اگر به ماهیت و جوهر مبارزه توجه نگردد، در برنامهریزى مبارزاتى و سازماندهى نیروهاى مبارزه و اتخاذ شیوه و مقدار سرمایهگذارى و بهرهگیرى از سرمایهها، توفیق لازم بهعمل نخواهد آمد و لذا…
********************************************
امام خمینی و استراتژی مبارزه-بخش اول
پدیدآورنده: سید رضا تقوی
رهبر معظم انقلاب اسلامی(مدظله العالی):
ما صریحاً به همه ملتهای جهان اعلام میکنیم که تفکر «خاتمه یافتن دوران امام خمینی» که دشمن با صد زبان در القای آن تلاش دارد، خدعه و نیرنگی استکباری بیش نیست و علی رغم آمریکا و همکارانش، امام خمینی در میان ملت خود و جامعهی خود حاضر است و دوران امام خمینی ادامه دارد و خواهد داشت. راه او راه ما، هدف او هدف ما و رهنمود او مشعل فروزندهی ماست.
پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) (۱۰/۳/۶۹)
عظمت شخصیت امام(ره)
یكى از شخصیتهاى با عظمت زمان ما كه تحولى بس شگرف را در جهان معاصر بهوجود آورد و از طریق نفوذ در دلها و برانگیختن شور ایمانها، امتى را به مقابله علیه نظامهاى حاكم بر جهان واداشت، رهبر كبیر انقلاب اسلامى حضرت آیتالله العظمى امام خمینى(ره) است.
امام خمینى، انقلابى را بر اساس اندیشهها و آرمانهاى اسلامى رهبرى كرد و نظامی را با سابقه دو هزار و پانصد ساله، از صحنه سیاست و فرهنگ جامعه حذف و نظام نوینى را بر پایه معیارهاى اسلامى جایگزین نظام شاهنشاهى نمود و در برابر همه توطئههاى جهانى و دشمنان سرسخت و مسلح بینالمللى، با شجاعت و قاطعیت ایستاد.
ابعاد شخصیتى این رهبر بزرگ، از چنان عظمت و گستردگى برخوردار است كه اندیشه، قدرت درك و بیان، یاراى توصیف و قلم، توانایى تفسیر او را ندارد.
- شخصیت سیاسى امام مستضعفان، عرصه سیاست و سیاستمدارى دنیا را تسخیر كرد.
- شخصیت مبارزاتى او، مبارزان صحنههاى رزم و پیكار را به تعجب واداشت.
- شخصیت عرفانى این عارف عاشق، عارفان در وادى سیر و سلوك را به منزل حیرت كشاند.
- فقاهت جوشیده و شكلگرفته از چشمه پرفیض فیضیهاش، مرجیعت شیعه را به امامت و امامت را به حكومت و حكومت را به ولایت مطلقه الهیه ارتقاء بخشید.
- و بالاخره حكمت، فلسفه و اخلاق كه در دریاى وجودش، گوهرهاى تابناك مایه گرفته از والائىهاى الهى و اسلامى بودند، او را به بزرگى همه بزرگىها، بزرگى بخشیده بود.
در همینجا اعتراف مىكنیم كه تا این تاریخ، ابعاد شخصیتى آن بزرگ، حتى براى پیروان عاشق و عاشقان صادقش تفسیر نشده است.
شخصیت با عظمت امام خمینى(ره) نه تنها در حیاتش اسوهاى حسنه و مقتدایى بانفوذ به شمار مىآمد بلكه در مماتش نیز اسوهاى حسنه خواهد بود. سخنان ارزنده و راهنمایى هاى سازندهاش، نسلهاى آینده را خواهد ساخت بهگونهاىكه روحیه خضوع و خشوع در برابر پروردگار عالمیان و عصیان در مقابل ستم و ستمگران را در عمق جان مظلومان خواهد دمید.
