اگر به ماهیت و جوهر مبارزه توجه نگردد، در برنامه‏‌ریزى مبارزاتى و سازماندهى نیروهاى مبارزه و اتخاذ شیوه و مقدار سرمایه‌‏گذارى و بهره‏‌گیرى از سرمایه‌‏ها، توفیق لازم به‌‏عمل نخواهد آمد و لذا…

********************************************

امام خمینی و استراتژی مبارزه-بخش اول

 

پدیدآورنده: سید رضا تقوی

 

 

رهبر معظم انقلاب اسلامی(مدظله‏ العالی):

ما صریحاً به همه ملت‏‌های جهان اعلام می‌کنیم که تفکر «خاتمه یافتن دوران امام خمینی» که دشمن با صد زبان در القای آن تلاش دارد، خدعه و نیرنگی استکباری بیش نیست و علی رغم آمریکا و همکارانش، امام خمینی در میان ملت خود و جامعه‌‏ی خود حاضر است و دوران امام خمینی ادامه دارد و خواهد داشت. راه او راه ما، هدف او هدف ما و رهنمود او مشعل فروزنده‏ی ماست.

پیام به‏ مناسبت اولین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) (۱۰/۳/۶۹)

عظمت شخصیت امام(ره)‏

یكى از شخصیت‌‏هاى با عظمت زمان ما كه تحولى بس شگرف را در جهان معاصر به‌‏وجود آورد و از طریق نفوذ در دل‏‌ها و برانگیختن شور ایمان‌‏ها، امتى را به مقابله علیه نظام‌‏هاى حاكم بر جهان واداشت، رهبر كبیر انقلاب اسلامى حضرت آیت‏‌الله العظمى امام خمینى(ره) است.

امام خمینى، انقلابى را بر اساس اندیشه‏‌ها و آرمان‏‌هاى اسلامى رهبرى كرد و نظامی را با سابقه دو هزار و پانصد ساله، از صحنه سیاست و فرهنگ جامعه حذف و نظام نوینى را بر پایه معیارهاى اسلامى جایگزین نظام شاهنشاهى نمود و در برابر همه توطئه‏‌هاى جهانى و دشمنان سرسخت و مسلح بین‏‌المللى، با شجاعت و قاطعیت ایستاد.

ابعاد شخصیتى این رهبر بزرگ، از چنان عظمت و گستردگى برخوردار است كه اندیشه، قدرت درك و بیان، یاراى توصیف و قلم، توانایى تفسیر او را ندارد.

  • شخصیت سیاسى امام مستضعفان، عرصه سیاست و سیاستمدارى دنیا را تسخیر كرد.
  • شخصیت مبارزاتى او، مبارزان صحنه‌‏هاى رزم و پیكار را به تعجب واداشت.
  • شخصیت عرفانى این عارف عاشق، عارفان در وادى سیر و سلوك را به منزل حیرت كشاند.
  • فقاهت جوشیده و شكل‌‏گرفته از چشمه پرفیض فیضیه‌‏اش، مرجیعت شیعه را به امامت و امامت را به حكومت و حكومت را به ولایت مطلقه الهیه ارتقاء بخشید.
  • و بالاخره حكمت، فلسفه و اخلاق كه در دریاى وجودش، گوهرهاى تابناك مایه گرفته از والائى‏‌هاى الهى و اسلامى بودند، او را به بزرگى همه بزرگى‏‌ها، بزرگى بخشیده بود.

در همین‏جا اعتراف مى‏‌كنیم كه تا این تاریخ، ابعاد شخصیتى آن بزرگ، حتى براى پیروان عاشق و عاشقان صادقش تفسیر نشده است.

شخصیت با عظمت امام خمینى(ره) نه تنها در حیاتش اسوه‏‌اى حسنه و مقتدایى بانفوذ به‏ شمار مى‌‏آمد بلكه در مماتش نیز اسوه‌اى حسنه خواهد بود. سخنان ارزنده و راهنمایى‏ هاى سازنده‏‌اش، نسل‏‌هاى آینده را خواهد ساخت به‏‌گونه‏اى‏‌كه روحیه خضوع و خشوع در برابر پروردگار عالمیان و عصیان در مقابل ستم و ستمگران را در عمق جان مظلومان خواهد دمید.

