موضوع: راه و رسم زندگی اسلامی
مکان: جامعه روحانیت مبارز
تاریخ: 1404/07/10
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
روایت است که امام حسن عسکری (علیه السلام) در دوران کودکی، از کوچهای عبور میکردند و دیدند که گروهی از کودکان مشغول بازی هستند. حضرت به آنها نگاه کرده و گریستند. شخصی با خود فکر کرد که شاید این کودک اسباببازی ندارد یا او را در بازی راه ندادهاند. به ایشان گفت: “گریه نکن، برایت اسباببازی میخرم.”
حضرت نگاهی به او کرده و فرمودند: “مَا لِلَّعِبِ خُلِقْنَا” (ما برای بازی آفریده نشدهایم). آن مرد شگفتزده شد که کودکی چهار یا پنج ساله، مانند فردی هفتاد ساله سخن میگوید. پرسید: “پس برای چه آفریده شدهایم؟” امام فرمودند: “لِلْعِلْمِ وَ الْعِبَادَةِ” (برای معرفت و عبادت). مرد پرسید: “این را از کجا میگویی؟” امام به این آیه قرآن اشاره کردند:
“أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ” (آیا گمان کردید که ما شما را بیهوده آفریدهایم و به سوی ما بازگردانده نمیشوید؟)
آن شخص متوجه شد که گریه امام از ترس قیامت، آتش و جهنم است. گفت: “تو کودکی! منِ هفتاد ساله باید از این مسائل بترسم، تو چرا گریه میکنی؟” امام پاسخ دادند: “من دیدم که مادرم وقتی میخواهد آتش روشن کند، هیزمهای بزرگ به راحتی آتش نمیگیرند، بلکه ابتدا هیزمهای کوچک و ریز را زیر آنها قرار میدهد و با آتش گرفتن آنها، هیزمهای بزرگ شعلهور میشوند. أَخْشَى أَنْ أَکُونَ مِنْ صِغَارِ حَطَبِ جَهَنَّمَ (میترسم که من از آن هیزمهای کوچک جهنم باشم).”
راه و رسم زندگی اسلامی
فلسفه بعثت انبیای الهی و نزول کتب آسمانی این است که راه و رسم زندگی را برای دستیابی به کمال به انسان بیاموزند. اسلام، کاخ زندگی مطلوب خود را با مصالحی ارزشمند بنا میکند؛ مصالحی چون: نشاط و نیرو، آرامش و آسایش، آزادی و آبادی، اعتماد و اطمینان، و ایمان و امان. بنایی که با این مصالح ساخته شود، در برابر طوفان حوادث استوار خواهد بود.
در ادامه به درسهای کلیدی در مدرسه تربیتی اسلام برای ساختن چنین زندگیای میپردازیم.
۱. امید و امیدواری: کلید پویایی زندگی
اولین و کلیدیترین درس، امید و امیدواری است. اگر امید را از زندگی حذف کنیم، آن زندگی پژمرده، متوقف و بیتحرک میشود؛ زیرا مایه اصلی پویایی و حرکت در زندگی، چیزی جز امید نیست. قرآن و روایات سرشار از تأکید بر این موضوع هستند. خداوند در قرآن میفرماید:
“قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا” (سوره زمر، آیه ۵۳) (بگو ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید، از رحمت خداوند ناامید نشوید که خدا همه گناهان را میآمرزد).
خود “توبه” دروازهای سرشار از امید است. در آیهای دیگر میفرماید:
“وَمَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ” (سوره حجر، آیه ۵۶) (و چه کسی جز گمراهان، از رحمت پروردگارش ناامید میشود؟)
بنابراین، اگر امیدوار نباشیم، در مسیر گمراهی قدم برداشتهایم. مقام معظم رهبری همواره به مسئولان تأکید میکنند که به مردم امید بدهید. امید دادن به معنای نادیده گرفتن مشکلات نیست، بلکه به معنای تبیین زمینههای روشنی است که مقاومت، مبارزه و دفاع از مظلوم را ممکن میسازد. دشمن در جنگ رسانهای و فرهنگی، مدام ناامیدی را به جامعه تزریق میکند و اگر موفق شود، به هدف خود رسیده است.
امیرالمؤمنین علی (ع) میفرمایند: “أَعْظَمُ الْبَلَاءِ انْقِطَاعُ الرَّجَاءِ” (بزرگترین بلا، ناامیدی است). و در جایی دیگر میفرمایند: “اَلْيَأْسُ قَاتِلٌ لِصَاحِبِهِ” (ناامیدی، صاحب خود را میکشد)؛ یعنی پیش از آنکه دشمن به سراغ انسان بیاید، خود ناامیدی او را از پای درمیآورد.
۲. شکر و شکرگزاری: وظیفه انسانی و اسلامی
دومین درس، شکر و شکرگزاری است. یک مسلمان نمیتواند شاکر نباشد. حتی اگر صد مشکل داشته باشیم، پانصد نعمت داریم که باید برایشان شکرگزار باشیم. شکر نعمتهای الهی، وظیفه انسانی و اسلامی ماست و در برابر آنها مسئولیم. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: “كُلُّ نَعِيمٍ مَسْئُولٌ عَنْهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ” (هر نعمتی، روز قیامت مورد سؤال قرار میگیرد).
