در فرهنگ انبیاء، کار بر روی زمین از تقدس بسیار بالایی برخوردار است آنانكه بهوسیله کار، با زمین رابطه برقرار میکنند زمینها را شخم میزنند، بذرها را در آن میافشانند نهالها را پرورش میدهند و با رنجهای بسیار…
*******************************************************
خویشاوندی انسان با زمین-بخش دوم
پدیدآورنده: سید رضا تقوی
امانتداری زمین
جهان خلقت را زیباییهایی میباشد که ما را به خالق حکیم و دانای آن هدایت میکند هر موجودی در عالم خود زیباییهای فراوانی دارد که هركس بهاندازه فهم و درکش میتواند به آن زیباییها برسد و لذت تماشای نظام احسن را بیابد.
در میان مخلوقات، زمین را زیباییهای فراوانی است که یکی از این زیباییها امانتداری است. آنچهکه خداوند در دل این کره خاکی به رسم ودیعه گذاشته تا به انسان تحویل دهد بدون هیچ دستبردی بعد از هزاران سال به صاحب اصلیاش باز میگرداند.
مواد مفیدی را که در دل، ذخیره کرده آنگاه که دست نیاز انسان بهسوی زمین دراز میشود با سخاوتی هرچه بیشتر، آنها را تقدیم انسان میکند و به روح و جسماش طراوت میبخشد.
«وَ أخرَجَتِ الأرضُ أثقالُها»(۲۶)
«و زمین به امر پروردگار، گنجهای گرانبهای خود را خارج میسازد.»
هرچند، این آیه، مربوط به روز قیامت است و از آغاز آن روز، خبر میدهد ولی ما در همین دنیا، همهروزه معاد و قیامت را در طبیعت مشاهده میکنیم. ویژگی دیگری که زمین دارد این استکه هر خوب و بدی بر پشت آن انجام شود ضبط میکند تا در روز قیامت بهخوبی یا بدی اشخاص شهادت بدهد.
«یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها»
«روز قیامت زمین کارهای نیک و زشتی را که در آن انجام گرفته، خبر میدهد.»
«قال النبی(ص): اِنَّ الأرضَ لِتُخبِرَ یَومَ القِیامَةِ بِکُل ما عَمِلَ عَلی ظهرها»(۲۷)
«پیامبر اسلام فرمود: زمین در روز قیامت هرکاری را که بر پشت آن واقع شده است خبر میدهد.»
که زمین آن روز آید در سخن | بدهد اخبار، از عملها تن بتن | |
هرچه هرکس کرده، اندر پشت او | بازگوید بیتأمل مو بمو | |
اوفتد از پرده بیرون، رازها | ماند از خجلت بکام، آوازها |
از نظر اسلام، زمین در رابطه با انسان دو کار را با کمال صداقت انجام میدهد یکی اینکه مواد ذخیرهشده خود را به او میدهد و دیگر، کلیه کارها او را برای شهادت در پیشگاه خدا ثبت میکند، ولی در هر دو قسمت با کمال صداقت و امانتداری برخورد مینماید نه در عطایش بخل میورزد و نه در قضاوتش خیانت میکند.
احترام زمین
برخورد متواضعانه با نعمتهای خداوند، از اخلاق اسلامی است آیین آسمانی اسلام، یکی از مراحل شکر و سپاس را این میداند که انسان مؤمن در رفتار و گفتار و کردار، نسبت به نعمتها متواضع باشد و از تحقیر و بیاعتنایی که نوعی ناسپاسی و کفران است خودداری کند.
خودپسندی در برابر زیباییهای عالم آفرینش و تکبر در پیشگاه تسیبحگویان جهان خلقت و گردنفرازی در تواضعخانه خداوندی از صفات زشتی است که انسان را تا مرحله حیوان و بلکه پستتر از آن ساقط میکند.