مجموعه سخنان، پیام‌‏ها و نامه‏‌هاى آن رهبر عظیم‏‌الشأن، سرمایه گران‌‏بهایى براى نسل انقلابی مى‌‏باشد و چون بیانات حكیمانه آن حكیم الهى، از قرآن و عترت مایه مى‏‌گیرد، همانند آیات مباركات كتاب الله بر تارك تاریخ این ملت‏ می‏‌درخشد.

با توجه به مطالب یادشده، تصمیم گرفتیم تا به حكمت‌‏هاى آن حكیم ربانى، نگاهى انداخته و استراتژى مبارزه را از دیدگاه حضرتش بیاموزیم. هرچند مدعى ارائه كارى جامع و كامل نیستیم، زیرا این موضوع بسیار مهم، نه در یك مقاله مى‏‌گنجد و نه ما قدرت احاطه بر آرمان‏‌هاى بلند بنیانگذار جمهورى اسلامى را داریم، منتهى آب دریا را اگر نتوان كشید هم به‏‌قدر تشنگى باید چشید و به‏ تعبیر دیگر «مَا لَایُدْرَكُ كُلُّهُ لَایُتْرَكُ كُلُّهُ».

مفهوم استراتژى‏

واژه‏‌شناسان و اهل لغت در معناى استراتژى گفته‏‌اند: «فن اداره عملیات جنگى، رهبرى عملیات نظامى، سوق‏‌الجیشی را استراتژى مى‌‏گویند.»(1)

بعضى از صاحب‌‏نظران در تعریف استراتژى گفته‏‌اند: «استراتژى هنرى است كه با آن مى‏‌توان، با به خدمت گرفتن نیروهاى نظامى هدفى را كه توسط سیاست‏‌هاى كلى دولت و یا ملتى تعیین شده است به‏‌دست آورد.»(2)

گروهى هم معتقدند كه مایه اصلى استراتژى یك تأثیر و تأثر متقابل است كه از برخورد دو اراده مغایر و متضاد به‏‌وجود مى‌‏آید و چنین نتیجه مى‏‌گیرند كه: «استراتژى عبارت از هنرى است كه انسان را قادر مى‌‏سازد (قطع نظر از روشى كه به‏‌كار مى‏‌گیرد) مسائلى را كه در نتیجه برخورد دو خواست مغایر بروز نموده، خوب بشناسد و بعد در نتیجه شناخت كامل این مسائل، تكنیك و روشى را اتخاذ نماید كه حداكثر كفایت و بهره‌‏ورى را حاصل كند.»(3)

در دوران ما، هنر جنگ را به سه رشته جداگانه تقسیم مى‏‌كنند كه در این تقسیم‏‌بندى، جایگاه استراتژى به‏‌خوبى مشخص مى‏‌گردد:

۱-              استراتژى (دانش اداره عملیات نظامى در مقابله با دشمن).

۲-             تاكتیك (هنر كاربرد سلاح در جنگ، به‏‌طوری‏كه بیشترین بهره‌‏ورى را به‌‏بار آورد).

۳-             لجستیك (تداركات و حركات و مهمات‏‌رسانى و آرایش پشتیبانى…)

 مى‏‌گویند تاكتیك و لجستیك با تأثیر و تأثر و اثرات عوامل مادى و ملموس سروكار دارند ولى استراتژى «امداد غیبى» یا «جرقه الهى» است.(4) با توضیح كوتاهى كه پیرامون مفهوم استراتژى داده شد، اینك به سراغ سخنان سازنده و دیدگاه ارزنده امام خمینى(ره) مى‌‏رویم تا در كلاس آن آموزگار جهاد و مبارزه، شیوه و هنر مبارزاتى را در چارچوب‌‏هاى اسلامى بیاموزیم.

ارزش مبارزه‏

مقبولیت هر چیزى تا حدودى بستگى به میزان تأثیرى دارد كه انسان را در راه رسیدن به اهدافش یارى مى‌‏دهد، زیرا مبارزه یعنى برخورد قاطع با موانع و مشكلاتى كه سد راه كمال و سعادت انسان هستند. بنابراین ارزش مبارزه با والایى و ارزش هدف كاملا ارتباط دارد.

به عبارت دیگر هرچه هدف بالاتر و ارزشمندتر باشد به همان میزان ارزش مبارزه در طریق رسیدن به هدف ارزشمندتر خواهد بود.

