از دیدگاه امام خمینى(ره)، آمریكا دشمن شماره یك محرومان جهان به‏‌حساب آمده است كه به‏‌عنوان قدرتمندترین كشورهاى جهان، سبعانه ذخایر گران‏‌بهاى ملت‌‏هاى محروم را…

**********************************************

 

بخش اول را از اینجا مطالعه کنید

امام خمینی (ره) و استراتژی مبارزه-بخش دوم

 

پدیدآورنده: سید رضا تقوی

 

 

دشمن‏‌شناسى در مبارزه‏

شناخت و شناسایى دشمن از ضروریات هر مبارزه به‏‌شمار مى‌‏آید زیرا تا به طرز تفكر، میزان توانایى، نوع سلاح و سنگر و هم‏چنین‏ انگیزه او معرفت نباشد، در مبارزه با او هرگز موفقیت به‌‏دست نخواهد آمد. فرماندهان جبهه توحید و پیامبران بزرگ الهى، در آغاز مبارزات مقدس خویش، نخست به شناسایى دشمن‏ می‌‏پرداختند و سپس با آگاهى بسیار بالا، در عرصه مبارزه حاضر مى‏‌شدند.

بحث دشمن‏‌شناسى در قرآن كریم، از موقعیت ویژه‌‏اى برخوردار است. قرآن در ضمن داستان‏‌هاى شورانگیز و عبرت‌‏آمیزش، دشمنان متنوع جبهه توحید را در شكل‏‌هاى گوناگون معرفى مى‏‌كند.

شیطان‏‌شناسى‏

شیطان‌‏شناسى از بحث‏‌هاى بسیار سازنده‏‌اى است كه خداوند بزرگ، خود این بحث را براى هدایت بشر در قرآن كریم انجام داده است و چهره این دشمن همیشگى بشر را در ابعاد مختلف ترسیم نموده است:

«إِنَّ الشَّیْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا»(12)

«همانا شیطان دشمن سرسخت شماست پس شما هم او را دشمن بدارید.»

«إِنَّ الشَّیْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبِینٌ‏»(13)

«همانا شیطان دشمن آشكارى براى انسان است.»

منافق‏‌شناسى‏

منافق‏‌شناسى نیز بخش دیگرى از آیات قرآنى را تشكیل مى‌‏دهد كه خداوند در این آیات، دشمنان نفوذى استكبار و عوامل داخلى طاغوت‌‏ها را شناسانده و پرده تزویر و نفاق را از چهره به‌‏ظاهر مسلمان آنان به كنار زده است. قرآن در مورد منافقان به پیامبر(ص) مى‏‌گوید:

«هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى یُؤْفَكُون‏»(14)

«اى پیامبر! منافقان به حقیقت دشمن هستند، از آن‏ها برحذر باش، خداوند آنان را بكشد. چقدر با حیله‏‌گرى از حق روى مى‏‌گردانند.»

طاغوت‏‌شناسى‏

از دیگر بحث‏‌هاى قرآنى كه در بحث دشمن‏‌شناسى باید مورد توجه قرار بگیرد، طاغوت‏‌شناسى است. طاغوت به‏‌عنوان دشمن سرسخت انسانیت، آزادى و استقلال انسان‏‌ها را سلب و راه كمال را بر بشریت مظلوم مى‌‏بندد. این موجود مغرور و شیطانى، همه‏‌چیز را براى خویش مى‏‌خواهد و همه راه‏‌ها را به هواهاى نفسانى خود ختم مى‏‌كند.

قرآن سمبل طاغوت‌‏ها را فرعون معرفى مى‏‌نماید. فرعون یعنى در حقیقت دشمن انسان و انسانیت، چون آنگاه كه فرعون و لشکریانش در دریاى نیل غرق شدند، خداوند به بنى‏‌اسرائیل چنین بشارت مى‏‌دهد:

«یا بَنی‏ إِسْرائیلَ قَدْ أَنْجَیْناكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ»(15)

«اى بنى اسرائیل! ما شما را از شر دشمنتان فرعون، نجات بخشیدیم.»

صهیونیست‏‌شناسى‏

صهیونیست‏‌شناسى را باید در مباحث دشمن‏‌شناسى جدى گرفت زیرا یهودى‌‏هاى‏ بى‏‌منطق و متعصب كه از آغاز ظهور اسلام نسبت به پیامبر(ص) و مسلمانان زشت‏‌ترین حركت‌‏هاى خائنانه را روا داشتند و تا به امروز كه در فلسطین اشغالى در هر لحظه‌‏اى جنایت مى‌‏آفرینند، یكى از دشمنان بی‌‏رحم و همیشگى اسلام و مسلمانان بوده‏‌اند، قرآن در این مورد مى‏‌فرماید:

«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیَهُودَ»(16)

«اى پیامبر! دشمن‏‌ترین مردم نسبت به مسلمانان، یهود را خواهى یافت.»

مطالب فراوانى در این بخش از بحث وجود دارد كه به‏‌خاطر اختصار از آن مى‏‌گذریم و تنها به یك روایت پیرامون اهمیت دشمن‏‌شناسى كه در حقیقت تفسیر آیات قرآن كریم مى‏‌باشد، اكتفا مى‏‌كنیم:

«قال النبىّ(ص): أَلَا وَ إِنَّ أَعْقَلَ النَّاسِ عَبْدٌ عَرَفَ رَبَّهُ فَأَطَاعَهُ وَ عَرَفَ عَدُوَّهُ فَعَصَاهُ»(17)

«پیامبر اسلام(ص) فرمود: آگاه باشید كه اندیشمندترین مردم، بنده‏اى است كه پروردگار خود را بشناسد و براساس آگاهى و شناخت، فرمانبردارش باشد و نیز دشمن خویش را شناخته و در برابرش سركشى كند.»

امام خمینى(ره) در مبارزه گسترده و جهاد مقدس خویش كه مایه از قرآن و سنت مى‌‏گیرد، بر اصل شناسایى دشمن تأكید فراوان دارد و به پیروان مؤمن خویش در مقاطع گوناگون و با بیانات مختلف، دستور مى‏‌دهد تا دشمن را به‏‌خوبى شناسایى كنند و با معرفت كامل نسبت به توانایى‏‌ها و شگردهایش با او روبه‏‌رو شوند.

رهبر كبیر انقلاب اسلامى علاوه بر تبیین ماهیت پیچیده و شیطانى دشمن به‌‏صورت كلى، حتى مصادیق و چهره او را معرفى مى‏‌كند و ما در اینجا به گروهى از این دشمنان كه با اسم و رسم، توسط آن رهبر فقید مشخص شده‏اند، اشاره مى‏‌كنیم هرچند این قسمت از سخنان و رهنمودهاى امام(ره)، خود كتابى مفصل خواهد شد.

