مقوله نظم در نماز جمعه از چنان حساسیتی برخوردار است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به عنوان خطیب جمعه، خود شخصا متولی…

سلسله مقالات «خطابه و خطیبان جمعه» تألیف حجت‌الاسلام و المسلمین سید رضا تقوی است که در سال‌های ریاست شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه کشور و در نشریه مبلغان حوزه علمیه قم به‌چاپ رسیده است.

__________________________________________________________

بسم‌الله الرحمن الرحیم

 بخش اول را از اینجا مطالعه کنید

بخش دوم را از اینجا مطالعه کنید

بخش سوم را از اینجا مطالعه کنید

بخش چهارم را از اینجا مطالعه کنید

خطابه و خطیبان جمعه (بخش پنجم)

 

7. تکیه بر اسلحه

از دیگر آداب خطبه خوانی این است که خطیب به هنگام خواندن خطبه، عصا و یا اسلحه به دست بگیرد و با تکیه بر عصا و اسلحه خطبه بخواند. این سنت به دوران پیش از ظهور اسلام بر می گردد؛ زیرا سبک و سیاق خطبه خوانی در جاهلیت چنین بود که خطیب چوبی را به عنوان عصا و یا اسلحه ای مانند نیزه و شمشیر در دست می گرفت و با این هیئت خطبه را ایراد می کرد.

این سنت که با اصول و مبانی دینی تضادی نداشت، نه تنها مورد منع و رد شارع مقدس قرار نگرفت، بلکه به عنوان روشی پسندیده و عملی مستحب مورد تأکید واقع شد.

حضرت صادق علیه السلام فرمود: «إِذَا کَانُوا سَبْعَةً یَوْمَ الْجُمُعَةِ فَلْیُصَلُّوا فِی جَمَاعَةٍ وَ لْیَلْبَسِ الْبُرْدَ وَ الْعِمَامَةَ وَ یَتَوَکَّأُ عَلَی قَوْسٍ أَوْ عَصًا؛ آن زمانی که در روز جمعه تعداد نمازگزاران به هفت نفر رسید، باید نماز [جمعه را که از شرائط آن جماعت است] به جماعت اقامه کنند و لازم است [امام جمعه] لباسی از جنس «بُرد» بپوشد و عمامه بر سر بگذارد و به کمان و یا عصا تکیه کند!»

خطیب جمعه و مردم

مردم در بینش اسلامی عائله خداوند هستند و خدمت به آنها خدمت به اهل و عیال خدا محسوب می شود؛ همان طور که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «الْخَلْقُ عِیَالُ اللَّهِ فَأَحَبُّ الْخَلْقِ إِلَی اللَّهِ مَنْ نَفَعَ عِیَالَ اللَّهِ؛ مردم عیال خداوند هستند. پس محبوب ترین مردم نزد پروردگار کسانی می باشند که به خانواده و عیال خداوند منفعت برسانند.»

حضرت علی علیه السلام در نامه ای به یکی از مدیران نظام حکومتی خود می نویسد:

«وَ اخْفِضْ لِلرَّعِیَّةِ جَنَاحَکَ؛ در برابر مردم خاضع و فروتن باش!»

یکی از حلقات اتصال مردم با نظام اسلامی، نماز جمعه است؛ یعنی مردم و نظام اسلامی در مراسم عبادی ـ سیاسی نماز جمعه به یکدیگر می رسند و در این پیوند، با کمک یکدیگر بسیاری از مشکلات را حل می کنند.

با توجه به اینکه مردم و یکی از مظاهر حاکمیت اسلامی، در نماز جمعه با یکدیگر تلاقی پیدا می کنند، باید این نکته روشن شود که سبک و سیاق حاکمیت در برخورد با مردم چگونه است؟ زیرا نوع برخورد امام جمعه، به عنوان نماینده حاکمیت اسلامی با مردم، تا حدود زیادی می تواند ما را به عمق تفکر اسلامی آشنا سازد و لذا در اینجا به چند نمونه از وظایف امام جمعه اشاره می کنیم تا با نوع برخورد خطیب جمعه با مردم آشنایی بیشتر پیدا شود:

1. سلام به مردم

خطیب جمعه در نخستین دیدارش با مردم، از فراز منبر خطابه، با واژه آهنگین، گوش نواز و روح افزای یکی از حلقات اتصال مردم با نظام اسلامی، نماز جمعه است؛ یعنی مردم و نظام اسلامی در مراسم عبادی ـ سیاسی نماز جمعه به یکدیگر می رسند و در این پیوند، با کمک یکدیگر بسیاری از مشکلات را حل می کنند.