در تفكر الهى، مبارزه در راه خدا با كفر و شرك و ظلم، یكى از ملاك‌‏هاى ارزشى محسوب مى‏‌گردد و نظام اسلامى باید به ‏حكم شرع براى اداره امور كشور، نیروهایى را گزینش و انتخاب نماید كه از ملاك ارزشى مبارزه در راه خدا برخوردار باشند.

قرآن كریم مى‏فرماید:

«فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ عَلَى الْقاعِدِینَ أَجْراً عَظِیماً»(5)

«خداوند مجاهدان را بر نشستگان، به اجر و پاداشى بزرگ برترى داده است.»

امام خمینى(ره) به تبعیت از قرآن كریم، در رهبرى خود به ارزش مبارزه توجه دارد و در فریاد برائت از مشركان، دست‏‌اندركاران نظام اسلامى را اینطور توصیه مى‏‌كند:

به همه مسؤولان كشورمان تذكر مى‏‌دهم كه در تقدم ملاك‏‌ها، هیچ ارزش و ملاكى مهم‏تر از «تقوى» و «جهاد در راه خدا» نیست و همین تقدم ارزشى الهى باید معیار انتخاب و امتیاز دادن به افراد و استفاده از امكانات و تصدى مسؤولیت‏‌ها و اداره كشور و بالاخره جایگزین همه سنت‏‌ها و امتیازات غلط مادى و نفسانى بشود، چه در زمان جنگ و چه در حالت صلح، چه امروز و چه فردا، كه خدا این امتیاز را به آنان عنایت فرموده است و صرف امتیاز لفظى و عرفانى كفایت نمى‏‌كند كه باید هم در متن قوانین و مقررات و هم در متن عمل و عقیده و روش و منش جامعه پیاده شود.(۶/۵/۱۳۶۶)

امام خمینى(ره) معتقد است كه مبارزه در راه خدا از آنچنان ارزشى برخوردار است كه انسان مسلمان هرگز نباید آن‏‌را از خاطر ببرد. او باید در موضع‏‌گیرى‏‌هایش كینه و خشم انقلابى خویش را به هر شكل ممكن نسبت به سردمداران ظلم و تباهى ابراز كند و مى‏‌فرماید:

موضعگیرى‏‌ها باید به‏‌گونه‌‏اى باشد كه در عین حفظ اصول اسلام براى همیشه تاریخ حافظ خشم و كینه انقلابى خود و مردم علیه سرمایه‏‌دارى غرب و در رأس آن آمریكاى جهان‌خوار و كمونیسم و سوسیالیزم بین‏‌الملل و در رأس آن شوروى متجاوز باشند.(۱۰/۸/۶۷)

در جاى دیگر مى‌‏فرماید:

اگر بند بند استخوان‏‌هایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاى دار برند، اگر زنده زنده در شعله‌‏هاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‏مان را در جلو دیدگانمان به اسارت و غارت برند، هرگز امان‌‏نامه كفر و شرك را امضا نمى‌‏كنیم.(۲۹/۴/۶۷)

امام(ره) با استناد به آیات قرآن، جایگاه مبارزه را در تفكر اسلامى نشان مى‏‌دهد و مى‏‌فرماید:

قرآن می‌‏گوید جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم، یعنى كسانی‏‌كه تبعیت از قرآن مى‏‌كنند در نظر داشته باشند كه باید تا آن‏جایى كه قدرت دارند، ادامه به نبردشان بدهند تا این‏كه فتنه از عالم برداشته شود.(۲۱/۹/۶۳)

ماهیت مبارزه‏

براى شناخت هر مبارزه و جهادى، نخست باید ماهیت‌‏شناسى كرد چون شناخت ماهیت مبارزه، عمق و جدیت آن‏را معرفى مى‏‌كند.

اگر به ماهیت و جوهر مبارزه توجه نگردد، در برنامه‏‌ریزى مبارزاتى و سازماندهى نیروهاى مبارزه و اتخاذ شیوه و مقدار سرمایه‌‏گذارى و بهره‏‌گیرى از سرمایه‌‏ها، توفیق لازم به‌‏عمل نخواهد آمد و لذا بر رهبران مبارز و مجاهد هر جبهه‏‌اى واجب است كه پیش از هر عملیاتى در معرفى و تفسیر ماهیت مبارزه خود اقدام كنند.