١- آمریكا

از دیدگاه امام خمینى(ره)، آمریكا دشمن شماره یك محرومان جهان به‏‌حساب آمده است كه به‏‌عنوان قدرتمندترین كشورهاى جهان، سبعانه ذخایر گران‏‌بهاى ملت‌‏هاى محروم را مى‌‏بلعد و بى‏‌رحمانه شخصیت انسان‏‌ها را تحقیر مى‏‌كند.

مهم‏ترین و دردآورترین مسأله‌‏اى كه ملت‏‌هاى اسلامى و غیراسلامى كشورهاى تحت سلطه با آن مواجه است، موضوع آمریكاست. دولت آمریكا به‏‌عنوان قدرتمندترین كشورهاى جهان براى بیشتر بلعیدن ذخایر مادى كشورهاى تحت سلطه از هیچ كوششى فروگذار نمى‏‌كند.

آمریكا دشمن شماره یك مردم محروم و مستضعف جهان است، آمریكا براى سیطره سیاسى و اقتصادى و فرهنگى و نظامى خویش بر جهان زیر سلطه از هیچ خیانتى خوددارى نمى‏‌نماید. او مردم مظلوم جهان را با تبلیغات وسیعش كه به‏‌وسیله صهیونیسم بین‌‏الملل سازماندهى مى‏‌گردد، استثمار مى‏‌نماید، او با ایادى مرموز و خیانت‌كارش، چنان خون مردم‏ بى‏‌پناه را مى‏‌مكد كه گویى در جهان هیچ‏كس جز او و اقمارش حق حیات ندارند.(۲۱/۶/۵۹)

٢- ابرقدرت‏‌ها

دولت‌‏هاى استكبارى و ابرقدرت‏‌هاى شرق و غرب به‏‌عنوان دشمنان بشریت در مبارزه اسلامى امام خمینى(ره) معرفى مى شوند و شدیدترین حملات امام به این جنایتكاران بین‏‌المللى است.

دول استكبارى شرق و غرب خصوصاً آمریكا و شوروى عملاً جهان را به دو بخش آزاد و قرنطینه سیاسى تقسیم كرده‏‌اند، در بخش آزاد جهان، این ابرقدرت‏‌ها هستند كه هیچ مرز و حد و قانونى نمى‌‏شناسند و تجاوز به منافع دیگران و استعمار و استثمار و بردگى ملت‏‌ها را امرى ضرورى و كاملاً توجیه شده و منطقى و منطبق با همه اصول و موازین خودساخته بین‏‌المللى مى‏‌دانند اما در بخش قرنطینه سیاسى كه متاسفانه اكثر ملل ضعیف عالم و خصوصاً مسلمانان در آن محصور و زندانى شده‏‌اند، هیچ حق حیات و اظهارنظرى وجود ندارد، همه قوانین و مقررات و فرمول‏‌ها، همان قوانین دیكته‏‌شده و دلخواه نظام‌‏هاى دست‏‌نشاندگان و در برگیرنده منافع مستكبران خواهد بود.(۲۹/۴/۶۷)

٣- صهیونیزم‏

امام خمینى(ره) یكى از دشمنان دیرین اسلام و مسلمین را صهیونیزم بین‏‌الملل مى‏‌داند و از آغاز اشغال فلسطین توسط صهیونیست‌‏ها – با بیان و قلم – چهره كریه این جرثومه فساد را به مسلمانان جهان معرفى كرده است. نسبت به سابقه دشمنى یهود با اسلام مى‌‏فرماید:

نهضت اسلام در آغاز گرفتار یهود شد و تبلیغات ضد اسلامى و دسایس فكرى را نخست آن‏‌ها شروع كردند و به‏‌طوری‏كه ملاحظه مى‏‌كنید، دامنه آن‏‌ها تا به حال كشیده شده است.(18)

جاى دیگر در تاریخ ۲۲/۴/۵۱ به ولادت شوم اسرائیل، این فرزند غیرمشروع استكبار جهانى اشاره مى‌‏كند و می‌‏فرماید:

اسرائیل با تبانى و همفكرى دولت‏‌هاى استعمارى غرب و شرق، زاییده شد و براى سركوبى و استعمار ملل اسلامى به‌‏وجود آمد و امروز از طرف همه استعمارگران حمایت و پشتیبانى مى‏‌شود. انگلیس و آمریكا با تقویت نظامی و سیاسى و با گذاشتن اسلحه‏‌هاى مرگبار در اختیار اسرائیل، آن‏‌را به تجاوزات پى‏‌درپى علیه اعراب و مسلمین و ادامه اشغال فلسطین و دیگر سرزمین‏‌هاى اسلامى تحریض و وادار مى‏‌سازند و شوروى با جلوگیرى از مجهز شدن مسلمانان و با فریب و خیانت و سیاست سازشكارانه، موجودیت اسرائیل را تضمین مى‏‌نماید.

اگر دول اسلامى و ملل مسلمان به‏‌جاى تكیه به بلوك شرق و غرب، به اسلام تكیه مى‏‌كردند و تعالیم نورانى و رهایى‏‌بخش قرآن كریم را نصب‏‌العین خود قرار داده و به‏‌كار مى‏‌بستند، امروز اسیر تجاوزگران صهیونیسم و مرعوب فانتوم آمریكا و مقهور اراده سازشكارانه و نیرنگ‌‏بازى‌‏هاى شیطانى شوروى واقع نمى‏‌شدند. دورى دول اسلامى از قرآن كریم، ملت اسلام را به این وضع سیاه نكبت‏‌بار مواجه ساخته و سرنوشت ملت‌‏هاى مسلمان و كشورهاى اسلامى را دست‌خوش سیاست سازشكارانه استعمار چپ و راست قرار داده است.

امام خمینى(ره) در تاریخ ۱۸/۳/۴۶ یعنى ده سال پیش از پیروزى انقلاب اسلامى، طى اعلامیه‌‏اى، ملت‏‌ها و دولت‏‌هاى مسلمان را توصیه مى‏‌فرماید:

اسرائیل قیام مسلحانه بر ضد كشورهاى اسلامى نموده است و بر دول و ملل اسلام، قلع و قمع آن لازم است. كمك به اسرائیل – چه فروش اسلحه و مواد منفجره و چه فروش نفت – حرام و مخالف با اسلام است. رابطه با اسرائیل و عمال آن – چه رابطه تجارى و چه رابطه سیاسى – حرام و مخالفت با اسلام است. باید مسلمین از استعمال امتعه اسرائیل خوددارى كنند.