قرآن میفرماید:
“وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا” (سوره نحل، آیه ۱۸) (و اگر نعمتهای خدا را بشمارید، هرگز نمیتوانید آنها را احصا کنید).
نعمتهایی چون سلامتی و امنیت از بزرگترین نعمتها هستند. باید قدردان امنیت و امنیتآفرینان (نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی) باشیم، زیرا تمام فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ما در سایه این نعمت ممکن میشود.
۳. نگاه جامع: توازن میان دنیا و آخرت
سومین درس، داشتن نگاهی جامع و وسیع به دنیا و آخرت است. امام حسن مجتبی (ع) میفرمایند:
“اعْمَلْ لِدُنْیَاکَ کَأَنَّکَ تَعِیشُ أَبَدًا، وَ اعْمَلْ لِآخِرَتِکَ کَأَنَّکَ تَمُوتُ غَدًا” (برای دنیایت چنان کار کن که گویی تا ابد زندهای، و برای آخرتت چنان کار کن که گویی فردا خواهی مُرد).
این یعنی کارهای دنیوی را باید محکم و با برنامه انجام داد و همزمان، همواره برای آخرت آماده بود. مصالح خانه آخرت را باید از همین دنیا فرستاد. امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند:
“وَ خُذْ مِنَ الْمَالِ بِقَدْرِ ضَرُورَتِکَ وَ قَدِّمِ الْفَضْلَ لِیَوْمِ حَاجَتِکَ” (نهجالبلاغه، نامه ۲۱) (از امکانات دنیا به قدر ضرورت استفاده کن و مازاد آن را برای روز حاجت (قیامت) پیش بفرست).
گاهی کار برای دنیا، عین عبادت است. فقر، یکی از عذابهای الهی است و میتواند انسان را به کفر بکشاند. ما باید عزیز باشیم و دستمان را به سوی دیگران دراز نکنیم.
۴. مواجهه با خوشیها و ناخوشیها
درس چهارم، نحوه برخورد با فراز و نشیبهای زندگی است. امیرالمؤمنین علی (ع) میفرمایند:
“الدَّهْرُ یَوْمَانِ: یَوْمٌ لَکَ وَ یَوْمٌ عَلَیْکَ. فَإِنْ کَانَ لَکَ فَلَا تَبْطَرْ، وَ إِنْ کَانَ عَلَیْکَ فَلَا تَضْجَرْ” (روزگار دو روز است: روزی به سود تو و روزی به زیان تو. اگر به سودت بود، سرمست مشو و اگر به زیانت بود، بیتابی مکن).
همچنین درباره اندوه برای گذشته میفرمایند:
“لَا تُشْعِرْ قَلْبَکَ الْهَمَّ عَلَى مَا فَاتَ، فَیَشْغَلَکَ عَنِ الِاسْتِعْدَادِ لِمَا هُوَ آتٍ” (قلب خود را درگیر اندوه گذشته مکن، که تو را از آمادگی برای آینده باز میدارد).
۵. وظیفهشناسی و مسئولیتپذیری
پنجمین درس این است که یک مسلمان باید وظیفهشناس باشد و در حوزه مسئولیت خود تلاش کند. نباید در هر کاری دخالت کنیم. باید وظیفه خود را بشناسیم و بر اساس آن عمل کنیم و پای خود را از گلیم خویش درازتر نکنیم. امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: “اشْتَغِلْ بِمَا یَعْنِیکَ” (به کاری مشغول باش که به تو مربوط است).
۶. پرهیز از افراط و تفریط
باید از زیست دوگانه و افراط و تفریط پرهیز کرد و زندگی را از چندگانگی دور نگه داشت.
امام علی (ع): “الْیَمِینُ وَ الشِّمَالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّرِیقُ الْوُصْطَى هِیَ الْجَادَّةُ” (نهجالبلاغه، خطبه ۱۶) (انحراف به راست و چپ، گمراهی است و راه میانه، جاده اصلی هدایت است).
همچنین میفرمایند: “إِيَّاكَ وَالتَّقْصِيرَ وَالْكَسَلَ، فَإِنَّهُمَا يَمْنَعَانِ حَظَّكَ مِنَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ” (تحف العقول، صفحه ۲۰۴) (از کوتاهی کردن و تنبلی بپرهیز، که این دو، تو را از بهره دنیا و آخرت باز میدارند).
۷. عدم توانایی، آفت شخصیت
انسان مؤمن نباید به کاری که از عهدهاش برنمیآید وارد شود تا خود را خوار نسازد.
امام صادق (ع): “لَا یَنْبَغِی لِلْمُؤْمِنِ أَنْ یُذِلَّ نَفْسَهُ. قِیلَ لَهُ: وَ کَیْفَ یُذِلُّ نَفْسَهُ؟ قَالَ: یَتَعَرَّضُ لِمَا لَا یُطِیقُ” (وسائل الشیعه) (سزاوار نیست که مؤمن خود را خوار کند. پرسیدند: چگونه خود را خوار میکند؟ فرمود: به کاری دست میزند که توانایی آن را ندارد).
ثبت ديدگاه