سلام به استقبال مردم می رود و با این نوع رفتار، پیام دوستی و محبت خود را به نمازگزاران ابلاغ می کند و با این شیوه روان شناسانه، زمینه های ذهنی را برای شنیدن خطبه ها آماده می سازد؛ چنان که سیره رسول اکرم صلی الله علیه و آله این چنین بوده است:

«کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله اِذَا صَعِدَ الْمِنْبَرَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ اِسْتَقْبَلَ النَّاسَ بِوَجْهِهِ فَقَالَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ؛ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله زمانی که روز جمعه بر فراز منبر قرار می گرفت، با مردم رو به رو می شد، سپس به آنها «السلام علیکم» می گفت.»

2. رعایت حال مردم

از دیگر آداب خطابه این است که خطیب جمعه، خطابه اش را با توجه به رعایت حال نمازگزاران ایراد بکند. او باید در مرحله نخست مخاطب شناسی کند و از این طریق، به ظرفیت فکری و علمی مخاطبانش آگاهی نسبی داشته باشد تا متناسب با توانایی عقل و علم آنان سخن بگوید؛ چنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِیَاءِ أُمِرْنَا أَنْ نُکَلِّمَ النَّاسَ عَلَی قَدْرِ عُقُولِهِمْ؛ ما گروه پیامبران مأموریت یافته ایم تا [در هدایتهای خود] متناسب با سطح عقل و اندیشه مردم سخن بگوییم.»

خطیب نباید در گفتار خود از مطالب سخت و سنگین علمی استفاده کند؛ به گونه ای که از آن همه سخن علمی، مخاطب نتواند بهره مند شود. او باید محتوای خطابه اش را که به منزله غذا برای روح شنونده است، متناسب با مزاج او تقدیم بدارد.

همچنین خطیب جمعه باید از لحاظ «زمان» خطابه اش را به گونه ای تنظیم کند که مخاطبش را خسته نکند؛ زیرا طولانی شدن خطبه ها خستگی و افسردگی را به دنبال خواهد داشت و خستگی موجب می شود تا نشاط از شنونده سلب گردد و عبادت اگر با نشاط همراه نباشد، نه تنها نمازگزار از معنویت آن لذت نمی برد و در چنین شرائطی نمی تواند جان و روان خود را تحت تأثیر قرار بدهد، بلکه آثار منفی و زیانباری را بر روح و روانش باقی می گذارد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «إِنَّ هَذَا الدِّینَ مَتِینٌ فَأَوْغِلُوا فِیهِ بِرِفْقٍ وَ لَا تُکَرِّهُوا عِبَادَةَ اللَّهِ إِلَی عِبَادِ اللَّهِ؛ همانا این دین [اسلام احکامش] متین و استوار است. پس با مدارا در آن وارد شوید و با اکراه، بندگان خدا را به عبادت خداوند نکشانید!»

سیره و سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این بود که خطبه ها را کوتاه و روان ایراد می کرد و در زندگی آن حضرت این گونه ثبت شده است که:

«کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله لَا یُطیلُ الْمَوْعِظَةَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ اِنَّمَا هُنَّ کَلِمَاتٌ یَسِیرَاتٌ؛

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روز جمعه، موعظه را طولانی نمی کرد. خطابه آن حضرت، کلماتی کوتاه و روان بود.»

نه تنها رسول خدا صلی الله علیه و آله خطبه ها را کوتاه ایراد می فرمود، بلکه به مناسبتهای مختلف به دیگران هم توصیه می کرد که با خطبه های طولانی مردم را خسته نکنند.

«عَنْ عَمَّارِ بْنِ یَاسِرْ اَمَرَنَا رَسُولُ اللَّهِ بِاِقْصَارِ الْخُطَبِ؛ از عمار یاسر نقل شده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ما را به کوتاه کردن خطبه ها فرمان داد.»

آن حضرت هر گاه فرماندهی را در لشکری نصب می کرد، یکی از سفارشاتش این بود که در نماز جمعه خطبه ها را کوتاه بخواند:

«اِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله کَانَ اِذَا بَعَثَ اَمِیرا قَالَ اَقْصِرِ الْخُطْبَةَ وَ اَقِلَّ الْکَلامَ؛ زمانی که رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمانده و امیری را حکم می داد، می فرمود: خطبه را کوتاه کن و سخن را کمتر بگو!»