پیشواى مجاهد ما در پیام خود، خطاب به وعاظ و گویندگان هیأت‏‌های مذهبى كه به ‏تاریخ ۲۸/۲/۴۲ صادر شد، یكى از وظایف گویندگان و وعاظ را گوشزد كردن خطر اسرائیل به ملت مسلمان مى‌‏دانند و فرمودند:

خطر اسرائیل و عمال آن‏‌را به مردم تذكر دهید.

و در جاى دیگر مى‌‏فرماید:

امروز اسرائیل با تمام وسایل شیطانى تفرقه‏‌افكنى مى‏‌كند، بر هر مسلمانى لازم است كه خود را علیه اسرائیل مجهز كند. (۱/۷/۵۸)

٤- كمونیزم بین‌‏الملل‏(19)

از ویژگى‏‌هاى امام خمینى(ره) در موضوع رهبرى، بینش تیز و اندیشه قوى آن بزرگوار نسبت به شناسایى دشمن بود. او دشمن را در پوشش هر لباسى و یا شعارى مى‌‏شناخت و با فریاد رسا و بیدارگرش، پیروان خود را در مورد خطر دشمن آگاه مى‏‌ساخت و لذا شعارهاى فریبنده و موضعگیرى‏‌هاى انقلابى از انقلابى‏‌نماها، هرگز او را فریب نداد. دشمن را دشمن مى‌‏دانست، شرقى باشد یا غربى، داخلى باشد یا خارجى.

امام(ره) در مورد خطر كمونیزم بین‌‏الملل مى‏‌فرماید:

خطر كمونیزم بین‏‌الملل چیزى نیست كه به‏‌سادگى بشود از آن گذشت، گرچه امروز ابرقدرت‌‏ها زیر عناوین مختلف، خون مردم مستضعف جهان را مى‌‏مكند و به‌‏هیچ‌‏وجه كارى به نوع تفكر خویش ندارند و آنچه برای‌شان مطرح است، مسائل مادى خودشان است، ولى خطر كمونیزم از سرمایه‌‏دارى غرب كمتر نیست و مردم عزیز ایران، باید در مقابل دسیسه‌‏هاى آنان هشیار باشند. (۲۲/۱۱/۵۹)

در پیامى كه به مناسبت نوروز ۵۹ داده‏‌اند، مى‌‏فرماید:

ما با كمونیسم بین‌‏الملل به همان اندازه در ستیزیم كه با جهان‌خواران غرب به سركردگى آمریكا… دوستان عزیزم بدانید كه خطر قدرت‏‌هاى كمونیستى از آمریكا كمتر نیست… هر دو ابرقدرت کمر به نابودى ملل مستضعف بسته‌‏اند و ما باید از مستضعفان جهان پشتیبانى كنیم…

٥- زراندوزان و مرفهین ‏بى‏‌درد

زراندوزان پول پرست و مرفهین ‏بى‏‌درد ، دو گروه مخالف آرمان‏‌هاى الهى و اسلامى هستند. این دو گروه كه باید به‌‏عنوان دو جریان شیطانى از آن‏‌ها نام برد، در طول تاریخ نهضت انبیاء و مصلحان بزرگ بشرى، مانع‏‌تراشى كرده‌‏اند و در دوران اوج نهضت اسلامى ما نیز در برابر سلحشورى‏‌هاى حماسه‌‏آفرین ایستادند زیرا فرهنگ رفاه‏‌طلبى و زراندوزى، همیشه مانع از پذیرش حقیقت بوده است.

دو گروه یادشده را باید جزء بت‏‌پرستان به‏‌حساب آورد زیرا یكى از این دو بت ثروت و دیگرى بت نفس را می‏‌پرستد.

امام خمینى(ره) مبارزه با زراندوزان را بزرگترین هدیه و بشارت آزادى اسلام مى‏‌داند و مى‏‌فرماید:

ارائه طرح‏‌ها و اصولا تبیین جهت‌‏گیرى اقتصاد اسلام در راستاى حفظ منافع محرومین و گسترش مشاركت عمومى آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان، بزرگ‏ترین هدیه و بشارت آزادى انسان از اسارت فقر و تهى‏‌دستى به‏‌شمار مى‏‌رود. (پیام برائت)

در فرازى دیگر، از این‏كه ثروت معیار ارزش گردد، هشدار داده و خطر نفوذ ثروتمندان از خدا بى‏‌خبر را در اداره كشور اسلامى گوشزد نموده و مى‌‏فرماید:

ثروتمندان هرگز به‏‌خاطر تمكن مالى خود نباید در حكومت و حكمرانان و اداره‌‏كنندگان كشور اسلامى نفوذ كنند و مال و ثروت خود را بهانه فخرفروشى و مباهات قرار دهند و به فقراء و مستمندان و زحمت‏‌كشان، افكار و خواسته‏‌هاى خود را تحمیل كنند. این خود بزرگترین عامل و تعاون و دخالت دادن مردم در امور و گرایش آنان به اخلاق كریمه و ارزش‏‌هاى متعالى و فرار از تملق‏گویى‏‌ها مى‏‌گردد.(پیام برائت)

رهبر دردمند جهان اسلامى، اسلام مرفهین‏ بى‏درد را نمودى از اسلام آمریكایى به‏‌شمار مى‌‏آورد و یكى از رسالت‏‌هاى هنر را مبارزه با چنین تفكر و روحیه‌‏اى مى‏‌داند و مى‏‌فرماید:

هنرى زیبا و پاك است كه كوبنده سرمایه‏‌دارى مدرن و كمونیسم خون‏‌آشام و نابودكننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگى، اسلام مرفهین ‏بى‏‌درد و در یك كلمه اسلام آمریكایى باشد.(۳۰/۶/۶۷)

٦- متحجران و مقدس‌‏نماها

از بزرگترین آفت‏‎‌هاى هر تفكر و اندیشه زنده‌‏اى، تحجر است و این مقدس‌‏نماهاى متحجر هستند كه سد راه اسلام ناب محمدى(ص) و مخالف با سازندگى و دگرگونى‏‌هاى اصیل اسلامى مى‌‏باشند.

امام خمینى(ره) رهبر اندیشمند انقلاب اسلامى، یكى از راه‏هاى پیروزى اسلام و انقلاب را مبارزه با تحجر و تقدس‏‌نمایى مى‌‏داند و به حوزه‏‌هاى علمیه و علماى آگاه اسلامی توصیه مى‏‌فرماید با جهاد پیگیر، اسلام عزیز را از زنگارهاى تحجرگرایى پاك گردانند.