در مكتب انبیاء، ماهیت مبارزه ماهیت الهى است و همه راه‏‌ها و شیوه‏‌ها در مبارزه به خداوند ختم مى‌‏شود. آنچه اصالت دارد و ریشه حركت‏‌ها را تشكیل مى‏‌دهد، اعتقاد به ذات اقدس متعال است و مبارزان این جبهه با قبول این اصل قدم به عرصه پیكار مى‏‌گذارند كه:

«فَمَنْ یَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏»(6)

در چنین تفكرى، همه تلاش‌‏ها رنگ خدایى و صبغه الهى به‏‌خود مى‏گیرد و بین تجارت و عبادت و زراعت و اعتقاد، هیچ تفاوتى پیدا نخواهد شد.

پیامبران خدا، در آغاز مبارزه گسترده خویش، به‏گونه‏اى هنرمندانه این ماهیت را روشن ساخته‌‏اند؛ ابراهیم خلیل(ع) به بت‏‌پرستان مى‏فرماید:

«إِنَّنِی بَراءٌ مِمَّا تَعْبُدُون‏»(7)

«من از این بتان كه شما به‏‌عنوان خدا در برابرشان كرنش مى‏‌كنید، بیزارم.»

پیامبر اسلام(ص) خطاب به كافران مى‏‌فرماید:

«لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ‏»(8)

«من آنچه را كه شما مى‌‏پرستید، پرستش نمى‏‌كنم.»

امام خمینى(ره) چون اجداد بزرگوارش، در مبارزه خود، بارها سردمداران كفر را مورد خطاب قرار داده و ماهیت مبارزه خویش را براى آنان تفسیر فرموده است؛ او در پیام برائت مى‌‏فرماید:

قدرت‏ها و ابرقدرت‏ها و نوكران آنان مطمئن باشند كه اگر خمینى هم یكه و تنها بماند به راه خود كه راه مبارزه با کفر و ظلم و شرك و بت‏‌پرستى است، ادامه مى‌‏دهد و به یارى خدا در كنار بسیجیان جهان اسلام این پابرهنه‏‌هاى مغضوب دیكتاتورها، خواب راحت را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانى كه به ستم و ظلم خویش‏تن اصرار مى‏‌نمایند، سلب خواهد كرد.

ماهیت دینى مبارزه را در فرازى دیگر از فریاد برائت، اینطور اعلام مى‏‌كند:

من به تمام دنیا با قاطعیت اعلام مى‌‏كنم كه اگر جهانخواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل همه دنیاى آن‏ها خواهیم ایستاد و تا نابودى تمام آنان از پاى نخواهیم نشست.

در پیام ۲۹/۴/۶۷ مى‌‏فرماید:

جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمى‌‏شناسد.

و این فریاد آن فریادگر است كه مى‌‏گوید:

جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنى نیست. جنگ ما جنگ فقر و غنا بود.

جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگى وجود دارد.(پیام ۳/۱۲/۶۷)

در تفكر امام خمینى(ره)، مبارزه ماهیت تكلیفى دارد آن‏جا كه مى‏‌فرماید:

ما نمى‏‌ترسیم از این‏كه در روزنامه‏‌هاى سابق، در روزنامه‏‌هاى خارج از ایران براى ما چیز بنویسند. ما نمى‏‌خواهیم در ایران، در دنیاى اسلام و در خارج كشور وجاهت پیدا كنیم. ما مى‏‌خواهیم به امر خدا عمل كنیم و خواهیم كرد. (مردادماه ۵۸)

در موردى دیگر مى‏‌فرمایند:

مهم این است كه ما تكلیف حال و آینده را بدانیم. (خردادماه ۵۸)

هدف از مبارزه‏

از مسائل بسیار مهم در مبارزه، مسأله هدف است. هدف یعنى نقطه والا و قله بالایى كه همه تلاش‌‏ها براى رسیدن به آن نقطه انجام مى‏‌گیرد. زندان‌‏ها و شكنجه‌‏ها، فریادها و خشونت‏‌ها، هجرت‏‌ها و شهادت‏‌ها، ایثارها و سرمایه‏‌گذارى‌‏ها، اعم از مادى و معنوى در مبارزه، به‌‏خاطر دستیابى به اهداف مشخص صورت مى‌‏پذیرد و از همین‏جاست كه نقش هدف در مبارزه به‏‌خوبى روشن مى‏‌شود.

نكته قابل تذكر این است كه هرچه هدف والاتر و پرشكوه‌تر باشد، دستیابى به آن مشكل‌‏تر و سرمایه‏‌گذارى براى آن سنگین‌‏تر خواهد بود و لذا همیشه به هدف‏‌هاى والا، شخصیت‏‌هاى برجسته و انسان‏‌هاى وارسته دست خواهند یافت نه انسان‏‌هاى دون همت.