همانطور که قبلاً اشاره شد، زمین، یکی از نعمتهای ارزشمند خداوند است که اکثر نیازمندیهای انسان، در زمین وجود دارد و ادامه زندگی خود را وابسته به ذخایر موجود در زمین میداند. از آن روزی که نخستین خشت ساختمان وجود انسان بنا میشود تا آن روزی که جان به جانآفرین تسلیم مینماید حتی برای یک لحظه هم نمیتواند بدون برخورداری از نعمت زمین زندگی کند پس انسان بیشترین ارتباط را با زمین دارد و بهقول قرآن کریم، انسان کودکی را ماند که در گاهواره زمین رشد میکند باید آرامش و آسایش خویش را مدیون این نعمت بداند.
«أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً»(۲۸)
«آیا ما زمین را برای انسان گاهواره قرار ندادیم؟»
حال که به اهمیت نعمت زمین آگاه شدیم شکل برخورد ما بهعنوان کسانی که بر خوان گسترده زمین نشستهایم باید چگونه باشد؟
اسلام در منابع فکری و اخلاقی خود، شیوه برخورد با نعمت زمین را به ما آموخته است و در موارد گوناگون، توصیه نموده که با رفتار متواضعانه و دوری از خودپسندی و تکبر شکر نعمت زمین را به جا آورید.
«وَ لَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا، إِنَّكَ لَن تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَ لَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا»(۲۹)
«از روی کبر و خودپسندی در روی زمین راه مرو زیرا تو هرگز نمیتوانی زمین را بشکافی و هرگز طول قامتت به کوهها نمیرسد.»
آنانكه بههنگام راه رفتن، پاهای خود را به زمین میکوبند و از روی غرور، گردن را به آسمان میکشند، باید بدانند که با چنین رفتاری، عظمت پیدا نمیکنند زیرا پایکوفتنهای متکبرانه و گردنفرازیهای مغرورانه، عظمت به انسان نمیبخشد و در برابر بزرگی زمین و بلندی قلههای کوهها بسیار کوچک است.
«وَ لَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا، اِنَّ الله لا یُحِبُّ کُلُّ مُختالٍ فَخُور»(۳۰)
«براساس تصورات باطل ذهنی در زمین گام برمدار که خداوند متکبر فخرفروش را دوست نمیدارد.»
اینگونه آیات و روایاتِ تربیتی شکل راه رفتن را بر روی زمین به انسان میآموزد و جامعه اسلامی آموزش میدهد تا در برابر نعمتهای الهی خاضعانه برخورد کند و با برخوردهای مناسب بر نعمتها بیافزاید.
«قال النَّبیُّ(ص): فَتَوَاضَعُوا یَرْفَعْكُمُ اللَّهُ»(۳۱)
«پیامبر اکرم(ص) فرمود: فروتنی کنید تا خداوند شما را بلند کند.»
حضرت علی(ع) در خطبه معروف «همام» که درباره ویژگیهای متقین سخن گفته است، یکی از صفات برجسته پرهیزکاران را تواضع دانسته و میفرماید:
«وَ مَشْیُهُمُ التَّوَاضُعُ»
«پرهیزکاران کسانی هستند که متواضعانه راه میروند.»
پس در فرهنگ اسلامی، زمین یکی از نعمتهای خداوند است و این نعمت الهی احترام ویژهای دارد، برخوردهای متکبرانه، کفران نعمت و رفتارهای متواضعانه شکر این نعمت است.
