلامی در صدسالۀ اخیر/ ص96)
8- شهید و شهادت: شهید حماسهآفرین است. بزرگترین خاصیت شهید حماسهآفرینی اوست. در میان ملتهایی که روح حماسه، مخصوصا حماسۀ الهی میمیرد، بزرگترین خاصیت شهید این است که آن حماسۀ مرده را از نو زنده میکند، لذا اسلام همیشه نیازمند به شهید است…
شهادت تزریق خون است بهپیکر اجتماع، این شهدا هستند که بهپیکر اجتماع و در رگهای اجتماع -خاصه اجتماعاتی که دچار کمخونی هستند- خون جدید وارد میکند. (قیام و انقلاب مهدی، ضمیمه شهید/ ص104)
سید رضا تقوی
نمایندۀ مردم شریف تهران
ثبت ديدگاه