تاریخ بشرى، پُر از كتمانهایى است كه توسط چهرههاى خائن و قلم به مُزدانِ منفعتطلب انجام گرفته است. كسانىكه یا قوّتها و ارزشها را نادیده گرفتند و یا از ضعفها و خیانتها،
******************************************************
عوامل مؤثر در موفقیت روابط عمومی- بخش سوم
سید رضا تقوی
آفتهاى روابط عمومى
همانطوركه مسؤولان و دستاندركاران روابط عمومى، عوامل موفقیت را شناسایى مىكنند و با بكارگیرى و تقویت آن، راه دستیابى به هدف را هموار مىسازند تا خود را به قله پیروزى برسانند و پرچم موفقیت را برافراشته سازند، باید بههماناندازه، نسبت به آفتها نیز حساسیت داشته باشند زیرا گاهى یك آفت، كافى است تا خرمن دستاوردها و موفقیتها را به آتش بكشاند.
آفتها، دشمنانى هستند كه همیشه در كمیناند تا مانع رسیدن به هدف شوند و سرمایههاى بدست آمده را نیز مورد تهدید قرار مىدهند. هشدار پیامبر اعظم(ص) را همیشه مدنظر داشته باشیم كه فرمود: براى هر چیزى آفتى وجود دارد كه آنرا فاسد مىكند « لِكُلِّ شَیْءٍ آفَةٌ تُفْسِدُهُ»(۳۴)
روابط عمومى هم مانند سایر حوزههاى مسؤولیتى، آفاتى دارد كه با برنامهریزىهاى هوشمندانه و مراقبتهاى مسؤولانه مىتوان جلو آسیب را گرفت و جریان فعالیتهاى ارتباطى را سالم وسازنده بهپیش برد. هرچند آفتهایى كه حوزه روابط عمومى را تهدید مىكنند بسیارند ولى در اینجا به چند آفت مهمتر اشاره مىكنیم:
١. كتمان و پنهان كارى
هركس، در آن مواردى كه باید دانستنىهاى خود را بیان كند و اطلاعات موجود در ذهن را در اختیار دیگران قرار بدهد از بیان آنها سر باز بزند كتمان كرده و با این پردهپوشى، خود را به گناه آلوده كرده است.
از نگاه اسلام، اطلاعاتى كه در اختیار عالمان قرار مىگیرد و یا دریافتهاى اطلاعاتى مسؤولان نظام، سرمایه شخصى نیست، در هر موردى كه رشد و تعالى جامعه و یا سلامت و پیشرفت كار به بیان آن اطلاعات وابستگى داشته باشد باید سخاوتمندانه آنها را در اختیار مسؤولان ذیربط و مردم قرار داد تا راه رشد و پیشرفت هموار گردد.
اطلاعاتى كه در حوزه روابط عمومى باید جابهجا شود، اطلاعات محرمانه و یا طبقه بندى شده نیست كه نتوان آنها را بیان كرد، اطلاعاتى از نوع عمومى و معمولى است، بنابراین هیچ بهانهاى براى كتمان و پردهپوشى وجود ندارد.
هرگاه مسؤولان روابط عمومى در بیان مطالب و نقل وانتقال اطلاعاتِ خود، دچار پردهپوشى و پنهانكارى شوند و از بیان حقایق، بهخاطر ملاحظاتى، سرباز بزنند به آفت ویرانگر كتمان، مبتلا شدهاند.
تاریخ بشرى، پُر از كتمانهایى است كه توسط چهرههاى خائن و قلم به مُزدانِ منفعتطلب انجام گرفته است. كسانىكه یا قوّتها و ارزشها را نادیده گرفتند و یا از ضعفها و خیانتها، بهخاطر رضایت صاحبان قدرت چشمپوشى كردند و از این رهگذر خسارتهاى فراوانى را به فرهنگ انسانیت تحمیل كردند. خداوند سبحان براى این دسته از انسانها، در روز قیامت، مجازات سختى در نظر گرفته است چنانكه پیامبر اكرم(ص) فرمود:
«مَنْ كَتَمَ عِلْماً نَافِعاً عِنْدَهُ أَلْجَمَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِلِجَامٍ مِنْ نَارٍ»(۳۵)
«هرآنكسكه دانش و اطلاعات سودمندى داشته باشد و آنرا كتمان و مخفى كند خداوند در روز قیامت، بر دهانش، دهنهاى از آتش مىزند.»