مجموعه سخنان، پیامها و نامههاى آن رهبر عظیمالشأن، سرمایه گرانبهایى براى نسل انقلابی مىباشد و چون بیانات حكیمانه آن حكیم الهى، از قرآن و عترت مایه مىگیرد، همانند آیات مباركات كتاب الله بر تارك تاریخ این ملت میدرخشد.
با توجه به مطالب یادشده، تصمیم گرفتیم تا به حكمتهاى آن حكیم ربانى، نگاهى انداخته و استراتژى مبارزه را از دیدگاه حضرتش بیاموزیم. هرچند مدعى ارائه كارى جامع و كامل نیستیم، زیرا این موضوع بسیار مهم، نه در یك مقاله مىگنجد و نه ما قدرت احاطه بر آرمانهاى بلند بنیانگذار جمهورى اسلامى را داریم، منتهى آب دریا را اگر نتوان كشید هم بهقدر تشنگى باید چشید و به تعبیر دیگر «مَا لَایُدْرَكُ كُلُّهُ لَایُتْرَكُ كُلُّهُ».
مفهوم استراتژى
واژهشناسان و اهل لغت در معناى استراتژى گفتهاند: «فن اداره عملیات جنگى، رهبرى عملیات نظامى، سوقالجیشی را استراتژى مىگویند.»(1)
بعضى از صاحبنظران در تعریف استراتژى گفتهاند: «استراتژى هنرى است كه با آن مىتوان، با به خدمت گرفتن نیروهاى نظامى هدفى را كه توسط سیاستهاى كلى دولت و یا ملتى تعیین شده است بهدست آورد.»(2)
گروهى هم معتقدند كه مایه اصلى استراتژى یك تأثیر و تأثر متقابل است كه از برخورد دو اراده مغایر و متضاد بهوجود مىآید و چنین نتیجه مىگیرند كه: «استراتژى عبارت از هنرى است كه انسان را قادر مىسازد (قطع نظر از روشى كه بهكار مىگیرد) مسائلى را كه در نتیجه برخورد دو خواست مغایر بروز نموده، خوب بشناسد و بعد در نتیجه شناخت كامل این مسائل، تكنیك و روشى را اتخاذ نماید كه حداكثر كفایت و بهرهورى را حاصل كند.»(3)
در دوران ما، هنر جنگ را به سه رشته جداگانه تقسیم مىكنند كه در این تقسیمبندى، جایگاه استراتژى بهخوبى مشخص مىگردد:
۱- استراتژى (دانش اداره عملیات نظامى در مقابله با دشمن).
۲- تاكتیك (هنر كاربرد سلاح در جنگ، بهطوریكه بیشترین بهرهورى را بهبار آورد).
۳- لجستیك (تداركات و حركات و مهماترسانى و آرایش پشتیبانى…)
مىگویند تاكتیك و لجستیك با تأثیر و تأثر و اثرات عوامل مادى و ملموس سروكار دارند ولى استراتژى «امداد غیبى» یا «جرقه الهى» است.(4) با توضیح كوتاهى كه پیرامون مفهوم استراتژى داده شد، اینك به سراغ سخنان سازنده و دیدگاه ارزنده امام خمینى(ره) مىرویم تا در كلاس آن آموزگار جهاد و مبارزه، شیوه و هنر مبارزاتى را در چارچوبهاى اسلامى بیاموزیم.
ارزش مبارزه
مقبولیت هر چیزى تا حدودى بستگى به میزان تأثیرى دارد كه انسان را در راه رسیدن به اهدافش یارى مىدهد، زیرا مبارزه یعنى برخورد قاطع با موانع و مشكلاتى كه سد راه كمال و سعادت انسان هستند. بنابراین ارزش مبارزه با والایى و ارزش هدف كاملا ارتباط دارد.
به عبارت دیگر هرچه هدف بالاتر و ارزشمندتر باشد به همان میزان ارزش مبارزه در طریق رسیدن به هدف ارزشمندتر خواهد بود.