باید تلاش كنیم و زهد و قدس اسلام ناب محمدى(ص) را از زنگارهاى تقدس‌‏مآبى و تحجرگرایى اسلام آمریكایى جدا كرده و به مردم و مستضعفان نشان دهیم.(۲۳ محرم ۱۴۰۹)

امام خمینى(ره)، فرمانده شجاع میدان مبارزه با تحجر و تقدس انحرافى از روحانیت آگاه و آزادى كه در عرصه كارزار مردانه به جنگ متحجران و مقدسان منحرف رفته‌‏اند، تجلیل مى‌‏كند و مقام والاى آنان را در انقلاب اسلامى ارج مى‌‏نهد و مى‌‏فرماید:

شما باید نشان مى‏‌دادید كه چگونه مردم علیه ظلم و بیداد، تحجر و واپس‏گرایى قیام كردند و فكر اسلام ناب محمدى را جایگزین تفكر اسلام سلطنتى، اسلام سرمایه‏‌دارى، اسلام التقاط و در یك كلمه اسلام آمریكایى كردند. شما باید نشان دهید كه در جمود حوزه‌‏هاى علمیه آن زمان كه هر حركتى را متهم به حركت ماركسیستى و یا حركت انگلیسى مى‏‌كردند، تنى چند از عالمان دین‏‌باور، دست در دست مردم كوچه و بازار، مردم فقیر و زجركشیده گذاشتند و خود را به آتش و خون زدند و از آن پیروز بیرون آمدند. شما باید به‏‌روشنى ترسیم كنید كه در سال ۴۱ سال شروع انقلاب اسلامى و مبارزه روحانیت اصیل در مرگ آباد تحجر و تقدس‏م‌آبى چه ظلم‏‌ها بر عده‌‏اى روحانى پاك باخته رفت، چه ناله‏‌هاى دردمندانه كردند و چه خون دل‌‏ها خوردند، متهم به جاسوسى و بى‏‌دینى شدند ولى با توكل بر خداى بزرگ، كمر همت بستند و از تهمت و ناسزا نهراسیدند و خود را به طوفان بلا زدند و در جنگ نابرابر ایمان و كفر، علم و خرافه، روشنفکرى و تحجرگرایى سرافراز ولى غرقه به خون یاران و رفیقان خویش پیروز شدند.(۲۵/۱۰/۶۷)

٧- وهابیت‏

در طول تاریخ سرتاسر ننگ استعمار، كمتر گروهى را سراغ داریم كه همانند وهابیت به اسلام و مسلمانان خسارت وارد كرده باشد. وهابى‏‌ها همیشه عامل و مجرى سیاست‏‌هاى استعمارى انگلیس و آمریكا بوده‌‏اند. این گروه با شعارهاى تند به‏‌ظاهر اسلامى و به‏‌اصطلاح مبارزه با بدعت، نسبت به بسیارى از مقدسات اسلامى، ‏بى‏‌حرمتى كرده و ضمن سرسپردگى خود به ابرقدرت‏‌ها، بزرگ‏ترین خیانت‏‌ها را به امت اسلامى روا داشتند.

امام خمینى(ره) نسبت به این گروه منحرف از اسلام، حساسیت خاصى داشته‏‌اند. كتاب معروف كشف‏ الاسرار ایشان در پاسخ شبهات وهابیت به رشته تحریر درآمده است و در طول دوران انقلاب اسلامى به‌‏ویژه بعد از حادثه خونین مكه كه توسط وهابیت مزدور آمریكا، حدود پانصد نفر از زائران بیت‌‏الله الحرام به خاك و خون كشیده شدند، این حساسیت افزایش یافت و در فرازهایى از سخنان خود به افشاى این باند تبهكار پرداخت و فرمود:

مگر مسلمانان نمى‏‌بینند كه امروز مراكز وهابیت در جهان به كانون‏‌هاى فتنه و جاسوسى مبدل شده‌‏اند که از یك طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملاهاى كثیف دربارى، اسلام مقدس‏‌نماهاى‏ بى‏‌شعور حوزه‌‏هاى علمى و دانشگاهى، اسلام ذلت و نكبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاكمیت سرمایه و سرمایه‏‌داران بر مظلومین و پابرهنه‌‏ها، در یك كلمه اسلام آمریكایى را ترویج مى‏‌كنند و از طرف دیگر سر بر آستان سرور خویش، آمریكاى جهان‌خوار مى‏‌گذارند.(۲۹/۴/۶۷)

امام خمینى(ره) به نقش تفرقه‌‏افكنى وهابیت اشاره مى‏‌كند و مى‏‌فرماید:

باز مى‏‌بینیم كه یك بوقى از یك آخوند بسیار بى‌‏توجه به مسائل اسلام و وابسته به دیگران، فریاد مى‏‌زند كه شرك است احترام به پیغمبر، شركت است جشن گرفتن، منتهى او ایران را محكوم مى‏‌كند و معلوم است چرا!…

از ایران صداى وحدت بلند مى‏‌شود و از حجاز صداى اختلاف! از مركز وحى كه رسول اكرم(ص) در آن‏جا مردم را دعوت به اعتصام به حبل الله و وحدت فرموده است، یك آخوند دربارى، صداى نفاق برمى‏‌آورد و فریاد نفاق‌‏انگیز مى‏‌كشد و این ایران كه به نظر آن آخوند، مشرك هستند، نداى وحدت از این ایران بلند مى‌‏شود.

جشن براى رسول اكرم آیا كجایش شرك است؟ شرك را نمى‌‏دانى چیست یا مى‏‌داند و مى‏‌خواهد بین مسلمین ایجاد اختلاف كند؟…(۲۵/۹/۶۰)

شناخت شیوه‌‏ها در مبارزه‏

براى دستیابى به پیروزى در مبارزه، باید شیوه‏‌هاى مبارزاتى دشمن را شناسایى كرد تا بر اساس ترفندها و نقشه‏‌هایى كه دارد با او برخورد نمود.

دشمن همیشه در مبارزات خود به اصل مخفى‏‌كارى پایبند است و مى‏‌كوشد تا روش‌‏ها و تاكتیك‏‌هاى خویش را مخفى نگه بدارد و در شرایط مناسب از غفلت و بى‏‌خبرى طرف مقابل استفاده نموده و ضربه‏‌اش را وارد كند.