در صندوق سینه تاریخ، كتمانهاى بسیار وجود دارد ولى برجستهترین كتمان در مورد شخصیتِ بىبدیل تاریخِ بشریت امیر مؤمنان حضرت على(ع) انجام گرفته است. هم كتمان حقیقت كردهاند و هم كتمان واقعیت و هم كتمان فضیلت. ولى خورشید شخصیت على(ع) در پسِپردهی كتمانِ خیانتگران نماند، در میسر تاریخ، اندیشمندان رشید، قد برافراشتند و با شجاعت و انصاف، حجاب كتمان را كنار زدند و بخشى از جفاى ستمگران را بر ملا كردند كه یكى از چهرههاى فداكار، علامه عالیقدر آیتالله حاج شیخ عبدالحسین امینى، صاحب كتاب گرانسنگ «الغدیر» است.
عواملى كه موجب مىگردد تا كتمان بهوجود بیاید متعدد و مختلف است:
۱. منفعتطلبى: آنانكه با گفتن حقایق، منافع خود را در خطر مىبینند از بیان حقایق خوددارى مىكنند.
۲. ترس: برخى از انسانها شهامت گفتن حقایق را ندارند و همین عامل، باعث مىشود تا آنان از بیان حقیقت طفره بروند.
۳. حسادت: از دیگر عوامل كتمانِ حقیقت، حسادت است و این خصیصه اخلاقى نیز موجبات كتمان را فراهم مىآورد.
۴. تعصبات تشكیلاتى: برخى از افراد، چون خود را عضو سازمانى مىدانند نسبت به آن، تعصب بىجا دارند، اینگونه تعصبات، ریشه در خودپسندى دارد و لذا ضعفها و نارسایىها را یا كتمان مىكنند یا به گردن دیگران مىاندازند.
با توجه به مطالب یادشده، روابط عمومى، هرگز نباید به آفت كتمان مبتلا شود زیرا كتمان و پنهانكارى، با فلسفه روابط عمومى در تضاد است. هر یك از عوامل فوق قادر خواهد بود كه مسؤولان روابط عمومى را بهپنهانكارى و كتمان سوق بدهد و در نهایت روابط عمومى را بهكلى، از خاصیت بىاندازد.
٢. تملق و چاپلوسى
از دیگر آفات مخرب و زیانبار روابط عمومى، تملق و چاپلوسى است. رفتارهاى متملقانه با هر انگیزهاى كه باشد از سیّئات اخلاقى بهشمار مىآید و مسؤولان روابط عمومى باید با جدیّتِ هرچه بیشتر، از نفوذ چنین رفتارهاى نامطلوبى به این حوزه، جلوگیرى كنند.