در تفكر الهى، مبارزه در راه خدا با كفر و شرك و ظلم، یكى از ملاكهاى ارزشى محسوب مىگردد و نظام اسلامى باید به حكم شرع براى اداره امور كشور، نیروهایى را گزینش و انتخاب نماید كه از ملاك ارزشى مبارزه در راه خدا برخوردار باشند.
قرآن كریم مىفرماید:
«فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ عَلَى الْقاعِدِینَ أَجْراً عَظِیماً»(5)
«خداوند مجاهدان را بر نشستگان، به اجر و پاداشى بزرگ برترى داده است.»
امام خمینى(ره) به تبعیت از قرآن كریم، در رهبرى خود به ارزش مبارزه توجه دارد و در فریاد برائت از مشركان، دستاندركاران نظام اسلامى را اینطور توصیه مىكند:
به همه مسؤولان كشورمان تذكر مىدهم كه در تقدم ملاكها، هیچ ارزش و ملاكى مهمتر از «تقوى» و «جهاد در راه خدا» نیست و همین تقدم ارزشى الهى باید معیار انتخاب و امتیاز دادن به افراد و استفاده از امكانات و تصدى مسؤولیتها و اداره كشور و بالاخره جایگزین همه سنتها و امتیازات غلط مادى و نفسانى بشود، چه در زمان جنگ و چه در حالت صلح، چه امروز و چه فردا، كه خدا این امتیاز را به آنان عنایت فرموده است و صرف امتیاز لفظى و عرفانى كفایت نمىكند كه باید هم در متن قوانین و مقررات و هم در متن عمل و عقیده و روش و منش جامعه پیاده شود.(۶/۵/۱۳۶۶)
امام خمینى(ره) معتقد است كه مبارزه در راه خدا از آنچنان ارزشى برخوردار است كه انسان مسلمان هرگز نباید آنرا از خاطر ببرد. او باید در موضعگیرىهایش كینه و خشم انقلابى خویش را به هر شكل ممكن نسبت به سردمداران ظلم و تباهى ابراز كند و مىفرماید:
موضعگیرىها باید بهگونهاى باشد كه در عین حفظ اصول اسلام براى همیشه تاریخ حافظ خشم و كینه انقلابى خود و مردم علیه سرمایهدارى غرب و در رأس آن آمریكاى جهانخوار و كمونیسم و سوسیالیزم بینالملل و در رأس آن شوروى متجاوز باشند.(۱۰/۸/۶۷)
در جاى دیگر مىفرماید:
اگر بند بند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاى دار برند، اگر زنده زنده در شعلههاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستیمان را در جلو دیدگانمان به اسارت و غارت برند، هرگز اماننامه كفر و شرك را امضا نمىكنیم.(۲۹/۴/۶۷)
امام(ره) با استناد به آیات قرآن، جایگاه مبارزه را در تفكر اسلامى نشان مىدهد و مىفرماید:
قرآن میگوید جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم، یعنى كسانیكه تبعیت از قرآن مىكنند در نظر داشته باشند كه باید تا آنجایى كه قدرت دارند، ادامه به نبردشان بدهند تا اینكه فتنه از عالم برداشته شود.(۲۱/۹/۶۳)
ماهیت مبارزه
براى شناخت هر مبارزه و جهادى، نخست باید ماهیتشناسى كرد چون شناخت ماهیت مبارزه، عمق و جدیت آنرا معرفى مىكند.
اگر به ماهیت و جوهر مبارزه توجه نگردد، در برنامهریزى مبارزاتى و سازماندهى نیروهاى مبارزه و اتخاذ شیوه و مقدار سرمایهگذارى و بهرهگیرى از سرمایهها، توفیق لازم بهعمل نخواهد آمد و لذا بر رهبران مبارز و مجاهد هر جبههاى واجب است كه پیش از هر عملیاتى در معرفى و تفسیر ماهیت مبارزه خود اقدام كنند.
