سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید رضا تقوی با موضوع معیارهای شایستگی در مدیریت، در جمع اهالی فرهنگ و سیاست، دفتر مرکزی جامعه روحانیت مبارز تهران
تصاویر این جلسه:
متن سخنرانی به این شرح است
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلَی سَیِّدِنَا وَ نَبِیِّنَا أَبِی الْقَاسِمِ الْمُصْطَفَى مُحَمَّدٍ (ص) وَ عَلَی أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ و لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ.
موضوع بحث امروز، معیارهای شایستگی در مدیریت است. بر اساس چه معیارهایی باید مدیران را انتخاب کنیم تا بتوانند برای جامعه و مردم مفید باشند؟ در نظام اسلامی، مسئولیتها بر اساس شایستگی به افراد سپرده میشود. اینکه فردی فرزند یا خویشاوند شخصی دیگر باشد یا به حزب و گروه خاصی تعلق داشته باشد، معیاری برای انتخاب و سپردن مقدرات کشور یا بخشی از آن به او نیست. معیارهای اسلام، معیارهای شایستگی است و نگاه انسان به این معیارها، نوع بینش او را نیز مشخص میکند.
معیارهای قرآنی برای مدیریت
قرآن کریم نمونههای روشنی از معیارهای انتخاب مدیران شایسته ارائه میدهد.
۱. امانتداری و دانایی (داستان حضرت یوسف)
حضرت یوسف (ع) برای اداره امور اقتصادی مصر، بر دو معیار کلیدی تکیه میکند: امانتداری و دانایی. زمانی که عزیز مصر به پاکی و شایستگی او پی برد و به او پیشنهاد منصبی داد، حضرت یوسف فرمود:
قَالَ اجْعَلْنِي عَلَىٰ خَزَائِنِ الْأَرْضِۖ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ
(گفت: مرا سرپرست خزانههای این سرزمین گردان، زیرا من نگهبانی دانا هستم.)
او خود را با دو ویژگی معرفی میکند:
حفیظ: امانتداری که با دقت و تعهد از داراییهای کشور محافظت میکند.
علیم: دانایی که میداند چگونه منابع را در جهت رشد تولید و آبادانی کشور به کار گیرد.
از این آیه درمییابیم که برای تصدی پستهای مدیریتی، سلامت (امانتداری) و دانش (آگاهی) دو رکن اساسی هستند.
۲. قدرت و امانتداری (داستان حضرت موسی)
در سوره قصص، آیه ۲۶، قرآن به داستان حضرت موسی (ع) و دختران شعیب اشاره میکند. پس از آنکه حضرت موسی با غیرت و قدرت به دختران شعیب در آب دادن به گوسفندانشان کمک کرد، یکی از دختران به پدرش پیشنهاد داد که او را به خدمت بگیرد:
إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ
(همانا بهترین کسی که میتوانی به خدمت بگیری، فردی است که قدرتمند و امانتدار باشد.)
این دختر دو ویژگی را در حضرت موسی تشخیص داد:
قوی: دارای قدرت و توانایی لازم برای انجام کار.
امین: امانتدار و پاکدامن، که این ویژگی را در مسیر بازگشت به خانه، از رفتار عفیفانه حضرت موسی درک کرده بود.
قرآن بار دیگر بر این دو معیار برای سپردن مسئولیتها تأکید میکند.
۳. علم و سلامت جسم (داستان طالوت)
در سوره بقره، آیه ۲۴۷، خداوند دلیل شایستگی طالوت برای فرماندهی را بیان میکند. هنگامی که عدهای از بنیاسرائیل به انتخاب او اعتراض کردند، پیامبرشان پاسخ داد:
إِنَّاللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ
(خداوند او را بر شما برگزیده و در دانش و توانایی جسمی به او وسعت بخشیده است.)
این آیه نشان میدهد که علاوه بر علم و دانش، سلامت و توانایی جسمی نیز برای رهبری و مدیریت اهمیت دارد. مدیری که از سلامت جسمی برخوردار نباشد، حتی اگر دریای علم باشد، در انجام وظایف خود ناتوان خواهد بود. پیامبران و امامان نیز همواره از سلامت کامل برخوردار بودهاند تا نقص و ضعفی رهبری ایشان را زیر سؤال نبرد.
معیارهای مدیریت در کلام امیرالمؤمنین (ع)
حضرت علی (ع) در دستورالعملهای حکومتی خود، بهویژه در نامه به مالک اشتر، معیارهای دقیقی را برای انتخاب کارگزاران بیان میکنند.
۴. تجربه
امیرالمؤمنین به مالک اشتر تأکید میکنند: «وَ تَوَخَّ مِنْهُمْ أَهْلَ التَّجْرِبَةِ» (از میان آنان، افراد باتجربه را برگزین).
تجربه، خود نوعی علم است که در میدان عمل و آزمونهای اجتماعی به دست آمده و اسلام برای آن ارزشی والا قائل است. نباید نیروهای باتجربه را تنها به دلیل تغییر مدیریتها کنار گذاشت. البته اگر فردی باتجربه، اما ناسالم باشد، باید کنار گذاشته شود؛ اما کسی که قصد خدمت دارد و از تجربه نیز برخوردار است، سرمایهای ارزشمند محسوب میشود. امام علی (ع) میفرمایند: «مَنْ قَلَّتْ تَجْرِبَتُهُ خُدِعَ» (کسی که تجربهاش کم باشد، فریب میخورد).