وراثت زمین
زمین پهناور، میدان رشد و تعالی انسان است و خالق جهان آن را برای انسان آفریده و موجودی با این همه عظمت را «ذلول» و مسخر او ساخته است هر انسانی با هر نوع طرز تفکری، موحّد یا مشرک، کافر یا مومن، عادل و یا ظالم، از منافع زمین استفاده میکند ولی آنچه که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که حاکمیت و وراثت زمین با کیست؟ آیا همانند بهرهبرداری از منابع و ذخایر زمین باید عمومیت داشته باشد یعنی هرکس و با هر فکر و اندیشهای میتواند بر زمین حاکم باشد؟ یا اینکه حاکمیت زمین را باید قشر خاصی و اندیشه سازگاری با نظام آفرینش و چهرههای پاکی در اختیار بگیرند؟
آنطور که از منابع فکری اسلامی و سایر کتابهای آسمانی استفاده میشود این است که حاکمیت زمین را باید بندگان صالح خدا بدست بگیرند زیرا ظلم و ستمگری با طبع این جهان نمیسازد حکومت ستمگران و طاغوتها، فساد جهان و انحطاط انسان را بهدنبال دارد و شایستگان تاریخ با صلاحیتهای علمی و عملی که دارند، باید در یک قیام فراگیرِ جهانی، ریشه ظالمان و ظلمتها را قطع نموده و دست خیانتکارشان را از سر مستضعفان برای همیشه جدا کنند و این مژدهای است که دیر یا زود انجام خواهد شد.
«وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ- أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُون»(۳۲)
«ما در زبور که بعد از تورات نازل شده است نوشتهایم که وراثت و حکومت زمین، از آن بندگان صالح من خواهد بود.»
در بینش اسلامی، باید عباد صالح بر زمین حاکمیت داشته باشند که طبق روایات فراوان، این بندگان صالح، همان یاران مهدی موعود(عج) هستند که وارث بهحق زمین میباشند.
تطهیر زمین از ظلم و گسترش دادگری به دست انسانهای پاک و دارای صلاحیت انجام خواهد گرفت.
«قال النَّبی(ص): لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْیَوْمَ حَتَّى یَبْعَثَ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَیْتِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»(۳۳)
«پیامبر اسلام فرمود: اگر ازعمر این دنیا جز یک روز نماند خداوند آن روز را آنقدر طولانی خواهد کرد تا مردی را از خانواده من برانگیزد که زمین را پر از عدل و داد گرداند همانطور که از ظلم و جور پرشده است.»
پیشوایان معصوم ما در تفسیر آیه «اِنَّ الأرضَ یَرثها عِبادِیَ الصّالِحُونَ» فرمودهاند: «هُم اَصحابُ المَهدِیُ فِی آخِرِ الزَّمانِ» آن بندگان صالحی که خداوند در آیه بهعنوان وارثان زمین معرفی میکند یاران حضرت مهدی(عج) میباشند که در آخرالزمان در یک جهاد جهانی صفحه آلودهشده بهظلم را تطهیر مینمایند.
ای مقصد ایجاد، سر از خاک بدر کن | وز مزرع دین، این خس و خاشاک بهدرکن | |
زین پاک زمین، مردم ناپاک بهدرکن | از کشور جم لشگر ضحاک بهدر کن | |
از مغز خرد، نشئه تریاک بدرکن | این جوق شغالان را از تاک بهدرکن | |
وز گلّهی اغنام، بِران گرگ ستمکار | ||
ابری شده بالا و گرفته است فضا را | از دود و شرر تیره نموده است هوا را | |
آتش زده سکان زمین را و سما را | سوزانده بهچرخ اختر و در خاک گیا را | |
ای واسطه رحمت حق، بهر خدا را | زین خاک بگردان ره طوفان بلا را | |
بشکاف زهم، سینه این ابر شرر بار |
کار بر روی زمین
در فرهنگ انبیاء، کار بر روی زمین از تقدس بسیار بالایی برخوردار است آنانكه بهوسیله کار، با زمین رابطه برقرار میکنند زمینها را شخم میزنند، بذرها را در آن میافشانند نهالها را پرورش میدهند و با رنجهای بسیار، گنجهای فراوان بهدست میآورند کشاورزانند.
کشاورز یعنی کسی که بیشترین خویشاوندی را با زمین دارد، یعنی کسیکه لباس غواصی در دریای خاک را پوشیده تا از عمق این دریا، گوهرهای تابناک استخراج کند گوهر زیبای گندم را، گوهر درخشنده گلها را.
«قال الصادق(ع): الزّارِعُونَ کُنُوزُ الأنامِ»(۳۴)
«امام صادق(ع) فرمود: کشاورزان گنجهای جامعهاند.»