در مكتب انبیاء، ماهیت مبارزه ماهیت الهى است و همه راهها و شیوهها در مبارزه به خداوند ختم مىشود. آنچه اصالت دارد و ریشه حركتها را تشكیل مىدهد، اعتقاد به ذات اقدس متعال است و مبارزان این جبهه با قبول این اصل قدم به عرصه پیكار مىگذارند كه:
«فَمَنْ یَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى»(6)
در چنین تفكرى، همه تلاشها رنگ خدایى و صبغه الهى بهخود مىگیرد و بین تجارت و عبادت و زراعت و اعتقاد، هیچ تفاوتى پیدا نخواهد شد.
پیامبران خدا، در آغاز مبارزه گسترده خویش، بهگونهاى هنرمندانه این ماهیت را روشن ساختهاند؛ ابراهیم خلیل(ع) به بتپرستان مىفرماید:
«إِنَّنِی بَراءٌ مِمَّا تَعْبُدُون»(7)
«من از این بتان كه شما بهعنوان خدا در برابرشان كرنش مىكنید، بیزارم.»
پیامبر اسلام(ص) خطاب به كافران مىفرماید:
«لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ»(8)
«من آنچه را كه شما مىپرستید، پرستش نمىكنم.»
امام خمینى(ره) چون اجداد بزرگوارش، در مبارزه خود، بارها سردمداران كفر را مورد خطاب قرار داده و ماهیت مبارزه خویش را براى آنان تفسیر فرموده است؛ او در پیام برائت مىفرماید:
قدرتها و ابرقدرتها و نوكران آنان مطمئن باشند كه اگر خمینى هم یكه و تنها بماند به راه خود كه راه مبارزه با کفر و ظلم و شرك و بتپرستى است، ادامه مىدهد و به یارى خدا در كنار بسیجیان جهان اسلام این پابرهنههاى مغضوب دیكتاتورها، خواب راحت را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانى كه به ستم و ظلم خویشتن اصرار مىنمایند، سلب خواهد كرد.
ماهیت دینى مبارزه را در فرازى دیگر از فریاد برائت، اینطور اعلام مىكند:
من به تمام دنیا با قاطعیت اعلام مىكنم كه اگر جهانخواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل همه دنیاى آنها خواهیم ایستاد و تا نابودى تمام آنان از پاى نخواهیم نشست.
در پیام ۲۹/۴/۶۷ مىفرماید:
جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمىشناسد.
و این فریاد آن فریادگر است كه مىگوید:
جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنى نیست. جنگ ما جنگ فقر و غنا بود.
جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگى وجود دارد.(پیام ۳/۱۲/۶۷)
در تفكر امام خمینى(ره)، مبارزه ماهیت تكلیفى دارد آنجا كه مىفرماید:
ما نمىترسیم از اینكه در روزنامههاى سابق، در روزنامههاى خارج از ایران براى ما چیز بنویسند. ما نمىخواهیم در ایران، در دنیاى اسلام و در خارج كشور وجاهت پیدا كنیم. ما مىخواهیم به امر خدا عمل كنیم و خواهیم كرد. (مردادماه ۵۸)
در موردى دیگر مىفرمایند:
مهم این است كه ما تكلیف حال و آینده را بدانیم. (خردادماه ۵۸)
هدف از مبارزه
از مسائل بسیار مهم در مبارزه، مسأله هدف است. هدف یعنى نقطه والا و قله بالایى كه همه تلاشها براى رسیدن به آن نقطه انجام مىگیرد. زندانها و شكنجهها، فریادها و خشونتها، هجرتها و شهادتها، ایثارها و سرمایهگذارىها، اعم از مادى و معنوى در مبارزه، بهخاطر دستیابى به اهداف مشخص صورت مىپذیرد و از همینجاست كه نقش هدف در مبارزه بهخوبى روشن مىشود.
نكته قابل تذكر این است كه هرچه هدف والاتر و پرشكوهتر باشد، دستیابى به آن مشكلتر و سرمایهگذارى براى آن سنگینتر خواهد بود و لذا همیشه به هدفهاى والا، شخصیتهاى برجسته و انسانهاى وارسته دست خواهند یافت نه انسانهاى دون همت.