امام خمینى(ره) در سخنان ارزشمند خود به این نكته حساس توجه مى‏‌دهند كه مبارزان جبهه نور باید به پیچیدگى مبارزه با اسلام آمریكایى بیاندیشند:

راه مبارزه با اسلام آمریكایى از پیچیدگى خاصى برخوردار است كه تمامى زوایاى آن باید براى مسلمانان پابرهنه روشن گردد.(۲۳ محرم ۱۴۰۹)

در مورد شناخت شیوه‏‌ها و تاكتیك‌‏هاى دشمن، به چند شیوه در سخنان امام فقید اشاره مى‏‌نماییم:

الف) گسترش فرهنگ استعمارى‏

اجانب خصوصاً آمریكا در نیم قرن اخیر كوشش داشته‌‏اند و دارند، فرهنگ و برنامه‏‌هاى فرهنگى و علمى و ادبى ما را از محتواى اسلامى – انسانى – ملى خود خالى و به‏‌جاى آن فرهنگ استعمارى – استبدادى بنشانند. فرهنگ زمان طاغوت، كشور ما را تا لب پرتگاه سقوط كشاند.(۲/۷/۵۸)

ب) ترور شخصیت‌‏ها

امروز استكبار شرق و غرب چون از رویارویى مستقیم با جهان اسلام عاجز مانده است، راه ترور و از میان بردن شخصیت‏‌هاى دینى و سیاسى را از یك‌‏طرف و نفوذ و گسترش فرهنگ اسلام آمریكا را از طرف دیگر به آزمایش گذاشته است.(۲۳ محرم ۱۴۰۹)

ج) شعارهاى پرجاذبه‏

از دیگر ترفندهاى استكبار جهانى در مبارزه علیه ملت‏‌هاى محروم این است كه از شعارهاى پرجاذبه و سخنان فریبنده‌‏اى چون «همزیستى مسالمت‏‌آمیز»، «شرافت انسانى» و «حقوق بشر» استفاده مى‏‌كند. امام خمینى(ره) در فریاد برائت از مشركین مى‌‏فرماید:

راستى چه شده است كه استكبار جهانى و در رأس آن آمریكا، اینقدر طرفدار ملت‌‏ها شده است و جنگ‏‌افروزان و آتش‏‌بیاران معركه‌‏ها و جلادان قرن، به شرف انسانیت و همزیستى مسالمت‏‌آمیز اعتقاد پیدا كرده‌‏اند؟ و از عطش سیراب‏‌ناشدنى و خصلت خون‌خوارى خود كه طبیعت فرهنگ سرمایه‏‌دارى و كمونیسم است، منصرف شده‏‌اند؟… آیا این حقیقت است یا فریب؟

د) نفوذ در مراكز علمى‏

یكى از شیوه‏‌هاى دشمنان ملت‌‏هاى محروم و استكبار جهانى براى ادامه سلطه خود بر ملت‏‌هاى مستضعف این بوده است كه از طریق عوامل نفوذى در مراكز حساس علمى، چون دانشگاه و خریدن چهره‏‌هاى متناسب با اهداف خود، توانسته در بالاترین سطوح مدیریت كشورها نفوذ نماید و از طریق این‏گونه مزدوران به اهداف پلید خود برسد. امام خمینى(ره) در این‏‌مورد مى‌‏فرماید:

فرزندان انقلاب به‌‏هیچ‌‏وجه نگذارند ایادى آمریكا و شوروى در آن دو محل حساس (حوزه و دانشگاه) نفوذ كنند، تنها با بسیج است كه این مهم انجام مى‏‌پذیرد.(پیام امام به مناسبت سالروز تشكیل بسیج)

امام در جاى دیگر مى‌‏فرماید:

اجانب به‏‌وسیله عمالشان، دانشگاه‏‌هاى ما را عقب نگاه داشتند.(۲۱/۳/۵۸)

هـ) ایجاد اختلاف‏

استكبار جهانى وحدت اقشار مختلف مردم را مانعى بس بزرگ براى نفوذ افكار و حضور عوامل مزدورش در میان ملت‌‏هاى محروم مى‏‌داند و در جهت رفع چنین مانعى، سرلوحه برنامه‏‌هاى استعمارى خویش را تز «تفرقه بینداز و حكومت كن» قرار داده است.

شیوه‌‏هایى كه جهان‌خواران براى ایجاد تفرقه داشته‌‏اند این بوده است كه آنان نخست به سراغ قشرها و مراكزى رفته‌‏اند كه مردم خط فكرى و فرهنگى خود را از آن مى‌‏گیرند.

امام خمینى(ره) مى‏‌فرماید:

مراكز علمى – فرهنگى قدیم و جدید، روحانیون، دانشمندان فرهنگى، طلاب علوم دینیه، دانشجویان دانشگاه‏‌ها و دانش‌سراها، دو قطب حساس و دو مغز متفكر جامعه هستند و از نقشه‏‌هاى اجانب، كوشش در جدایى این دو قطب و تفرقه‌‏اندازى بین این دو مركز حساس آدم‌‏ساز بوده و هست. جدا كردن این دو مركز، در مقابل یكدیگر قرار دادن، آن‏‌ها را در مقابل هم قرار دادن و در نتیجه خنثى كردن فعالیت آنان در مقابل استعمار و استثمارگران.(پیام به مناسبت آغاز سال تحصیلى ۵۸)

رهبر هوشیار انقلاب اسلامى، دست تبهكاران بین‌‏المللى را رو نموده و مى‏‌فرماید:

یكى از برنامه‏‌هایى كه این‌‏ها داشتند همین بود كه این دو قشرى (روحانى و دانشگاهى) كه به‏‌منزله مغز متفكر ملت هست، این‏‌ها را از هم جدا بكنند، نه این‏كه جدا كنند بلكه مقابل هم قرار بدهند. این به او بتازد، او به این بتازد. باید این چیزها از بین برود و ما بیدار بشویم و بفهمیم كه همه برادر هستیم و از طرفى یك وقت به اسم شیعه و سنى و یك وقت به اسم‌‏هاى دیگر. ما باید دیگر بیدار شده باشیم و نقشه‏‌هاى آن‏‌ها را فهمیده باشیم.(سخنرانى در جمع گروهى از دانشگاهیان دانشگاه صنعتى، سال ۵۸)

امام(ره) در سخنان خود به یكى دیگر از ترفندهاى استعمارگران اشاره مى‌‏كند و مى‏‌فرماید:

از مسائلى كه طراحان براى ایجاد اختلاف بین مسلمین طرح و عمال استعمارگران در تبلیغ آن به‌‏پاخاسته‌‏اند، قومیت و ملیت است كه دولت عراق سال‏‌هاست بدان دست مى‏‌زند و بعضى از طوایف هم همان راه را پیش گرفته‌‏اند و مسلمانان را در مقابل یكدیگر قرار داده‏‌اند…(۲۲/۶/۵۹)

و) جدا كردن دین از سیاست‏

از دیگر شگردهاى دشمنان «جدا كردن دین از سیاست» است. آنان به‌‏خوبى دریافته بودند كه دین، قدرت ایمان و روحیه عصیان علیه ستمگران را افزایش مى‌‏دهد و دین‌داران حقیقى، مخالفان سرسخت متجاوزان و چپاول‌گران هستند و لذا با طرح شعار جدایى دین از سیاست، دین و دین‌دار را از صحنه خارج ساختند تا زمینه براى حضور قدرت‏‌هاى استعمارى آماده گردد و لذا امام خمینى(ره) در موارد فراوانى از سخنان خود به این نقشه شوم استعمار اشاره كرده‌‏اند:

این‏‌ها كوشش داشتند باور هم بیاورند كه دین از سیاست جداست، آن‌وقت خودشان مشغول چپاولگرى باشند و ملت كارى نداشته باشند كه چه مى‏‌گذرد و خارجى‏‌ها چه بر سر این مملكت مى‏‌آورند. این یك شیوه‌‏اى است كه غربى‏‌ها به‌‏كار بردند و وابستگان آن‏‌ها هم از آن تقلید كردند كه مسلمانان فقط بروند توى مسجدها و دعا بخوانند و كارى به مملكت و دولت و به مجلس و به دیگر قشرهایى كه باید تماس بگیرند نداشته باشند. این یك برنامه‌‏اى است كه در سال‏‌هاى طولانى ریخته شده است.(۲۶/۶/۵۸)

در جاى دیگرى مى‏‌فرمایند:

دست‏‌هاى مرموز جهان‌خواران به‌‏وسیله اشخاص و گروه‌‏هایى كه در قشرهاى ملت‏‌هاى اسلامى نفوذ كرده‌‏اند، در طول سالیان دراز، یك برنامه‌‏اى را انجام دادند و مع‌‏الاسف انجام گرفت و ثمرات خبیث خودش را هم تحویل داد و آن این معنا كه روحانیون باید در مساجد، در حجره‌‏ها و در زاویه‏‌ها منزوى باشند.(سخنرانى در جمع روحانیون، اسفند ۵۹)

در موردى دیگر به امت بزرگ اسلامى توجه مى‏‌دهند:

شیاطینى كه مطالعه كردند در همه مسائل ملت‏‌ها و این‌‏را یافتند كه اگر چنان‏چه قشر روحانى وارد بشود در صحنه سیاست با داشتن پشتوانه عظیمى از ملت‏‌ها، كلاه آن‏ها پس معركه است. باید چه بكنند، باید به‏‌طور عموم این مطلب را القا بكنند كه اهل علم را به سیاست چه كار؟ اهل علم فقط وظیفه‏‌اش این است كه عبایش را سرش بكشد، اول ظهر برود نمازش را بخواند، بعد هم برود منبر چند تا مسأله بگوید، نه مسائلى كه مربوط به سیاست و مربوط به گرفتارى‌‏هاى ملت است…(سخنرانى در جمع روحانیون، تیرماه ۶۰)

در كتاب ولایت فقیه، ص ۲۳ مى‌‏فرمایند:

این‌‏را که دیانت از سیاست جدا باشد و علماى اسلام در امور اجتماعى و سیاسى دخالت نكنند، استعمارگران گفته و شایع كرده‏‌اند. این‌‏را بى‏‌دین‌‏ها مى‏‌گویند.

ز) گسترش اسلام آمریكایى‏

دشمن براى مقابله با موج انقلاب اسلامى و كنترل اسلام‌‏خواهان عاشق كه هر روز بر تعدادشان افزوده مى‏‌گردد، شیوه‌‏اى بس فریبنده و خطرناك را اتخاذ كرده است تا به‌‏وسیله آن، افكار اسلام انقلابى را مهار نماید و آن شیوه این است كه در زیر پوشش شعارهاى به‏‌ظاهر اسلامى و حفظ ظواهر دین، خود را اسلام‏‌خواه و قرآن‏‌دوست معرفى كند تا خشم و كینه مقدس انقلابى انسان‏‌هاى آزاده را نسبت به خود كاهش بدهد.

چاپ و انتشار قرآن كریم با كاغذ و جلد اعلا بدون درك و فهم آیات قرآن، قناعت كردن به آداب خشك وبى‏‌روح مذهبى در مراسم پرشكوه حج، ساختن مساجد با عظمت و خالى از تحرك و محتوا در سراسر جهان… از فعالیت‏‌هایى است كه توسط عوامل استكبار جهانى انجام مى‏‌گیرد.

امام خمینى(ره) از این‏كه بسیارى از ملت‏‌هاى اسلامی، مرز بین اسلام آمریكایى و اسلام ناب محمدى(ص) را نشناخته‌‏اند، اظهار تأسف مى‏‌كند و مى‏‌فرماید:

متأسفانه هنوز براى بسیارى از ملت‏‌هاى اسلامى، مرز بین اسلام آمریكایى و اسلام ناب محمدى و اسلام پابرهنگان و محرومان و اسلام مقدس‌‏نماهاى متحجر و سرمایه‌‏داران خدانشناس و مرفهین‏ بى‏‌درد كاملاً مشخص نشده است.(۲۳ محرم ۱۴۰۹)

امام خمینى(ره) اسلام آمریكایى را اسلام حیله و تزویر، اسلام جمود و دروغ مى‏‌داند و مى‏‌گوید:

باید تلاش كنیم و زهد و قدس اسلام ناب محمدى(ص) را زنگارهاى تقدس‏‌مآبى و تحجرگرایى اسلام آمریكایى جدا كرده و به مردم و مستضعفان نشان دهیم.(۲۳ محرم ۱۴۰۹)

تكیه بر ارتش بیست میلیونى در مبارزه‏

شناخت نیروهاى مبارز از لحاظ روحیه، ایمان، سازمان و تشكیلات و آگاهى‏‌هاى مبارزاتى، ما را به شناخت فرمول‏‌هاى استراتژى مبارزه كمك مى‏‌كند.

تحقق هر نظام دفاعى و رشد فرهنگ جهاد و مبارزه تا حدود فراوانى به ساختار نیروهاى مبارز بستگى دارد، زیرا نقشى كه نیروى انسانى شایسته در پاسدارى از آرمان‏‌ها و در هم شكستن موانع ایفا مى‏‌كند، غیر قابل انكار است و لذا توجه به این موضوع، اوج اندیشه و اعتقاد و درایت و قدرت رهبرى و فرماندهى را به‏‌خوبى مشخص مى‌‏سازد.

فرمانده جبهه مبارزان در عصر ما، حضرت امام خمینى(ره)، نخست از جهاد به‏‌عنوان یكى از برنامه‏‌هایى كه حافظ اصول اسلام و موجب عزت مسلمانان در برابر كفر و استكبار است، نام مى‌‏برد و سپس در تبیین استراتژى جهاد، بر ارتش بیست میلیونی تكیه مى‏‌كند و ضرورت تشكیل بسیج را در دفاع از آرمان‏‌هاى انقلاب اسلامى گوشزد مى‌فرماید.