«در فرهنگ تربیتى اسلام، تملق و چاپلوسى با ایمان انسان مؤمن در تضاد است، زیرا جهانبینى و نگرش عمیق مؤمن، هرگز به او اجازه نمىدهد تا در پى رفتارهاى متخلقانه باشد و از این طریق خویش را به انواع آفتهاى اخلاقى و انسانى آلوده كند. مؤمن به خدا توكل دارد و از هر نوع ریاكارى و نفاق بهدور است چنانكه پیامبر اكرم(ص) فرموده است: تملق و چاپلوسى از اخلاق مؤمن نیست «لَیْسَ مِنْ أَخْلَاقِ الْمُؤْمِنِ الْمَلَقُ»(۳۶)
روزى گروهى از مردم، خدمت حضرت على(ع) رسیدند و درحضور آنحضرت زبان به مدح و ثنا گشودند، آنحضرت با شنیدن ستایشهاى آنان، دستهاى خود را به طرف آسمان بلند كرد و از پیشگاه خداى سبحان درخواست نمود كه:
«اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعْلَمُ بِی مِنْ نَفْسِی وَ أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِی مِنْهُمْ اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا خَیْراً مِمَّا یَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لَنَا مَا لَا یَعْلَمُون»(۳۷)
«بار خداوندا ! تو به من از خود من، داناتر هستى و مرا بهتر از خودم مىشناسى و من نسبت به خودم از این ستایشگران داناترم. خداوندا! ما را بهتر و مؤثرتر از آنچه این مدیحهسرایان، در پندار خود دارند قرار بده و ما را بیامرز از آنچهكه اینان نمىدانند.»
رفتارهای متملقانه و چاپلوسانه، بهمناسبتهای گوناگون، در قالبهای مختلف و موقعیتهای اجتماعی و روانی متفاوت شكل میگیرد، ولی همه این رفتارها یك وجه مشترك دارند كه آن «منفعتطلبی» است. انگیزه منفعتجویی اعم از منافع سیاسی، فرهنگی، اقتصادی ویا موقعیتی باشد كه فرد متملق را به این سمت و سو كشانده است.
آثار خسارتبارى را كه اینگونه از رفتارها، بر فرهنگ و اخلاق جامعه گزارد باید براى مسؤولان و دستاندركاران تربیت اجتماعى از هر جهت قابل توجه باشد كه ما در اینجا به چند نمونه از آثار و پیامدهاى آن اشاره مىكنیم:
۱. تخریب اعتماد عمومى: از آثار نامطلوب تملق در روند ارتباط با دیگران ریشهسوزى اعتماد است، اعتمادى كه یكى از اركان ارتباطات عمومى بهحساب مىآید و اگر اعتمادها فرو ریزند، زنجیره ارتباطها نیز از هم گسسته خواهند شد. درچنین شرایطى رابطهاى برقرار نمىشود تا جایى براى روابط عمومى باشد.
۲. از پىآمدهاى دیگر چاپلوسىها، بستن زبان منتقدین و از بین بردن آثار مفید و ارزشمند انتقاد است. فضایى را كه رفتارهاى متملقانه بهوجود مىآورد و چهرههاى زشتى كه توسط چاپلوسان بزرگ مىشوند جایى براى نقد باقى نمىگذارد.
۳. اطلاعات غلط دادن: چاپلوسى نوعى دادن اطلاعات غلط نسبت به دیگران و دستگاههاست و به یك معنا، ترویج فرهنگ دروغگویى، در لباس به ظاهر زیبای تملق است كه از گناهان بزرگ محسوب مىشود.
۴. ایجاد غرور و نخوت: از آثار زیانبار ستایشهاى اغراقآمیز و تملقات نفرتانگیز این استكه ریاستمداران و صاحبان قدرت، بهویژه انسانهاى ضعیفالنفس را دچار غرور و نخوت نماید و از آنان شخصى كاذب بهوجود مىآورد كه دیگر خود را به راهنمایىهاى دلسوزانه و پیشنهادهاى مشفقانه محتاج نداند و رفته رفته به سمت و سوى استبداد و خودسرى كشیده شود كه نتیجهاى جز سقوط و هلاكت، چیز دیگرى ندارد. تنها در این میدان، مردان خودساخته اند كه در اوج قدرت، تحت تأثیر تمجیدها، حتى اگر به صدق و راستى هم باشد قرار نمىگیرند:
در سال ۱۳۶۶ ائمه جمعه كشور به خدمت امام خمینى(ره) رسیدند. در محضر امام، حضرت آیتالله مشكینى(ره) امام جمعهی قم سخنرانى كردند و از مقام ارجمند آن امام راحل تجلیل به عمل آوردند، امام(ره) بعد از سخنان ایشان فرمودند:
«من از جناب آقاى مشكینى گله دارم، زیرا ما آنقدر گرفتار نفس خود هستیم كافى است، دیگر مسائلى نفرمائید كه انباشته شود در نفس ما، و ما را به عقب برگرداند. شما دعا كنید كه آدم شویم. دعا كنید كه حتى بههمین ظواهر اسلام عمل كنیم.»(۳۸)
٣. بىاعتنایى به افكار عمومى
یكى از منابع مهم روابط عمومى در برنامهریزىها، انتشار اخبار تهیه و تدوین گزارشات، شیوهها و روشهاى ابلاغ پیام، افكار عمومى جامعه است، زیرا افكار عمومى، تجلى اداره و انعكاس تقاضاى مردم مىباشد و بههمین جهت دنیاى امروز براى افكار عمومى موقعیت بالایى قائل است.