نه هر كه چهره برافروخت دلبرى داندنه هر كه آینه سازد سكندرى داند
نه هر که طرف کله کج نهاد و زود نشستكلاه‏‌دانى و آیین سرورى داند
هزار نكته باریك‏‌تر ز مو اینجاست‏نه هر كه سر بتراشد قلندرى داند

از نخستین وظایف رهبرى در مبارزه، تفسیر و توجیه هدف است. او باید قدرت نمایش زیبایى‌‏هاى هدف را داشته باشد، چون هرگاه انسانى ظهور جاذبه‌‏ها و تبلور خواسته‌‏ها و اوج كمال را در هدف مشخص مشاهده كند، براساس غریزه كمال‏‌خواهى به دنبالش خواهد افتاد و به هر شكل در به‏‌دست‏‌آوردنش تلاش خواهد نمود.

یكى از مواردى كه هنر رهبرى را در مبارزه مى‏‌توان در معرض سنجش افكار و اندیشه‏‌ها گذاشت، میزان قدرت و تأثیری است كه او از طریق تفسیر و توجیه هدف بر افراد جامعه مى‏‌گذارد. در مبارزات جبهه توحید، فرماندهى را پیامبران الهى برعهده دارند و تفسیر هدف را در كلاس مبارزه، این بزرگواران مسؤولند. هدف از مبارزه در مكتب انبیاء، رسیدن به خدا و كمالات الهى است یعنى دستیابى به همان نقطه‌‏اى كه حیات مطلق و نور محض و ابدیت است، آن‏جا كه فرشتگان هم ره نبرند.

امام خمینى قدس الله نفسه الزكیه در توضیح راه وصول به كمالات و فناى در كمال مطلق مى‏‌فرماید:

(خالقى كه) به كتب آسمانی‌‏اش – كه از حضرت غیب بر انبیائش از «صفى الله» تا «خلیل ‏الله» و از «خلیل الله» تا «حبیب ‏الله» (صلوات الله و سلامه علیهم و سلم) نازل فرموده – راه وصول به كمالات و فناى در كمال مطلق را تعلیم فرموده و سلوك الى الله را گوشزد كرده چون كریمه «وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ» و طریق برخورد با «وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ» و «ملحدین و مستكبرین و دشمنان» خویش را آموخته «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ»(۶/۵/۶۷)

روزى كه لشكر اسلام براى فتح ایران دامن همت به كمر زد و در برابر ایران خسرو پرویز صف‏‌آرایى كرد، «رستم فرخزاد» فرمانده متكبر سپاه ایران از «زهره ثقفى» نماینده لشکریان اسلام پرسید: براى چه هدفى قصد جنگ با ما كرده‌‏اید؟ در پاسخ او گفت: اِخراجُ الْعِبادِ مِن عِبادَةِ الْعِبادِ اِلى عِبادَةِ اللّهِ.(9)

آمده‏‌ایم تا بندگان را از بندگى خسرو پرویز رها ساخته و به بندگى خداوند سبحان هدایت نماییم.

از آن‏جا كه انسان فطرتا كرامت‌‏دوست و عظمت‏‌خواه است و از طریق گوناگون براى دستیابى به منزلت‏‌هاى انسانى تلاش مى‏‌كند، قرآن كریم با توجه به خواسته‌‏هاى فطرى او، راه رسیدن به فلاح و رستگارى را در سایه مبارزه مى‌‏داند و مبارزان راه خدا را به آن هدف والا هدایت مى‏‌كند:

«جاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون‏»(10)

«در راه خدا مبارزه كنید شاید رستگار شوید.»

پیامبر اكرم(ص) به بیانى دیگر بر كمال‏‌خواهى انسان در مبارزه تكیه مى‏‌كند و مى‌‏فرماید:

«اغْزُوا، تُورِثُوا أَبْنَاءَكُمْ مَجْدا»(11)

«بجنگید تا فرزندان شما مجد و عظمت را وارث گردند.»