بسیج یعنى ارتشى كه در نظام دفاعى كشور، از موقعیت و منزلت بسیار بالایى برخوردار است و با ویژگى‏‌هایى كه دارد، هرچند ارتش كلاسیك به معنى مصطلح نیست ولى قدرت برخورد با ارتش‌‏هاى مهاجم كلاسیك را به‏‌خوبى دارد. این ارتش بیشتر بر ایمان و اعتقاد تكیه مى‌‏كند تا بر سلاح آهن و معتقد است كه اسلحه ایمان بر سلاح آهن پیروز است.

بسیج را در انقلاب اسلامى، بیشتر با خصلت‏‌هاى اعتقادى و فرهنگى مى‏‌شناسند تا با خصلت‌‏هاى نظامى. البته عرصه شكوفایى اعتقاد و رشد مایه‏‌هاى فرهنگى را میدان جهاد و مبارزه مى‏‌داند.

بسیج ارتش همیشه آماده است كه هرگاه خطرى انقلاب و اسلام را تهدید كند، جان در طبق اخلاص مى‌‏گذارد و از آن دفاع مى‏‌كند.

امام خمینى(ره) مى‌‏فرماید:

ملتى كه در خط اسلام ناب محمدى(ص) و مخالف با استكبار و پول پرستى و تحجرگرایى و مقدس‏‌نمایى است باید همه افرادش بسیجى باشند و فنون نظامى و دفاعى لازم را بدانند چراكه در هنگامه خطر، ملتى سربلند و جاوید است كه اكثریت آن آمادگى‌‏هاى لازم رزمى را داشته باشند.(۲/۹/۶۷)

از خصوصیات بارز اعضاء ارتش بیست میلیونى بسیج این است كه از میان قشر پابرهنه‌‏ها و محرومین برخاسته‌‏اند كه مغضوب دیكتاتورهاى دوران هستند و این بزرگواران تنها یار و یاور خمینى كبیر مى‌‏باشند و امام در مبارزه گسترده خویش با كفر و ظلم و شرك و بت‏‌پرستى بر آن‌‏ها تكیه مى‏‌كند و مى‌‏فرماید:

قدرت‌‏ها و ابرقدرت‏‌ها و نوكران آنان مطمئن باشند كه اگر خمینى یكه و تنها بماند، به راه خود كه راه مبارزه با كفر و ظلم و شرك و بت‏‌پرستى است، ادامه مى‏‌دهد و به یارى خدا دركنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنه‏‌های مغضوب دیكتاتورها، خواب راحت را از دیدگان جهان‌خواران و سرسپردگانى كه به ستم و ظلم خویشتن اصرار مى‏‌نمایند، سلب خواهد كرد.(فریاد برائت)

از دیدگاه امام خمینى(ره) ارتش بیست میلیونى بسیج مربوط به ایران نیست زیرا این ارتش در منطقه خاص جغرافیایى نمى‏‌گنجد. او در هر كجاى از جهان كه مظلومى باشد، حضور دارد:

باید بسیجیان جهان اسلام در فكر ایجاد حكومت بزرگ اسلامى باشند و این شدنى است چراكه بسیج تنها منحصر به ایران اسلامى نیست. باید هسته‏‌هاى مقاومت را در تمامى جهان به‌‏وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد. (۲/۹/۶۷)

در فرازى دیگر از سخنان خود، وظیفه حوزه علمیه و دانشگاه را به‏‌عنوان دو مركز نشر فكر و فرهنگ، نسبت به بسیج بیان مى‏‌دارد و مى‏‌فرماید:

حوزه علمیه و دانشگاه باید چارچوب‏‌هاى اصیل اسلام ناب محمدى(ص) را در اختیار تمامى اعضاى بسیج قرار دهند.(۲/۹/۶۷)

سپس از بسیجیانى كه در حوزه و دانشگاه حضور دارند مى‌‏خواهد كه پاسدار اصل نه شرقى و نه غربى باشند:

فرزندان بسیجى‏‌ام در این دو مركز، پاسدار اصول تغییرناپذیر نه شرقى و نه غربى باشند.(۲/۹/۶۷)

فرمانده بسیجیان مخلص معتقد است كه غفلت از ارتش بیست میلیونى، سقوط در دام جهان‌خواران است و می‌‏فرماید:

غفلت از ایجاد ارتش بیست میلیونی، سقوط در دام دو ابرقدرت جهانى را به‏‌دنبال خواهد داشت.(۲/۹/۶۷)

رمز پیروزى در مبارزه‏

انقلاب‌‏ها و حركت‏‌هاى توفنده اجتماعى، از نقطه مشخصى شروع مى‏‌شوند و براى دستیابى به اهداف خود، راه‏‌هاى پر پیچ و خم و دشوار را مى‏‌پیمایند تا به نقطه مورد نظر برسند.

جامعه‌‏شناسان در مورد حركت‌‏هاى اجتماعى – انقلابى، مراحلى را اعم از نقطه شروع، رشد، تداوم و پیروزى ترسیم ساخته‌‏اند كه در جاى خود بسیار شیرین و با اهمیت است ولى آنچه كه باید در انقلاب مورد توجه رهبرى انقلاب و انقلابى‌‏ها قرار بگیرد، رمز و راز پیروزى است.

امام خمینى(ره) در طول زمان رهبرى، بارها و بارها امت انقلابى و پیروان مؤمن خویش را به رمز پیروزى گوشزد مى‌‏فرمود تا جبهه انقلاب شاداب و سربلند، عرصه‌‏هاى گوناگون و قله‏‌هاى سرافراز را تسخیر نماید كه ما در اینجا دیدگاه آن بزرگ را در چند فراز به‏‌طور خلاصه بیان مى‌‏داریم:

١- ایمان به خدا

بى‌‏تردید رمز بقاء انقلاب اسلامى، همان رمز پیروزى است و رمز پیروزى را ملت مى‏‌داند و نسل‏‌هاى آینده در تاریخ خواهند خواند كه دو ركن اصلى آن‏ انگیزه الهى و مقصد عالى حكومت اسلامى و اجتماع ملت در سراسر كشور با وحدت كلمه براى همان‏ انگیزه و مقصد.