امامان جمعه و جماعت باید نماز را متناسب با شرائط جسمی و روحی «اضعف مأمومین» به جای آورند. حضرت علی علیه السلام می فرماید: «زمانی که از طرف رسول خدا صلی الله علیه و آله مأموریت پیدا کردم تا به سرزمین یمن بروم، در آستانه حرکت به سمت یمن، از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پرسیدم:

«کَیْفَ أُصَلِّی بِهِمْ فَقَالَ صَلِّ بِهِمْ کَصَلَاةِ أَضْعَفِهِمْ وَ کُنْ بِالْمُوءْمِنِینَ رَحِیماً؛ چگونه با آنها نماز بگزارم؟ فرمود: نماز را با توجه به حال ضعیف ترین نماز گزاران اقامه کن و نسبت به مؤمنان مهربان باش!»

3. نظم و انتظام مردم

از رسالتهای خطیب نماز جمعه این است که مردم را به نظم و انضباط تشویق و ترغیب کند؛ زیرا یکی از عوامل موفقیت در زندگی فردی و اجتماعی انسانها نظم است.

در فرهنگ اسلامی نظم و انتظام از چنان موقعیتی برخوردار است که حضرت امیر مؤمنان علیه السلام ، تربیت شده مکتب نبوت و قرآن، در واپسین لحظه های زندگی خویش، پیروانش را به نظم در امور توصیه می کند و می فرماید:

«أُوصِیکُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقْوَی اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ؛ شما دو فرزندم [حسن و حسین علیهماالسلام ] و تمام فرزندان و خاندانم و همچنین همه کسانی را که این وصیت نامه من به آنان می رسد، به رعایت تقوای الهی و نظم در امور سفارش می کنم.»

مقوله نظم در نماز جمعه از چنان حساسیتی برخوردار است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به عنوان خطیب جمعه، خود شخصا متولی تنظیم صفوف نمازگزاران می شد تا به آنان اهمیت نظم را متذکر شده باشد؛ چنان که اصحاب آن حضرت گفته اند:

«کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یُسَوِّی صُفُوفَنَا کَأَنَّمَا یُسَوِّی بِهَا الْقِدَاحَ؛ همان طور که چوب پیکان را می تراشند و صاف خطیب جمعه باید از لحاظ «زمان» خطابه اش را به گونه ای تنظیم کند که مخاطبش را خسته نکند

می کنند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز صفهای نماز ما را صاف و مرتب می کرد.»

اهمیت موضوع را باید از این سخن پیامبر صلی الله علیه و آله فهمید که می فرمود:

«أَقِیمُوا صُفُوفَکُمْ فَإِنِّی أَرَاکُمْ مِنْ خَلْفِی کَمَا أَرَاکُمْ مِنْ قُدَّامِی وَ مِنْ بَیْنِ یَدَیَّ وَ لَا تُخَالِفُوا فَیُخَالِفَ اللَّهُ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ؛ صفهای نمازتان را [منظم] به پا دارید و بدانید که من شما را همان طور که از جلوی رو می بینم، از پشت سر هم می بینم. نامنظم نباشید که [رفتار نامطلوب در دلهای شما نیز اثر می گذارد و] خداوند دلهایتان را متشتت می سازد.»

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در تعبیر دیگری، نسبت به نظم صفوف می فرماید: «سَوُّوا بَیْنَ صُفُوفِکُمْ وَ حَاذُوا بَیْنَ مَنَاکِبِکُمْ لَا یَسْتَحْوِذُ عَلَیْکُمُ الشَّیْطَانُ؛ صفهای نمازتان را مرتب کنید و به گونه ای شانه به شانه یکدیگر قرار بگیرید که شیطان بر شما چیره نشود.»

تا اینجا به چند نمونه از مسئولیتهای خطیب در برابر مردم اشاره کردیم. مردم نیز در مقابل خطیب وظایفی دارند که باید به آن عمل کنند. در اینجا ما به دو نمونه از آن وظایف اشاره می کنیم:

الف. خطیب، قبله مردم

آن گاه که امام جمعه در جایگاه خطابه قرار می گیرد تا برای مردم خطبه بخواند، مخاطبان و نمازگزاران باید رو به روی خطیب بنشینند؛ حتی اگر جایگاه خطابه در جهت قبله نباشد، بر حاضران است تا چهره در چهره امام جمعه قرار بگیرند.

امام صادق علیه السلام از قول رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «کُلُّ وَاعِظٍ قِبْلَةٌ یَعْنِی إِذَا خَطَبَ الْإِمَامُ النَّاسَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ یَنْبَغِی لِلنَّاسِ أَنْ یَسْتَقْبِلُوهُ؛ هر واعظ و خطیبی [بر شنونده] قبله است؛ یعنی زمانی که در روز جمعه، امام برای مردم خطبه می خواند، سزاوار است که مردم رو به روی امام قرار بگیرند.»