۵. شرم و حیا
یک مدیر باید صاحب شرم و حیا باشد تا شئونات مدیریتی و اجتماعی را حفظ کند. حیا یک سرمایه اخلاقی با کارایی فراوان است. مدیری که حیا دارد، شرم میکند که از بیتالمال سوءاستفاده کند، زیرا آن را متعلق به خون شهدا و مردم میداند.
امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «مَنْ قَلَّ حَيَاؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ» (کسی که حیایش کم باشد، تقوایش نیز اندک است). همچنین میفرمایند: «الْحَيَاءُ يَصُدُّ عَنْ فِعْلِ الْقَبِيحِ» (حیا انسان را از انجام کار زشت بازمیدارد). برای مبارزه با فساد در سازمانها، باید فرهنگ حیا را تقویت کنیم.
۶. صلاحیت خانوادگی
ریشه و اصالت خانوادگی یکی دیگر از معیارهای مهم است. امام علی (ع) به مالک میفرمایند: «وَ الْصَقْ بِأَهْلِ الْبُیُوتَاتِ الصَّالِحَةِ» (به کسانی بپیوند که از خانوادههای صالح و ریشهدار هستند).
انسانهایی که در خانوادههای سالم و شایسته رشد کردهاند، معمولاً از تربیت و منش بهتری برخوردارند. اهمیت این موضوع در تاریخ اسلام نیز مشهود است. برای مثال، زمانی که دختر حاتم طائی اسیر شد و نزد پیامبر (ص) از کرامت و سخاوت پدرش سخن گفت، پیامبر با شنیدن صفات نیکوی حاتم، فرمودند: «اینها صفات ارزشمندی است.» سپس دستور دادند او را آزاد کنند، زیرا در خانوادهای بزرگوار تربیت شده بود. به احترام آن دختر و منش خانوادگیاش، پیامبر تمام قبیله او را آزاد کردند.
۷. انگیزه و همت والا
یک مدیر باید از انگیزه و دلسوزی بالایی برای خدمت برخوردار باشد. امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «مَنْ شَرُفَتْ هِمَّتُهُ عَظُمَتْ قِيمَتُهُ» (هرکس همت والایی داشته باشد، ارزشش نیز بزرگ خواهد بود).
ارزش انسانها به قدر همت آنهاست. در مقابل، افرادی که بیانگیزه و وارفته هستند، برای مدیریت مناسب نیستند. امام علی (ع) میفرمایند: «فَإِنَّ الْمُتَكَارِهَ مَغِيبُهُ خَيْرٌ مِنْ مَشْهَدِهِ» (کسی که با بیمیلی کاری را میپذیرد، نبودنش بهتر از بودنش است). نباید امور را به انسانهای کسل و بیحال سپرد، زیرا «آزردهدل، افسرده کند انجمنی را».
۸. ایمانمداری و تقوا
ایمان و دینداری از پایههای اصلی شایستگی است. امام علی (ع) میفرمایند: این پستها نباید به کسانی سپرده شود مگر آنان که اهل دیانت و امانت باشند. ایشان به مالک توصیه میکنند: «ثُمَّ الْصَقْ بِأَهْلِ الْوَرَعِ وَ الصِّدْقِ» (سپس به افراد باتقوا و راستگو بپیوند).
سعدی نیز به زیبایی میگوید:
خدا ترس را بر رعیت گمار / که معمار ملک است پرهیزکار
ریاست به دست کسانی خطاست / که از دستشان، دستها بر خداست
۹. تخصص و مهارت
دانایی و تخصص در کار، شرطی ضروری است. امام صادق (ع) فرمودند: کارها را به کسی بسپار که «حَاذِقٌ بِعَمَلِهِ» (در کار خود ماهر باشد).
سپردن کارهای بزرگ به افراد کوچک و بیتجربه، به کشور آسیب میزند.
به خُردان مفرمای کار بزرگ / که سُدّی نشاید شکستن به مُشت
نخواهی که ضایع شود روزگار / به ناکار دیده مفرمای کار
۱۰. حُسن سابقه
سوابق نیکو، یک سرمایه اجتماعی و اعتباری ارزشمند است. یکی از معیارها برای انتخاب کارگزاران، بررسی پرونده و حسن سابقه ایشان است.
۱۱. عزم و اراده قوی
مدیر باید دارای عزم و اراده جدی برای حل مشکلات باشد. کسانی که در مقابل مسائل بیتفاوت هستند و عکسالعملی نشان نمیدهند، ارادهای برای کار کردن ندارند و برای تصدی مسئولیتها مناسب نیستند.
انشاءالله که در انتخاب مدیران، این معیارهای الهی و اسلامی را مدنظر قرار دهیم تا جامعه بهسوی صلاح و پیشرفت حرکت کند.
وَ السَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.
ثبت ديدگاه