حجتالاسلام و المسلمین سیدرضا تقوی که سابقه نمایندگی در سه مجلس چهارم، پنجم و یازدهم را دارد معتقد است وقتی در چند دوره کمیسیون فرهنگی این گونه شکل میگیرد باید از طریق آییننامه مجلس به شکلی آن را حل کرد.
تقوی در پاسخ به سوال خبرنگار روزنامه آگاه مبنی بر اینکه ریشه تشکیل دیرهنگام کمیسیون فرهنگی مجلس و به حدنصاب نرسیدن آن را در چه میدانید، معتقد است:
فقط میتوانم اظهار تاسف کنم. انقلاب ما انقلاب فرهنگی است. کشور ایران همیشه در طول تاریخ پرچمدار فرهنگ بشری در سطح جهانی بوده و صاحب دستاوردهای فرهنگی بسیار زیادی است و این را تاریخ میگوید. ملت ایران یک ملت فرهنگ دوست و فرهنگپرور بوده و کاملا موثر بوده و بسیاری از ملتها را در گذشته تحتتاثیر فرهنگ خودش قرار داده و توانسته آنها را با فرهنگ خود تربیت کند و رشد دهد. دامنه فرهنگی ایران در گذشته به وسعت گستردهای بوده که نیمی از جهان آن روز را زیر پوشش خود قرار میداده است؛ مخصوصا از وقتی که اسلام وارد کشور شد و مکتب غنی و پربار اسلام در میان این ملت آمد، این ملت هم بهخاطر شور و بینشی که داشت، این مکتب با آرمانها و فطرت او میسازد و لذا از اسلام استقبال کرد و از آن تاریخ فرهنگ ایرانی شتاب بیشتری گرفت و بسیاری از فرهیختگان این ملت در دامن فرهنگ اسلامی پرورش یافتند و آثار ارزشمندی را پدید آوردند. بسیاری از آثار قدیم و ارزشمند اسلامی از تولیدات علمای ایرانی است که ایران در شرایطی حق خود را نسبتبه فرهنگ اسلامی بهخوبی ادا کرد و بیشترین احترام را گذاشت و این سابقه تاریخی ملت است. تعجب میکنم چطور نمایندگان ملت که عصاره این ملت و فرهنگاند و همه هم مدعیاند که تحصیلات عالی دارند و فوقلیسانس یا دکتری دارند یا مدارج حوزوی در سطح بالا خواندند و گذراندند، در مجلس اقبالی به فرهنگ و مسائل فرهنگی ندارند و بیشتر رویکرد اقتصادی و صنعتی و اینگونه مسائل دارند. بسیاری از مشکلات اقتصادی ما نیز ریشه فرهنگی دارند و اگر این مسائل و ریشهها حل و واکاوی شوند، حوزه اقتصاد هم آرامش میگیرد و راهش را پیدا میکند و زمینه را برای رشد و بالندگی فراهم میسازد که متاسفانه به اینها توجه نمیشود. این یکی از ضعفهای مجلس شورای اسلامی و نمایندگان مجلس است که کمتر به مسائل فرهنگی توجه دارند. همه نمایندگان میگویند در حوزه انتخابیهمان مشکل اقتصادی هست و میخواهیم به کمیسیون اقتصادی برویم تا بتوانیم در آنجا مشکلات اقتصادی حوزه انتخابیهمان را پیگیری کنیم که این درست نیست؛ زیرا وقتی یک نماینده مجلس از شورای نگهبان تایید میشود و رأی میگیرد و در مجلس میآید و اعتبارنامهاش تصویب میشود، نماینده کل مردم ایران است و فقط نماینده حوزه انتخابیهاش نیست. همیشه رهبری هم سفارش کرده و ما هم در مجلس دیدیم که بخشی نگاه کردن خسارت است. اگر یک نماینده فقط خود را در حوزه انتخابیهاش محدود کند و به مشکلات کشور هیچ توجهی نداشته باشد غلط است. با همین نگاه بخشی طرحهایی داریم که با فشار نماینده وزیر را به جایی بردند و کلنگ زدند و بودجهای گرفتند و طرح همین طوری روی دست دستگاههای دولتی مانده و نه میشود تمامش کرد چون نیاز نیست و نه میشود جمعش کرد چون پول خرج شده است؛ برای مثال، بهخاطر همین نگاه در جایی کلنگ بیمارستان زدند که اصلا نیاز نیست که در شهرستانی که تا مرکز شهرستان بزرگ ۲۰- ۲۵ کیلومتر است بیمارستان زد و این درست نیست و میشود با یک آمبولانس بیمار را به بیمارستان رساند. اگر بیمارستان هم ساخته شود بیمار چندانی ندارد. بیمارستان شوخی نیست. در بعضی جاها بیمارستان ساختند که اصلا بیمار ندارد و این نگاه بخشی است. این نگاهها فرهنگ را در محاق میبرد.