ب. سکوت مردم

از دیگر آداب نماز جمعه، برای شرکت کنندگان در نماز این است که به هنگام ایراد خطبه سکوت را کاملاً رعایت کنند. ادب هم همین را اقتضا می کند که وقتی شخصی در حال سخن گفتن است، حاضران به سخنان او گوش بدهند و از هر گونه حرکت که موجب می شود تمرکز او خدشه دار شود، پرهیز کنند.

«حسن استماع» از سجایای اخلاقی و حاکی از ادب شنونده در مقابل گوینده است و برای نیل به این فضیلت انسانی و مزیت اجتماعی، مجاهده و کوشش لازم است. کسی که می خواهد واجد حسن استماع باشد، باید با تداوم مراقبت آن را ملکه خود سازد و به صورت یک عادت ثابت در ضمیر خود مستقر و پا بر جا کند.

امیر مؤمنان علیه السلام می فرماید: «عَوِّدْ اُذُنَکَ حُسْنَ الْاِسْتِمَاعِ؛ گوشَت را به نیک شنیدن، عادت بده!»

«حسن استماع، نه فقط برای مستمع نافع است و او را از علم بهره مند می سازد، بلکه برای گوینده دانا نیز مفید است؛ زیرا شنونده فهیم که دارای حسن استماع باشد، فکر مرد دانا را به تحرک و فعالیت وا می دارد و در وی زمینه ای به وجود می آورد که ذخایر درونی خود را هر چه بیشتر برون افکند، معلومات خویش را هر چه زیادتر به زبان آورد و بهره فزون تری نصیب مستمع لایق خود نماید.»

این سخن شیر است در پستان جان         بی کشنده خوش نمی گردد روان

مستمع چون تشنه و جوینده شد             واعظ ار مرده بود گوینده شد

در فرهنگ و اخلاق اسلامی، واعظ و ناصح بر مخاطب و نصیحت امامان جمعه و جماعت باید نماز را متناسب با شرائط جسمی و روحی «اضعف مأمومین» به جای آورند

شونده حق دارد و او باید با حسن استماع، حق گوینده را ادا کند؛ چنان که حضرت سجاد علیه السلام در فرازی از رساله حقوقیه، به این حق اشاره می کند و می فرماید:

«وَ أَمَّا حَقُّ النَّاصِحِ فَأَنْ تُلِینَ لَهُ جَنَاحَکَ ثُمَّ تَشْرَئِبَّ لَهُ قَلْبَکَ وَ تَفْتَحَ لَهُ سَمْعَکَ حَتَّی تَفْهَمَ عَنْهُ نَصِیحَتَهُ؛ و امّا حق نصیحت کننده این است که نسبت به او تواضع داشته باشی و سپس دل خود را به او بسپاری تا از نصیحت او سیرابش گردانی و گوش خود را برای او باز کنی تا اندرز او را بفهمی.»

اینکه در نماز جمعه تأکید شده است تا هنگامی که خطیب جمعه به ایراد خطبه مشغول است، نمازگزاران و مخاطبان سکوت را کاملاً رعایت کنند و سرا پا گوش باشند، دلایل متعددی دارد: اولاً چنان که در برخی از روایات آمده است، خطبه های نماز جمعه به جای دو رکعت نماز محسوب می شود. بنابراین، مخاطب هنگام گوش دادن به خطبه، در حال نماز است و در چنین حالتی، سخن گفتن درست نیست؛ ثانیا مخاطب با سکوت خود به خطیب پیام می دهد که من آمادگی خود را جهت استماع سخنان شما اعلام می دارم.

حضرت صادق علیه السلام از پدران خود نقل فرمود که: «نَهَی رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله عَنِ الْکَلَامِ یَوْمَ الْجُمُعَةِ وَ الْإِمَامُ یَخْطُبُ فَمَنْ فَعَلَ ذَلِکَ فَقَدْ لَغَا وَ مَنْ لَغَا فَلَا جُمُعَةَ لَهُ؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله از سخن گفتن در روز جمعه، هنگامی که امام جمعه در حال ایراد خطبه می باشد، نهی فرمودند. بنابراین، هر کس که [در زمان خواندن خطبه،] سخن بگوید، بدون تردید کار لغوی کرده است و هر کس کار بیهوده و لغو انجام بدهد، از برکت و فیض جمعه محروم است.»

 

ادامه دارد