کشاورزی از بهترین و مفیدترین شغلهاست که هر جامعهای، کشاورز نداشته باشد بنیههای اقتصادی ندارد.
قال الصادق(ع): «الکیمیاءُ الأکبَر ألزِراعَةُ»(۳۵)
امام صادق(ع) فرمودند: «گرانبهاترین اکسیر زراعت است.»
اسلام، اقتصاد کشاورزی را بهترین و مطمئنترین اقتصاد میداند.
«سُئِلَ النَبّی(ص): أیُّ المالِ خَیرٌ؟ فَقالَ(ص): زَرْعٌ زَرَعَهُ صَاحِبُهُ وَ أَصْلَحَهُ وَ أَدَّى حَقَّهُ یَوْمَ حَصَادِه»(۳۶)
«از پیامبر اسلام درباره بهترین ثروت سوال شد، آنحضرت فرمود: زراعتی که با دست کشاورز کشت شده و با مراقبتهایش به بار نشسته و به هنگام برداشت، حقوق واجببهاش پرداخت گردیده باشد.»
شعار اسلام در مورد برخورد با زمین این است:
«اُطلُبُوا الرِزقَ مِن خَبایا الأرضِ»(۳۷)
«روزی را ازدل زمین به دست آورید.»
خداوند و کشاورزی
از دیدگاه اسلامی، کشاورزی دارای آنچنان اهمیتی است که در پیشگاه خداوند از بهترین کارها محسوب میشود چنانكه یکی از دوستان امام صادق(ع) درباره کشاورز و کشاورزی از آنحضرت پرسش کرد.
امام صادق(ع) در پاسخ او فرمود:
«هُمُ الزَّارِعُونَ كُنُوزُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ مَا فِی الْأَعْمَالِ شَیْءٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنَ الزِّرَاعَةِ …» (۳۸)
«کشاورزان گنجهای خداوند در زمین هستند و هیچ عملی در نزد خداوند، بهتر و ارزشمندتر از زراعت نیست.»
قرآن کریم پا را از این هم فراتر نهاده و خداوند را با آنهمه عظمت، کشاورز معرفی میکند و میگوید:
«أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُون»(۳۹)
«آیا شما زارع هستید یا من؟ آری کشاورز حقیقی منم.»
در روایات ما آمده است که امام صادق(ع) میفرمود هرگاه خود را برای افشاندن بذر، آماده کردید نخست مشتی از بذر را برداشته و رو به قبله بایستید و این آیه را بخوانید «أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُون» سپس بگویید «أللّهُمَ اجعَلهُ حُبَّاً مُبارَکاً…» آن وقت بذر را بیافشانید.
با توجه به این فرازهای تابناک در منابع اسلامی، آیا هیچ مکتبی همانند اسلام برای کشاورز و کشاورزی اهمیت قائل است؟ آیا مکتبهای مادی و الحادی امروز، که در زیر پوشش شعارهای ظاهرفریب طرفداری از دهقانان و کارگران، زندگی میکنند بهاندازه یکصدم اسلام برای زارع و زراعت احترام قائلند؟ آیا خداوندان این مکاتب، حاضرند خود را کشاورز معرفی کنند؟ و یا بر دست کارگری بوسه زنند؟
انبیاء و کشاورزی
مطالعه در تاریخ پیامبران الهی به ما ثابت میکند که این بزرگمردان، در میان همه کارهای متنوع، شغل کشاورزی و دامداری انتخاب کرده بودند و از یک جهت میتوان ادعا کرد که پیامبران خدا نخستین کشاورزانی هستند که در گسترش، آموزش، شیوههای استفاده از زمین، و بالاخره کاشت و داشت و برداشت، سهم بسزایی دارند.