دولتها، افكار عمومى را پشتوانهى مهم و مؤثرى براى پیشبرد برنامههاى سیاسى خود مىدانند و هرگاه بخواهند موضوع مهمى را در جامعه بهپیش ببرند نخست مشاركت و حمایت مردم را از طریق همسو كردن افكار عمومى بدست مىآورند و سپس به اقدامات میدانى وارد مىشوند.
اگرچه اندیشمندان علوم اجتماعى در تعریف افكار عمومى به تعریف جامعی كه مورد اتفاق نظر باشد دست پیدا نكردهاند ولى مىتوان بهصورت كلى گفت: افكار عمومى مجموعهى آراء و داورىهایى را مىگویند كه در بخش بزرگى از جامعه شكلگرفته و شامل قضاوت عمومى، تمایل عمومى و عمل عمومى مىشود.
امروز در جهان سیاست با افكار عمومى، مهمترین رخدادهاى سیاسى اجتماعى را بهوجود مىآورند و یا آنرا مهار مىكنند. با در اختیار گرفتن افكار عمومى، دولتى را ساقط، و دولتى را بر سركارمى آورند. آن احزاب و جریانهاى سیاسى، اجتماعىاى موفق و پیروز خواهند بود كه بتوانند افكار عمومى را با خود همراه كنند.
با توجه به نقش كارساز افكار عمومى، روابط عمومى نمیتواند نسبت به آن بىاعتنا باشد. شناخت افكار عمومى، براى هر نهاد و جریانى كه باید با مردم سر و كار داشته باشد لازم است و بدون شناخت، نمىتوان در عرصه ارتباطات عمومى توفیق چندانى بدست آورد.
شناخت افكار عمومى، ما را به یك سلسله از شناختهاى دیگرى مىرساند كه هركدام از آنها نقش مؤثرى در دستیابى به اهداف دارند كه به برخى از آن شناختها اشاره مىكنیم:
۱. شناسایى شرایط موجود جامعه.
۲. ارایه وضعیت ایستایى و یا پویایى جامعه.
۳. هدایت برنامهریزان، با شرایط مطلوب.
۴. ارایه نمودى از رفتارهاى اجتماعى جامعه در حال و آینده.
۵. میزان تأثیرگذارى شگردهاى تبلیغاتى و آسیبپذیرى جامعه در جنگهاى روانى.(۳۹)
براساس آنچه كه بیان شد، براى مسؤولان روابط عمومى، شناخت افكار عمومى، از ضروریات صنفى و شغلى آنان محسوب مىشود. آنان باید بدانند كه افكار عمومى به چه اطلاعات و پیامهایى نیازمند است؟
آیا افكار عمومى در تضاد با پیامهایى است كه روابط عمومى باید ابلاغ كند؟
آیا در افكار عمومى زمینه پذیرش، براى پیامهاى روابط عمومى وجود دارد؟
آیا افكار عمومى موجود را دیگران بهوجود آوردهاند، راه نفوذ و تغییر افكار عمومى چیست؟
از چه ابزارى براى تغییر افكار عمومى باید استفاده كرد؟ و…
اینها پرسشهایى است كه روابط عمومى باید نسبت به آنها آمادگى و آگاهى كامل، براى پاسخگویى داشته باشد و بىاعتنایى به آنها آفتى براى فعالیتهاى روابط عمومى خواهد بود.