نه هر كه چهره برافروخت دلبرى داند | نه هر كه آینه سازد سكندرى داند | |
نه هر که طرف کله کج نهاد و زود نشست | كلاهدانى و آیین سرورى داند | |
هزار نكته باریكتر ز مو اینجاست | نه هر كه سر بتراشد قلندرى داند |
از نخستین وظایف رهبرى در مبارزه، تفسیر و توجیه هدف است. او باید قدرت نمایش زیبایىهاى هدف را داشته باشد، چون هرگاه انسانى ظهور جاذبهها و تبلور خواستهها و اوج كمال را در هدف مشخص مشاهده كند، براساس غریزه كمالخواهى به دنبالش خواهد افتاد و به هر شكل در بهدستآوردنش تلاش خواهد نمود.
یكى از مواردى كه هنر رهبرى را در مبارزه مىتوان در معرض سنجش افكار و اندیشهها گذاشت، میزان قدرت و تأثیری است كه او از طریق تفسیر و توجیه هدف بر افراد جامعه مىگذارد. در مبارزات جبهه توحید، فرماندهى را پیامبران الهى برعهده دارند و تفسیر هدف را در كلاس مبارزه، این بزرگواران مسؤولند. هدف از مبارزه در مكتب انبیاء، رسیدن به خدا و كمالات الهى است یعنى دستیابى به همان نقطهاى كه حیات مطلق و نور محض و ابدیت است، آنجا كه فرشتگان هم ره نبرند.
امام خمینى قدس الله نفسه الزكیه در توضیح راه وصول به كمالات و فناى در كمال مطلق مىفرماید:
(خالقى كه) به كتب آسمانیاش – كه از حضرت غیب بر انبیائش از «صفى الله» تا «خلیل الله» و از «خلیل الله» تا «حبیب الله» (صلوات الله و سلامه علیهم و سلم) نازل فرموده – راه وصول به كمالات و فناى در كمال مطلق را تعلیم فرموده و سلوك الى الله را گوشزد كرده چون كریمه «وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ» و طریق برخورد با «وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ» و «ملحدین و مستكبرین و دشمنان» خویش را آموخته «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ»(۶/۵/۶۷)
روزى كه لشكر اسلام براى فتح ایران دامن همت به كمر زد و در برابر ایران خسرو پرویز صفآرایى كرد، «رستم فرخزاد» فرمانده متكبر سپاه ایران از «زهره ثقفى» نماینده لشکریان اسلام پرسید: براى چه هدفى قصد جنگ با ما كردهاید؟ در پاسخ او گفت: اِخراجُ الْعِبادِ مِن عِبادَةِ الْعِبادِ اِلى عِبادَةِ اللّهِ.(9)
آمدهایم تا بندگان را از بندگى خسرو پرویز رها ساخته و به بندگى خداوند سبحان هدایت نماییم.
از آنجا كه انسان فطرتا كرامتدوست و عظمتخواه است و از طریق گوناگون براى دستیابى به منزلتهاى انسانى تلاش مىكند، قرآن كریم با توجه به خواستههاى فطرى او، راه رسیدن به فلاح و رستگارى را در سایه مبارزه مىداند و مبارزان راه خدا را به آن هدف والا هدایت مىكند:
«جاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون»(10)
«در راه خدا مبارزه كنید شاید رستگار شوید.»
پیامبر اكرم(ص) به بیانى دیگر بر كمالخواهى انسان در مبارزه تكیه مىكند و مىفرماید:
«اغْزُوا، تُورِثُوا أَبْنَاءَكُمْ مَجْدا»(11)
«بجنگید تا فرزندان شما مجد و عظمت را وارث گردند.»