امام خمینى(ره) یكى از گروه‏هاى مسؤول در تفسیر و توجیه قیام و مبارزه را مورخین و نویسندگان می‏‌داند و مى‏‌فرماید:

از شما مى‏‌خواهیم هرچه مى‏‌توانید سعى و تلاش نمایید تا هدف قیام مردم را مشخص نمایید چراكه همیشه مورخین، اهداف انقلاب‏‌ها را در مسلخ اغراض خود و یا اربابانشان ذبح مى‏‌كنند. امروز هم چون همیشه تاریخ انقلاب‏‌ها، عده‌‏اى به نوشتن تاریخ پرافتخار انقلاب اسلامى ایران مشغولند كه سر در آخور غرب و شرق دارند. باید پایه‏‌هاى تاریخ انقلاب اسلامى ما چون خود انقلاب بر دوش پابرهنگان مغضوب قدرت‏‌ها و ابرقدرت‏‌ها باشد.(۲۵/۱۰/۶۷)

پس از توضیح كوتاهى كه پیرامون هدف مبارزه داده شد، اینك اهداف مبارزه اسلامى را در این انقلاب، از دیدگاه امام خمینى(ره) به‌‏طور فهرست‏‌گونه در چند فراز مورد مطالعه قرار مى‌‏دهیم.

١- پیاده كردن اهداف اسلام‏

امام خمینى(ره) به‏‌عنوان شاگرد مكتب انبیاء اعلام مى‏‌كند:

ما هدفمان پیاده كردن اهداف بین‏‌المللى اسلامى در جهان فقر و گرسنگى است، ما مى‏‌گوییم تا شرك و كفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم.(۲۹/۴/۶۷)

در سخنرانى ۱۳/۳/۵۸ مى‏‌فرماید:

مقصد ما و ملت ایران فقط این نبود كه رژیم سلطنتى برود بلكه مقصد، حكومت اسلامى یعنى حكومت الله و حكومت قرآن است… همه مردم خون داده‌‏اند براى این‏كه اسلام تحقق پیدا بكند. این قیام دنباله كار انبیاء است…

دنبال اسم جمهورى اسلامى نیستیم بلكه مى‏‌خواهیم تمام شئون مملكت ما در آن احكام اسلامى باشد.

٢- احیاء هویت اسلامى‏

امام(ره) در مورد دیگر، احیاء هویت اسلامى مسلمانان را زمینه تجلى ارزش‌‏هاى الهى مى‌‏داند و مى‏‌فرماید:

من به‏‌صراحت اعلام مى‏‌كنم كه جمهورى اسلامى ایران با تمام وجود براى احیاء هویت اسلامى مسلمانان در سراسر جهان سرمایه‌‏گذارى مى‏‌كند و دلیل هم ندارد كه مسلمانان جهان را به پیروى از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نكند و جلوى جاه‏‌طلبى و فزون‏‌طلبى صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد.

در پیام ۳۰/۶/۶۱ به مناسبت عید سعید قربان به حجاج بیت‌‏الله و مسلمانان مى‏‌فرماید:

هان ‏اى قطره‏‌هاى جدا از اقیانوس قرآن و اسلام، به خود آیید و به این اقیانوس الهى متصل شوید و به این نور مطلق استناره كنید تا چشم طمع جهان‌خواران از شما ببرد و دست تطاول و تجاوز آنان قطع شود و به زندگانى شرافت‌مندانه و ارزش‏هاى انسانى برسید و از این زندگى ننگین كه مشتى اسرائیلى دوره‏‌گرد بر شما حكومت كنند و مسلمانان مظلوم را در حضور شما پایمال نمایند، رهایى یابید.

رهبر انقلاب اسلامى در تاریخ ۲۹/۴/۶۷، امت اسلامى را به پاسدارى از هویت‏هاى الهى توصیه مى‏‌كند و مى‌‏فرماید دشمن همیشه خواستار عدول مسلمانان از این ارزش‏هاست:

نكته مهمى كه همه ما باید به آن توجه كنیم و آن‏را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم، این است كه دشمنان ما و جهان‌خواران تا كى و كجا ما را تحمل مى‏‌كنند و تا چه مرزى استقلال و آزادى ما را قبول دارند؟ به یقین آنان مرزى جز عدول از همه هویت‌‏ها و ارزش‌‏هاى معنوى الهی‏‌مان نمى‏‌شناسند و به گفته قرآن كریم، هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما برنمى‏‌دارند مگر این‏كه شما را از دینتان برگردانند.