امام صادق(ع) فرمود: آنروز که آدم ابوالبشر از بهشت به زمین رانده شد و نیاز به غذا و آب را احساس کرد با جبرئیل به مشورت پرداخت و از او استمداد طلبید. فرشتهی مقربِ خداوند، حضرت آدم را اینگونه راهنمایی کرد:
«یَا آدَمُ! كُنْ حَرَّاثا» ای آدم ابوالبشر! اگر میخواهی نیازمندیهایت برطرف شود کشاورز باش و به شغل کشاورزی پرداز.(۴۱)
تنها حضرت آدم(ع) کشاورزی را انتخاب نکرده است، بلکه خداوند، روزی پیامبرانش را در کشاورزی و دامداری قرار داده است.
قال الصادق(ع): «اِنَّ اللّهَ جَعَلَ أرزاقَ أنبیائهُ فِی الزَّرعِ والضَّرعِ»(۴۲)
امام صادق(ع) فرمودند: «خداوند روزی پیامبران خود را در زراعت و دامداری قرار داده است.»
امامان معصوم ما که وارثان انبیاء هستند هر کدام در فرصتهای مناسبِ زندگی و آنوقت که از آزادی بیشتری برخوردار میشدند بلافاصله به کار زراعت میپرداختند چنانكه در زندگی علی(ع) میخوانیم آنحضرت قناتها را حفر نمود، نخلستانهایی را بهوجود آورد و سرزمینهای سوزانی را آبادان ساخت. امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نیز کشاورزی میکردند.
متولیان کشاورزی
نظام اسلامی که ریشه در وحی دارد و با هدایتهای جامع، انسان را در ابعاد گوناگون مادی و معنوی میبیند جهان آفرینش را بهترین میدان برای رشد انسان میداند، و انسان باید با وسایلِ همین جهان و استعدادهای موجود و کشف راههای رشد و گذشتن از میان تودههای مشکلات به مسند «خلیفة الله» برسد و لذا میتوان گفت که امکانات موجود در دل طبیعت، بهمنزله سکویی برای پرش و پرواز انسان بهسوی خداوند است.
نکته قابل توجه این است که داشتن امکانات، فراوانی آب و خاک، جنگل و معادن و ثروتهای سرشار خدادادی نهتنها دردها را درمان و بیماریهای ناشی از فقر را شفا نمیبخشد بلکه در کنار وفور اینگونه امکانات، نیازمند ارادههای مصمم، اندیشههای خلاق، برنامهریزیهای دقیق و شیوههای بهرهگیری صحیح هستیم چه بسیارند ملتهایی که با داشتن منابع طبیعی فراوان، دشتهای وسیع و شرایط مناسب آب و خاک و فضا برای نان شبشان محتاجند و کمترین استفاده را از مواهب الهی ندارند. در مقابل ملتهایی بوده و هستند که از آنچنان امکانات و شرایط مساعدی برخوردار نبودهاند ولی با اراده پولادین و اندیشه منظم از منابع و استعدادهای طبیعی، بیشترین بهرهوری را داشتهاند.
در کشور اسلامی ایران منابع سرشار خاک، جنگلهای سرسبز، دشتهای پهناور، آبها و آبشارها، کوهها و قلهها و فضاهای مناسب فراوان وجود دارد. از طرفی دیگر، ملتی نجیب و با ایمان، مردمانی شجاع و غیور، امتی مخلص و فداکار، استعدادهایی خلاق، اندیشههایی پرتوان، ذوقهایی سرشار از زیبایی، در کنار مواهب طبیعی موجود است که میتوان این نیروی انسانی توانمند را در میان دشتها و کوهها و جنگلها به کار گرفت و در مدتی نهچندان دور این کشور را از جهت مواد غذایی در زمینه کشاورزی به خودکفایی رساند.
در مرحله نخست، وجود اینهمه امکانات، وظیفه دولت جمهوری اسلامی را سنگینتر میکند و در این میان، وزارت کشاورزی مسئولیت بیشتری دارد و به تعبیری، میتوان گفت که وزارت کشاورزی و مسئولین شاغل در این وزارتخانه، متولیان منابع طبیعی بهویژه آب و خاک و مراتع و جنگل هستند.