٤. ناهماهنگى گفتار و كردار
از دیگر آفتهایى كه تلاشهاى دستاندركارانِ در حوزه روابط عمومی را بىاثر یا كماثر مىكند ناهماهنگى گفتار و كردار مسؤولان است. آنانكه رفتار و عملكردشان با گفتار و شعارهایشان تفاوت فاحش داشته باشد قدرت فتح ذهن و دل مخاطب را ندارند.
آندسته از مربیان، هدایتگران و عالمان دینى كه رسالت هدایت مردم را برعهده دارند اگر رفتارشان با گفتارشان در تضاد با یكدیگر باشد مخاطب نیز در سرگردانى و تضاد قرار مىگیرد و طبعاً پیامهاى هدایتبخش، در فضاى ذهنى متضاد، نمىتواند تأثیرگذار باشد. امام صادق(ع) در یك بیان تمثیلى مىفرماید:
«إِنَّ الْعَالِمَ إِذَا لَمْ یَعْمَلْ بِعِلْمِهِ زَلَّتْ مَوْعِظَتُهُ عَنِ الْقُلُوبِ كَمَا یَزِلُّ الْمَطَرُ عَنِ الصَّفَا»(۴۰)
«زمانىكه عالم به علم خود عمل نكند پند و اندرزش از دلها مىلغزد و جذب نمىشود همچنان كه قطرات باران از روى سنگ صاف مىلغزد.»
سعدى در گلستان، در ضمن حكایتى مىگوید: «فقیهى پدر را گفت هیچ از این سخنان رنگین و دلاویز متكلّمان در من اثر نمىكند به حكم آنكه آنچه نمىبینم مر ایشان را، كردارى موافق گفتار.
ترك دنیا به مردم آموزند | خویشتن سیم و غلّه اندوزند | |
عالِمى را كه گفت باشد و بس | هرچه گوید، نگیرد اندر كس | |
عالِم آنكس بود كه، بد نكند | نه، بگوید به خلق و خود نكند(۴۱) |
مسئولان روابط عمومی، باید بدانند كه هرگونه عمل و رفتاری كه صداقت آنان را در نظر مخاطبان خدشهدار كند به همان اندازه از تأثیرگذاری آنان بر جامعهی هدف، كاسته خواهد شد.
دستاندركاران حوزه روابط عمومی، باید صداقت و ایمان خود را نسبت به آنچهكه میگویند و میخواهند، برای مخاطب خود به اثبات برسانند كه یكی از راههای اثبات صداقت این استكه سخنان خود را با عمل به محتوای آن، امضاء كنند و از دیگران همان را بخواهند كه خود پیش از آنها انجام دادهاند.
عدم صداقت در چهار مطلب نمود پیدا مىكند كه مسؤولان روابط عمومى باید از آنها به شدّت پرهیز كنند:
۱. تناقضگویى.
۲. مبالغه و اغراق.
۳. تحریف.
۴. سانسور.
پینوشت:
۳۴. میزان الحكمه / واژه علم / حدیث ۱۳۸۱۱
۳۶. رفتارهاى فرهنگى / ص۲۲۳ / سیدرضا تقوى
۳۷. نهجالبلاغه / حكمت ۱۰۰
۳۸. رفتارهاى فرهنگى / ج۱ / ص۲۲۷
۳۹. رسالت و جایگاه نماز جمعه / ص۱۰۲
۴۰. منیة المرید / ص۴۸
۴۱. گلستان سعدى / باب دوم / حكایت ۳۸
ثبت ديدگاه