٣- شكستن حصارهاى جهل و خرافه‏

امام خمینى(ره) در تاریخ ۱۲/۷/۶۷ مى‏‌فرماید:

ما باید سعى كنیم تا حصارهاى جهل و خرافه را شكسته تا به سرچشمه زلال اسلام ناب محمدى(ص) برسیم و امروز غریب‏‌ترین چیزها در دنیا همین اسلام است.

بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران در ۲۳محرم ۱۴۰۹، مسؤولیت شكستن این‏گونه حصارهاى ضد كمال را برعهده روحانیت و حوزه‌‏هاى علمیه مى‏‌داند و مى‌‏فرماید:

متأسفانه هنوز براى بسیارى از ملت‏‌هاى اسلامى، مرز بین اسلام آمریكایى و اسلام ناب محمدى و اسلام پابرهنگان و محرومان و اسلام مقدس‏نماهاى متحجر و سرمایه‏‌داران خدانشناس و مرفهین‏ بى‏‌درد كاملاً مشخص نشده است و روشن ساختن این حقیقت كه ممكن نیست در یك مكتب و در یك آیین دو تفكر متضاد و رودررو وجود داشته باشد، از واجبات سیاسى بسیار مهمى است كه اگر این‏كار توسط حوزه‌‏هاى علمیه صورت پذیرفته بود، به احتمال بسیار زیاد، سید عزیز ما «عارف حسینى» در بین ما بود.

٤- آزادى انرژى متراكم جهان اسلام‏

یكى دیگر از اهداف انقلاب اسلامى كه در تاریخ ۲۹/۴/۶۷ توسط رهبرى عظیم‌‏الشأن انقلاب اعلام گردید، آزادى انرژى متراكم جهان اسلام معرفى شد و فرمود:

ما با اعلام برائت از مشركین، تصمیم بر آزادى انرژى متراكم جهان اسلام داشته و داریم و به یارى خداوند بزرگ و با دست فرزندان قرآن، روزى این‏كار صورت خواهد گرفت.

در فریاد بلند برائت از مشركان مى‏فرماید:

ما به تمام جهان، تجربه‏‌هایمان را صادر مى‏‌كنیم و نتیجه مبارزه با ستمگران را بدون كوچكترین چشم‏‌داشتى به مبارزان راه حق انتقال مى‏‌دهیم و مسلماً محصول صدور این تجربه‏‌ها جز شكوفه‏‌هاى پیروزى و استقلال و پیاده شدن احكام اسلام براى ملت‏‌هاى در بند نیست.

در پیام خود به مسلمانان جهان به مناسبت روز عرفه كه در تاریخ ۸/۸/۵۸ انتشار پیدا كرد، مى‏‌فرماید:

اى مسلمانان جهان! شما را چه شد كه در صدر اسلام با عده‌‏ى بسیار كم، قدرت‌‏هاى عظیم را شكستید و امت بزرگ اسلامى – انسانى ایجاد نمودید، اكنون با قریب یك میلیارد جمعیت و دارا بودن مخازن بزرگى كه بالاترین حربه است در مقابل دشمن، این‏چنین ضعیف و زبون شدید؟ آیا مى‌‏دانید كه تمام بدبختى‏‌هاى شما در تفرقه و اختلاف بین سران كشورهاى شما و بالنتیجه بین خود شماست؟ از جاى برخیزید و قرآن كریم را به دست گرفته و به فرمان خداى تعالى گردن نهید تا مجد و عظمت اسلام عزیز را اعاده كنید. بیایید و به یك موعظه‏‌ى خداوند گوش فرا دهید؛ آن‏جا كه مى‏‌فرماید: «قُلْ اِنَّما اَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ اَنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثْنى وَ فُرادى» اى مسلمانان! و اى مستضعفان عالم! دست به دست هم دهید و به خداى بزرگ روى آورید و به اسلام پناهنده شوید و علیه مستكبران و متجاوزان به حقوق ملت‏‌ها، پرخاش كنید.

٥- رفع فتنه‏

چنان‏که در صفحات قبل هم اشاره كردیم، امام خمینى(ره) یكى از اهداف مبارزه را رفع فتنه از عالم و دفع شرك و كفر مى‌داند و مى‏‌فرماید:

قرآن مى‌‏گوید جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم.

در فرازى دیگر از سخنان بیدارگرش مى‏‌فرماید:

ما مى‏‌گوییم تا شرك و كفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم.

تا نابودى تمام آنان (جهان‌خواران) از پاى نخواهیم نشست.

 

قسمت دوم را از اینجا مطالعه کنید