وزارت کشاورزی که مدیریت کشاورزی کشور اسلامی را برعهده دارد، باید وظیفه حساس خود را بشناسد و رسالت سنگین خویش را در فضای عطرآگین انقلاب اسلامی که عطر لالههای سرخ شهادت جانها را سرمست مینماید هرچه بیشتر احساس کند.
ملت ما اگر در امر کشاورزی، به خودکفایی نرسد هرگز به استقلال واقعی نخواهد رسید زیرا مردمی که در تأمین نانِ سفرهشان، محتاج بیگانگان باشند هرچند در قسمتهای دیگر، نیازمند دیگران نباشند آنان وابسته خواهند بود.
ملتی که برای سیر کردن شکم خود و فرزندانش، دست نیاز بهسوی دیگران دراز کند، شخصیت انسانی خود را تحقیرشده میبیند و این برعهده وزارت کشاورزی است که با کوششی انقلابی، این لکه ننگ را از دامن ملت شهیدپرورمان پاک نماید و شکسته شدن شخصیت عظیم امتی را بر خود نپسندد.
اگر دشمنان انقلاب اسلامی بتوانند ما را در امر کشاورزی و مواد ضروری زندگی، وابسته نگه دارند به هدف پلیدشان رسیدهاند باید در سیاستگذاری، محور خودکفایی و استقلال را کشاورزی قرار داد و صنعت را بهعنوان یکی از خدمتگزاران کشاورزی بهحساب آورد.
قرآن کریم نقشههای شوم دشمنان و شیوههای مبارزه آنان با اسلام و مسلمانان را در یکی از آیات خود بیان داشته و به امت اسلامی هشدار میدهد که دشمن از طریق فساد در فرهنگ و کشاورزی، ذلت و شکست شما را دنبال میکند.
«وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ»(۴۳)
«ای پیامبر: دشمنان منافق، هنگامی که از نزد تو خارج میشوند میکوشند تا در زمین فساد ایجاد کنند و زراعت و نسل را نابود نمایند.»
وزارت کشاورزی، همانگونهکه آفتهای گندم و پنبه را شناسایی میکند و با تجهیزات مناسب به جنگ آنها میرود باید با اندیشههای تخریبگری که استقلال این کشور را دشمناند، بهمبارزه برخیزد و آفتهای فکری را در فرهنگ زمین و آب و کشاورزی با منطق محکم اسلامی از میان بردارد و در اینجا به بخشی از عمدهترین آنها اشاره میشود.
۱- امروز در کشور ما، یکی از مشکلترین و پیچیدهترین مسائل، مسأله زمین است که اگر به دادگستریها سری بزنیم و پروندهها و اختلالات را مطالعه کنیم، خواهیم دید که درصد قابل توجهی از درگیریها در روستاها و مناطق کشاورزی ما، مربوط به آب و زمین میشود، پیدا کردن ریشههای این درگیریها و چگونگی برخورد با این مشکل از مسئولیتهای وزارت کشاورزی است که با کمک نهادهای قضایی و سیاسی باید حل گردد.
۲- بلاتکلیفی کشاورزان در مورد زمینهایی که از اصلاحات ارضی سابق در اختیارشان قرار گرفته و نیز زمینهای مالکان بزرگ و همچنین زمینهای منابع ملی.
۳- مشکل سندهای ثبتی و مدارک قانونی بسیاری که در دست خوانین و تیره و تبارشان میباشد مدارکی که حاکی از مالکیت از این کوه تا آن کوه و یا تا محدودهای که صدای سگشان یا برد گلولهشان میرفته میباشد و حتی آن کشاورز زحمتکش بهاندازه یک قبر هم، زمین برای مردن ندارد و اگر روز حقش فرا برسد باید در زمین ارباب دفن شود، از مشکلات دیگر کشاورزی است و این قبیل مشکلات باید بهوسیله مجلس شورای اسلامی و شورای عالی قضایی حل گردد.