امام خمینى(ره) یكى از گروههاى مسؤول در تفسیر و توجیه قیام و مبارزه را مورخین و نویسندگان میداند و مىفرماید:
از شما مىخواهیم هرچه مىتوانید سعى و تلاش نمایید تا هدف قیام مردم را مشخص نمایید چراكه همیشه مورخین، اهداف انقلابها را در مسلخ اغراض خود و یا اربابانشان ذبح مىكنند. امروز هم چون همیشه تاریخ انقلابها، عدهاى به نوشتن تاریخ پرافتخار انقلاب اسلامى ایران مشغولند كه سر در آخور غرب و شرق دارند. باید پایههاى تاریخ انقلاب اسلامى ما چون خود انقلاب بر دوش پابرهنگان مغضوب قدرتها و ابرقدرتها باشد.(۲۵/۱۰/۶۷)
پس از توضیح كوتاهى كه پیرامون هدف مبارزه داده شد، اینك اهداف مبارزه اسلامى را در این انقلاب، از دیدگاه امام خمینى(ره) بهطور فهرستگونه در چند فراز مورد مطالعه قرار مىدهیم.
١- پیاده كردن اهداف اسلام
امام خمینى(ره) بهعنوان شاگرد مكتب انبیاء اعلام مىكند:
ما هدفمان پیاده كردن اهداف بینالمللى اسلامى در جهان فقر و گرسنگى است، ما مىگوییم تا شرك و كفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم.(۲۹/۴/۶۷)
در سخنرانى ۱۳/۳/۵۸ مىفرماید:
مقصد ما و ملت ایران فقط این نبود كه رژیم سلطنتى برود بلكه مقصد، حكومت اسلامى یعنى حكومت الله و حكومت قرآن است… همه مردم خون دادهاند براى اینكه اسلام تحقق پیدا بكند. این قیام دنباله كار انبیاء است…
دنبال اسم جمهورى اسلامى نیستیم بلكه مىخواهیم تمام شئون مملكت ما در آن احكام اسلامى باشد.
٢- احیاء هویت اسلامى
امام(ره) در مورد دیگر، احیاء هویت اسلامى مسلمانان را زمینه تجلى ارزشهاى الهى مىداند و مىفرماید:
من بهصراحت اعلام مىكنم كه جمهورى اسلامى ایران با تمام وجود براى احیاء هویت اسلامى مسلمانان در سراسر جهان سرمایهگذارى مىكند و دلیل هم ندارد كه مسلمانان جهان را به پیروى از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نكند و جلوى جاهطلبى و فزونطلبى صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد.
در پیام ۳۰/۶/۶۱ به مناسبت عید سعید قربان به حجاج بیتالله و مسلمانان مىفرماید:
هان اى قطرههاى جدا از اقیانوس قرآن و اسلام، به خود آیید و به این اقیانوس الهى متصل شوید و به این نور مطلق استناره كنید تا چشم طمع جهانخواران از شما ببرد و دست تطاول و تجاوز آنان قطع شود و به زندگانى شرافتمندانه و ارزشهاى انسانى برسید و از این زندگى ننگین كه مشتى اسرائیلى دورهگرد بر شما حكومت كنند و مسلمانان مظلوم را در حضور شما پایمال نمایند، رهایى یابید.
رهبر انقلاب اسلامى در تاریخ ۲۹/۴/۶۷، امت اسلامى را به پاسدارى از هویتهاى الهى توصیه مىكند و مىفرماید دشمن همیشه خواستار عدول مسلمانان از این ارزشهاست:
نكته مهمى كه همه ما باید به آن توجه كنیم و آنرا اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم، این است كه دشمنان ما و جهانخواران تا كى و كجا ما را تحمل مىكنند و تا چه مرزى استقلال و آزادى ما را قبول دارند؟ به یقین آنان مرزى جز عدول از همه هویتها و ارزشهاى معنوى الهیمان نمىشناسند و به گفته قرآن كریم، هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما برنمىدارند مگر اینكه شما را از دینتان برگردانند.
٣- شكستن حصارهاى جهل و خرافه
امام خمینى(ره) در تاریخ ۱۲/۷/۶۷ مىفرماید:
ما باید سعى كنیم تا حصارهاى جهل و خرافه را شكسته تا به سرچشمه زلال اسلام ناب محمدى(ص) برسیم و امروز غریبترین چیزها در دنیا همین اسلام است.
بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران در ۲۳محرم ۱۴۰۹، مسؤولیت شكستن اینگونه حصارهاى ضد كمال را برعهده روحانیت و حوزههاى علمیه مىداند و مىفرماید:
متأسفانه هنوز براى بسیارى از ملتهاى اسلامى، مرز بین اسلام آمریكایى و اسلام ناب محمدى و اسلام پابرهنگان و محرومان و اسلام مقدسنماهاى متحجر و سرمایهداران خدانشناس و مرفهین بىدرد كاملاً مشخص نشده است و روشن ساختن این حقیقت كه ممكن نیست در یك مكتب و در یك آیین دو تفكر متضاد و رودررو وجود داشته باشد، از واجبات سیاسى بسیار مهمى است كه اگر اینكار توسط حوزههاى علمیه صورت پذیرفته بود، به احتمال بسیار زیاد، سید عزیز ما «عارف حسینى» در بین ما بود.
٤- آزادى انرژى متراكم جهان اسلام
یكى دیگر از اهداف انقلاب اسلامى كه در تاریخ ۲۹/۴/۶۷ توسط رهبرى عظیمالشأن انقلاب اعلام گردید، آزادى انرژى متراكم جهان اسلام معرفى شد و فرمود:
ما با اعلام برائت از مشركین، تصمیم بر آزادى انرژى متراكم جهان اسلام داشته و داریم و به یارى خداوند بزرگ و با دست فرزندان قرآن، روزى اینكار صورت خواهد گرفت.
در فریاد بلند برائت از مشركان مىفرماید:
ما به تمام جهان، تجربههایمان را صادر مىكنیم و نتیجه مبارزه با ستمگران را بدون كوچكترین چشمداشتى به مبارزان راه حق انتقال مىدهیم و مسلماً محصول صدور این تجربهها جز شكوفههاى پیروزى و استقلال و پیاده شدن احكام اسلام براى ملتهاى در بند نیست.
در پیام خود به مسلمانان جهان به مناسبت روز عرفه كه در تاریخ ۸/۸/۵۸ انتشار پیدا كرد، مىفرماید:
اى مسلمانان جهان! شما را چه شد كه در صدر اسلام با عدهى بسیار كم، قدرتهاى عظیم را شكستید و امت بزرگ اسلامى – انسانى ایجاد نمودید، اكنون با قریب یك میلیارد جمعیت و دارا بودن مخازن بزرگى كه بالاترین حربه است در مقابل دشمن، اینچنین ضعیف و زبون شدید؟ آیا مىدانید كه تمام بدبختىهاى شما در تفرقه و اختلاف بین سران كشورهاى شما و بالنتیجه بین خود شماست؟ از جاى برخیزید و قرآن كریم را به دست گرفته و به فرمان خداى تعالى گردن نهید تا مجد و عظمت اسلام عزیز را اعاده كنید. بیایید و به یك موعظهى خداوند گوش فرا دهید؛ آنجا كه مىفرماید: «قُلْ اِنَّما اَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ اَنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثْنى وَ فُرادى» اى مسلمانان! و اى مستضعفان عالم! دست به دست هم دهید و به خداى بزرگ روى آورید و به اسلام پناهنده شوید و علیه مستكبران و متجاوزان به حقوق ملتها، پرخاش كنید.
٥- رفع فتنه
چنانکه در صفحات قبل هم اشاره كردیم، امام خمینى(ره) یكى از اهداف مبارزه را رفع فتنه از عالم و دفع شرك و كفر مىداند و مىفرماید:
قرآن مىگوید جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم.
در فرازى دیگر از سخنان بیدارگرش مىفرماید:
ما مىگوییم تا شرك و كفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم.
تا نابودى تمام آنان (جهانخواران) از پاى نخواهیم نشست.
قسمت دوم را از اینجا مطالعه کنید
ثبت ديدگاه