اینجانب به همه نسل‏هاى حاضر و آینده وصیت مى‏‌كنم كه اگر بخواهید اسلام و حكومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگرانِ خارج و داخل از كشورتان قطع شود، این‏ انگیزه الهى را كه خداوند تعالى در قرآن كریم بر آن سفارش فرموده است، از دست ندهید و در مقابل این‏ انگیزه كه رمز پیروزى و بقاى آن است، فراموشى هدف و تفرقه و اختلاف است. (وصیت‏نامه سیاسى – الهى امام)

در جاى دیگر، تبلور ایمان آن مؤمن واقعى را این‏‌طور مى‏‌بینیم:

ما به حبل ولایت خدا و پیامبر و ائمه معصومین(ع) چنگ‏ زده‏‌ایم و جداً باید از هر آنچه غیر رضایت آنان است، متنفر و بیگانه باشیم و از این بیگانگى هم برخود فخر و مباهات كنیم. (۲۴ محرم ۱۴۰۹)

در فروردین سال ۵۸ در یك سخنرانى مى‏‌فرماید:

شما رمز پیروزى را حفظ كنید، ملت ما تا با خداست، پیروز است. ملت ما تا پناه‌گاهش قرآن است، پیروز است. پرچم قرآن تا بر فراز سر ملت ماست، پیروز است. نهضت‌‏هاى سابق یا سیاسى بود یا نیمه اسلامى اما امروز تمام اسلامى هستیم و این رمز پیروزى است.

٢- وحدت‏

همه باید سعى كنیم تا روح وحدت و پاكى را بر محیط كارمان حاكم گردانیم تا بتوانیم تمام قدرت‌‏ها و ابرقدرت‏ها را به زانو درآوریم.(۲۸/۶/۶۷)

امام(ره) در مورد دیگر فرموده‌‏اند:

این وحدت كلمه‌‏اى كه این ملت دنبال كرد و قیام كرد، تمام ابرقدرت‏‌هاى عالم را زمین زد.(۱۶/۱۱/۵۷)

در سخنرانى ۱۵/۱۲/۵۷ مى‏‌فرمایند:

رمز پیروزى شما اول ایمان شماست و بعد وحدت كلمه؛ این دو مطلب را حفظ كنید.

٣- مقاومت و پایدارى‏

آنچه را كه ملت ما به دنیا ثابت كرد این بود كه مى‏‌شود با ایمان و عزم و تصمیم راسخ بر قواى شیطانى غلبه كرد.(خرداد ۵۸)

در پیامى كه به مناسبت شهادت استاد مطهرى در اردیبهشت ۵۸ دادند، مى‏‌فرماید:

ترورها نمى‌‏توانند شخصیت انسانى مردان اسلام را ترور كنند، آنان مى‏‌دانند كه به خواست خداى توانا، ملت ما با رفتن اشخاص بزرگ، در مبارزه علیه فساد و استبداد و استعمار مصمم‌‏تر مى‏‌شوند. ملت ما راه خود را یافته و در قطع ریشه‌‏هاى گندیده رژیم سابق و طرفداران منحوس آن از پاى نمى‏‌نشیند.

امام خمینی(ره) رهبر مقاوم انقلاب اسلامى مى‌‏فرماید:

ما با دست خالى بر این‏‌قدرت فوق‌‏العاده شیطانى كه همه قدرت‏‌ها دنبال او بودند، غلبه كردیم واین نبود جز این‏كه ملت ما با هم همراه بودند و صبور و بر مشكلات صبر مى‏‌كردند و مشكلات را با صبر و اتكال به خداى تبارك و تعالى حل كردند.(مهرماه سال ۵۹)

٤- اعتماد به نفس‏

اطمینان داشته باشید كه اگر بخواهید مى‏‌شود، اگر بیدار بشوید مى‏‌خواهید، شما بیدار بشوید و بفهمید این معنا را كه نژاد ژرمن از نژاد آریا بالاتر نیست و غربى‌‏ها از ما بالاتر نیستند. (دى‏‌ماه سال ۵۹)

امام امت اسلامى به نكته‌‏اى بس ظریف اشاره مى‏‌فرمایند:

اساس، باور این دو مطلب است: باور ضعف و سستى و ناتوانى و باور قدرت و قوه و توانایى. اگر ملت این باور را داشته باشد كه ما مى‌‏توانیم در مقابل قدرت‌‏هاى بزرگ بایستیم، این باور اسباب این مى‏‌شود كه توانایى پیدا مى‏‌كنند و در مقابل قدرت‌‏هاى بزرگ ایستادگى مى‏‌كنند. این پیروزى كه شما به‏‌دست آوردید، براى این‏كه باورتان آمده بود كه مى‏‌توانید…(فروردین سال ۶۰)

امام(ره) یكى از وظایف نویسندگان و گویندگان را دمیدن روح امید در كالبد امت مى‏‌داند و مى‏‌فرماید:

نویسنده‏‌هاى ما و گویندگان ما همه‏‌شان دنبال این باشند كه به این ملت امید بدهند، مایوس نكنند ملت را، بگویند توانا هستیم…(دى‏‌ماه ۵۹)

در جاى دیگر به یأس و نومیدى كه ریشه در عدم اعتماد به نفس دارد، اشاره مى‏‌كند و مى‏‌فرماید:

یأس از جنود ابلیس است، یعنى شیطان انسان را به یأس وامى‌‏دارد، همه ابلیس‏‌هایى كه مى‌‏بینید در طول تاریخ ملت‏‌هاى ضعیف را مأیوس كردند، همین‏‌هایى كه به ملت‌‏هاى ضعیف تزریق كرده‌‏اند كه ما هیچ نمى‏‌دانیم و هیچ نمی‌‏توانیم. ما باید جنود «ابلیس» را كنار بزنیم وامید را كه از جنود «الله» است در خودمان زنده بكنیم… (دى‏ماه سال ۵۹)

پی‌‏نوشت:

1. فرهنگ معین/ ج‏۱/ ص ۲۴۶؛ فرهنگ یك جلدى انگلیسى – فارسى حیم/ ص ۱۱۷۸

2. مقدمه‏‌اى بر استراتژى/ ص ۳۰ و ۳۱

3. همان

4. براى مطالعه بیشتر به كتاب «مقدمه‌‏اى بر استراتژى» تألیف آندره بوفر/ ترجمه مسعود كشاورز مراجعه نمایید.

5. نساء/ آیه ۹۵

6. بقره/ آیه ۲۵۶

7. زخرف/ آیه ۲۶

8. كافرون/ آیه ۲

9. كامل ابن اثیر

10. مائده آیه ۳۵

11. وسائل شیعه/ جلد یازده‏

12. فاطر/ آیه ۶

13. یوسف/ آیه ۵

14. منافقون/ آیه ۴

15. طه/ آیه ۸۰

16. مائده/ آیه ۸۲

17. بحارالانوار/ ج ۷۷/ ص ۱۷۹

18. ولایت فقیه/ ص۱۷۶

19. اگرچه امروز از كمونیزم و پیروانش خبرى نیست ولى در سال ۵۹ به‏‌عنوان خطر بزرگى براى بشریت، مورد توجه امام خمینى(ره)بوده است.