۴- اختلاف سطح درآمد بین کشاورزی و صنعت که موجبات جذب کشاورزان به مراکز صنعتی و تعطیلی کشاورزی را فراهم آورده از مسائل بسیار حساسی است که باید هرچه سریعتر به آن رسیدگی شود و پیامد این کار، مهاجرت بیرویه روستاییان به شهرها است و تبدیل قشر عظیم تولیدکننده به مصرفکننده.
۵- عدم هماهنگی مابین رشد صنعت و کشاورزی، باعث گردیده تا مراکز صنعتی، یکی پس از دیگری بهوجود آید، زمینهای کشاورزی را اشغال کند و نیروهای کشاورز را جذب نماید. صنعت با جاذبههای فراوانی که دارد و نیز سرعت در باردهی، اسب سرکشی را ماند که اگر دهنهاش را رها کنیم سوارش را بر زمین خواهد کوفت و لذا من معتقدم که دهنه اسب سرکش صنعت، باید به دست مسئولان کشاورزی باشد وگرنه در آیندهای نهچندان دور، شاهد شکستن ساقههای گندم و سوختن مزارع سرسبز توسط چرخهای سنگین و لوله اگزوز ماشینهای صنعت خواهیم بود.
۶- پایین بودن سطح آگاهی کشاورزان در امر کشاورزی، کمبود نیروهای متخصص، و ضعیف بودن نظارتها و هدایتها بر عملکرد کشاورزان، وامهای کشاورزی، ماشینآلات کشاورزی از مشکلات دیگری میباشد که باید هرچه سریعتر رسیدگی شود.
۷- سیستم اداری در وزارت کشاورزی، خود مانع بسیار بزرگی بر سر راه آموزشها و هدایتهای کشاورزان است، سیستم اداریِ هر وزارتخانهای، متناسب با مسئولیتهایش تدوین گردد یعنی سیستم وزارت کشاورزی باید طابق کشاورزی باشد، برای درک این معنا میتوانید سری به کاخ وزارت کشاورزی در تهران بزنید. اصولاً این وزارتخانه باید بیشتر مزرعهنشین باشد نه کاخنشین.
مطالب گفتنی بسیار است این سخن را میگذارم تا وقت دگر و تنها در پایان این مقال، وصیتی را که پیامبر اسلام به هنگام وفاتش به علی(ع) در مورد توجه به کشاورزی فرمود بیان میدارم، امید اینکه مسئولان کشاورزی ما، سفارش پیامبر را آویزه گوش خود قرار دهند.
«وَصی رَسُولُ الله(ع) عَلیاً عِندَ وَفاتِهِ فَقالَ: یاعَلیُّ! لایُظلَمُ الفَلاحُونَ بِحَضرَتِکَ»(۴۴)
«پیامبر اسلام به هنگام وفاتش به علی(ع) وصیت نمود و فرمود: ای علی! در حکومت و مدیریت تو به کشاورزان ستم نشود.»
پینوشت:
۲۶. زلزال/ آیه ۲
۲۷. الدرالمنشور/ ج ۶/ ص ۳۸۰ بنقل معاد فلسفی/ ج ۲/ ص ۵۸
۲۸. نباء/ آیه ۶
۲۹. اسراء/ آیه ۳۹
۳۰. لقمان/ آیه ۱۸
۳۱. وسائل الشیعه/ ج ۱۱/ ص ۲۱۸
۳۲. انبیاء/ آیه ۱۰۵
۳۳. تفسیر نورالثقلین/ ج ۳/ ص۴۶۴
۳۴. وسائل الشیعه/ ج ۱۳/ ص ۱۹۴
۳۵. همان
۳۶. همان
۳۷. کنزالعمال/ ج ۴/ ص ۲۱
۳۸. وسائل الشیعه/ ج ۱۲/ ص ۲۵
۳۹. واقعه/ آیه ۶۴
۴۰. وسائل الشیعه/ ج ۱۳/ ص ۱۹۷
۴۱. همان/ ص ۱۹۴
۴۲. همان/ ص ۱۹۳
۴۳. بقره/ آیه ۱۵۰
۴۴. وسائل الشیعه/ ج ۱۳/ ص ۲۱۶
ثبت ديدگاه