راهکار پیشنهادی شما برای اینکه دوباره چنین اتفاقی رخ ندهد چیست؟
باید در آییننامه مجلس تجدیدنظر شود و از طریق آییننامه آن را قانون کنند و باتوجهبه شاخصهایی که وجود دارد عدهای را موظف کنند که به کمیسیون فرهنگی بروند. در کارهای فرهنگی علاقه و زمینههای ذهنی مهم است. کسانی در کمیسیون فرهنگی هستند که فقط نگاه میکنند و فکر، طرح و جوشش ندارند. کمیسیون قضایی هم همینطور است و کسی نرفته است؛ اما افراد زیادی به کمیسیون امنیت، کمیسیون سیاست خارجی و کمیسیون صنایع میروند. کسی که اصلا تخصص کشاورزی ندارد بهجای اینکه به کمیسیون فرهنگی بیاید، به کمیسیون کشاورزی میروند و حاضر نیستند به کمیسیون فرهنگی بیاید. کشاورزی یک دانش و تخصص است و علوم کشاورزی توسعه یافته و وزارت جهاد کشاورزی دریای بزرگی است و به معیشت مردم هم مرتبط است؛ ولی کسی که در جلسات نشسته یا در مزرعهای قدم زده میگوید میخواهم به کمیسیون کشاورزی بروم. تحقیقات کشاورزی، آفات کشاورزی، دامپزشکی، منابع طبیعی، آب، خاک و محیطزیست همگی در حوزه کشاورزی است. برخی از کمیسیونها توی چشم هستند و نام دارند. فرهنگ یک حوزه بسیار گسترده است و کل خبرگزاریها، حوزه رسانهها، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت ورزش و جوانان، سازمان صداوسیما و میراث فرهنگی و گردشگری زیرمجموعه کمیسیون فرهنگی است و کارهای حوزههای علمیه با این کمیسیون پیش میرود. در مجلس یازدهم تا پنج ششماه عدد نداشتیم و بحث میکردیم و میخواستیم رأی بدهیم، عدد نداشتیم و نمیتوانستیم رأیگیری کنیم و درنهایت برای اینکه عددمان کامل شود، نایبرییس مجلس و رییس مجلس را عضو کمیسیون کردیم، با اینکه رییس مجلس هیچگاه نیامد و فقط برای این بود که عدد تکمیل شود. اینطوری نمیتوانیم فرهنگ را پیش ببریم. رهبری روی مسائل فرهنگی بسیار تاکید دارند. این یکی از نواقص مهم مجلس است. وقتی در چند دوره کمیسیون فرهنگی این گونه شکل میگیرد یا نیمهجان شکل میگیرد باید از طریق آییننامه مجلس به شکلی آن را حل کرد.
کمیسیون فرهنگی بهطورکلی چقدر میتواند در تغییرات روندهای کلان فرهنگی موثر باشد؟
بسیار موثر است. مجلس باید قوانین و ضوابط فرهنگی را ریلگذاری کند. تشکیل یک کمیسیون در بدنه مجلس فلسفهای دارد و با هدفی کمیسیون شکل میگیرد و میتواند بر روند فرهنگ نظارت کند، قوانین فرهنگی را اصلاح کند و اگر خلائی وجود دارد آن را پر کند. نماینده فرهنگ میتواند در کمیسیون تفریغ بودجه و کمیسیون برنامه باشد و با نگاهی که این کمیسیون دارد مسائل فرهنگی را وارد قوانین ریشهای و اساسی کند.
حضور تخصصی افراد در کمیسیون فرهنگی چقدر مهم است و چگونه میتوان عضویت افراد در این کمیسیونها را تسهیل کرد؟
کسی که متخصص، آگاه و دانشمند باشد قدرت کمیسیون را افزایش میدهد. معمولا کمیسیونها تخصصیاند و معنا ندارد کسی که تخصص ندارد در کمیسیونی برود که باید بحثهای تخصصی بکند. مجلس براساس تخصصها تقسیمبندی میشود. وقتی میگوییم کمیسیون صنعت، طبعا باید متخصصان صنعت و کسانی که در این زمینه تجربه یا دانش دارند به این کمیسیون بروند. نمایندگان مجلس در کمیسیونها براساس تخصص تقسیم میشوند. تخصص مهم است و اگر تخصص نباشد مثل فرد نابینایی است که او را به یک وادی ببرند.
ثبت ديدگاه