در نیایشهای اسلامی که شعلههای عشق عاشقانند و از دهانه تنورِ دلِ امامان ما زبانه کشیدهاند تا فضای سرد و ساکت جانهای انسانها را حرارت و شور و شعور بخشند، زیباترین و شیواترین شیوههای زندگی انسانیِ انسان را تعلیم میدهند و متعالیترین روش «انسان زیستن» را…
****************************************************
نظام توزیع در فرهنگ اسلامی-بخش چهارم
پدیدآورنده: سید رضا تقوی
توزیع خواستهها در نیایش
بخش عظیمی از معارف اسلامی را باید در دعاها جستجو کرد زیرا نیایشها از سینه سوزان شخصیتهایی بیرون جهیده که در عشق بهخدا عاشقند و در میدان نیاز، چونان عابدی بهدنبال معبود و چونان عاشقی بهدنبال معشوق میگردند تا به مطلوب و محبوب خویش دست یابند جملههایی که از اعماق دل این نیازمندان عاشق سرچشمه میگیرد و از جویبارهای زبان و چشم و کف دست و صدای تند دل بهجانب معشوق جریان مییابند نیایش نامیده میشوند.
چه کسی است که دعاهایی همانند «کمیل» و «ابوحمزه ثمالی»… را بخواند و از اعماق جان به آن جملههای آتشین نزدیک شود ولی حرارتِ تنورِ دلِ امام را احساس نکند آنجا که مولا امیرالمؤمنین با خدای خود سخن میگوید:
«صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ فَكَیْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِك»(۵۱)
«گیرم که بر عذاب تو صبر کردم پس چگونه بر جدایی و فراق تو صبر کنم؟»
هر مقدار که انسان بههنگام خواندن این فرازها، بهمنبع حرارت، نزدیکتر شود سوزش را بیشتر احساس میکند تا آنجا که در شعله فرو رود و خود یک پارچه شعله شود.
آنان که ره دوست گزیدند، همه | در کوی شهادت آرمیدند، همه | |
در معرکه دو کون فتح از عشق است | هرچند سپاه او شهیدند، همه |
در نیایشهای اسلامی که شعلههای عشق عاشقانند و از دهانه تنورِ دلِ امامان ما زبانه کشیدهاند تا فضای سرد و ساکت جانهای انسانها را حرارت و شور و شعور بخشند، زیباترین و شیواترین شیوههای زندگی انسانیِ انسان را تعلیم میدهند و متعالیترین روش «انسان زیستن» را بهنیایشگر میآموزند.
موقعیت و اهمیت «دعا» را باید از توجه و تأکید پیشوایان معصوم اسلام فهمید که این بزرگواران با چه تعابیر و کلماتی عظمت ارتباط مخلوق با خالق را در قالب نیایش، معرفی فرمودهاند که بیان چند نمونه از آن تعابیر خالی از لطف نیست.
١ـ دعا، سلاح مؤمن است
قال رَسُولُاللهِ(ص): «الدُّعَاءُ سِلَاحُ الْمُؤْمِن»(۵۲)
پیامبر خدا فرمود: «دعا اسلحه مؤمن است.»
٢ـ دعاء کلید نجات و رستگاری است.
قال علی(ع): «الدُّعَاءُ مَفَاتِیحُ النَّجَاحِ وَ مَقَالِیدُ الْفَلَاحِ»(۵۳)
حضرت علی(ع) فرمود: «دعا کلیدهای نجات و گنجینههای رستگاریست.»
٣ـ دعا درمان همه دردهاست.
قال ابوعبدالله(ع): «عَلَیْكَ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّهُ شِفَاءٌ مِنْ كُلِّ دَاءٍِ»(۵۴)
امام صادق(ع) بهیکی از اصحابش فرمود: «بر تو باد بهدعا زیرا دعا درمان هر دردی است.»
٤ـ دعاء اسلحه پیامبران است.
«عَنِ الرِّضا(ع) أَنَّهُ كَانَ یَقُولُ لِأَصْحَابِهِ عَلَیْكُمْ بِسِلَاحِ الْأَنْبِیَاءِ فَقِیلَ وَ مَا سِلَاحُ الْأَنْبِیَاءِ قَالَ الدُّعَاءُ»(۵۵)
حضرت رضا(ع) بهیاران خود میفرمود: «بر شما باد بهسلاح پیامبران، سؤال شد که سلاح پیامبران چیست؟ امام فرمود: سلاح پیامبران دعا است.»
٥ـ دعاء برترین عبادت است.
قال ابوجعفر(ع)… «وَ أَفضَلُ العِبادَةِ الدُّعا»(۵۶)
امام باقر(ع) فرمود: «بهترین عبادت دعا است.»
آنچه که در نیایشها قابل توجه میباشد ایناست كه نیایشگر نیازش را در حضور بینیاز ابراز میکند و با اصراری عاشقانه و ملتمسانه، دامن معشوق را میگیرد و از او که قدرت برآوردن نیازمندیهایش را دارد حاجت میطلبد. در نیایشهای اسلامی، زیباترین شیوه توزیع ارائه میگردد و خواستههای انسانِ نیایشگر بهگونهای عادلانه، بر کلیه اعضا و جوارح توزیع میشود و طبقات گوناگون اجتماعی را زیر چتر خود جای میدهد. در دعای معروف و موسوم بهدعای حضرت مهدی(عج) نخست، خواستار بخشی از نعمتها میشویم و از خداوند میخواهیم تا ما را به آن توفیقات، موفق و به آن نعمتها متنعّم گرداند و این توفیق بهگونهای فراگیر بهجنبههای مختلف توزیع میگردد.
«اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیَةِ وَ صِدْقَ النِّیَّةِ وَ عِرْفَانَ الْحُرْمَةِ وَ أَكْرِمْنَا بِالهُدَى وَ الاسْتِقَامَةِ»
«بارخدایا، توفیق فرمانبرداری و دوری از نافرمانی و راستیِ نیت و شناسایی حرمت را روزی ما گردان و ما را بههدایت و استواری بزرگ دار.»
سپس، خواسته را بهاعضاء و اندام خود میکشاند و در توزیع نسبت به آنها میگوید:
«وَ سَدِّدْ أَلْسِنَتَنَا بِالصَّوَابِ وَ الْحِكْمَةِ
وَ امْلَأْ قُلُوبَنَا بِالْعِلْمِ وَ الْمَعْرِفَةِ
وَ طَهِّرْ بُطُونَنَا مِنَ الْحَرَامِ وَ الشُّبْهَةِ
وَ اكْفُفْ أَیْدِیَنَا عَنِ الظُّلْمِ وَ السَّرِقَةِ
وَ اغْضُضْ أَبْصَارَنَا عَنِ الْفُجُورِ وَ الْخِیَانَةِ
وَ اسْدُدْ أَسْمَاعَنَا عَنِ اللَّغْوِ وَ الْغِیبَةِ»
«خدایا، زبانهای ما را بهراستی و حکمت آراسته بدار
دلهای ما را با نور دانش و معرفت انباشته نما
شکمهای ما را از غذای حرام و شبههناک پاک بدار
دستهای ما را از ظلم و دزدی باز بدار
چشمهای ما را از گناهان و خیانت بپوشان
گوشهای ما را از سخن بیهوده و غیبت ببند.»
و چون توزیع را در اعضای بدنِ خود انجام میدهد بهسراغ طبقات اجتماعی میرود و از خداوند خیر و نیکی را نسبت به آنان میخواهد و میگوید:
«وَ تَفَضَّلْ عَلَى عُلَمَائِنَا بِالزُّهْدِ وَ النَّصِیحَةِ
وَ عَلَى الْمُتَعَلِّمِینَ بِالْجُهْدِ وَ الرَّغْبَةِ
وَ عَلَى الْمُسْتَمِعِینَ بِالاتِّبَاعِ وَ الْمَوْعِظَةِ
وَ عَلَى مَرْضَى الْمُسْلِمِینَ بِالشِّفَاءِ وَ الرَّاحَةِ
وَ عَلَى مَوْتَاهُمْ بِالرَّأْفَةِ وَ الرَّحْمَةِ
وَ عَلَى مَشَایِخِنَا بِالْوَقَارِ وَ السَّكِینَةِ
وَ عَلَى الشَّبَابِ بِالْإِنَابَةِ وَ التَّوْبَةِ
وَ عَلَى النِّسَاءِ بِالْحَیَاءِ وَ الْعِفَّةِ
وَ عَلَى الْأَغْنِیَاءِ بِالتَّوَاضُعِ وَ السَّعَةِ
وَ عَلَى الْفُقَرَاءِ بِالصَّبْرِ وَ الْقَنَاعَةِ
وَ عَلَى الْغُزَاةِ بِالنَّصْرِ وَ الْغَلَبَةِ
وَ عَلَى الْأُسَرَاءِ بِالْخَلاصِ وَ الرَّاحَةِ
وَ عَلَى الْأُمَرَاءِ بِالْعَدْلِ وَ الشَّفَقَةِ
وَ عَلَى الرَّعِیَّةِ بِالْإِنْصَافِ وَ حُسْنِ السِّیرَةِ
وَ بَارِكْ لِلْحُجَّاجِ وَ الزُّوَّارِ فِی الزَّادِ وَ النَّفَقَةِ»
«خداوندا، بر علمای ما بهوسیله زهد و نصیحت؛ بر دانشآموزان ما نسبت کوشش و علاقه؛ بر شنوندگان ما پیروی و موعظه؛ و بر بیمارانِ مسلمانان، شفا و آسایش؛ بر مردگانشان مهربانی و رحمت؛ بر پیران ما وقار و آرامش؛ بر جوانان، بازگشت و توبه؛ بر زنان، حیاء و عفت؛ بر ثروتمندان، فروتنی و گشایش؛ بر فقیران، شکیبایی و قناعت؛ بر جنگجویان، یاری و پیروزی؛ بر اسیران، رهایی و آسایش؛ بر فرمانروایان، عدالت و مهربانی؛ بر رعیت، انصاف و خوشرفتاری، بر حاجیان و زائران، توشه و نفقهای پربرکت؛ تفضل و عنایت فرما.»
در دعاء «ام داود» که معمولاً در پایان روزهای اعتکاف میخوانند و از دعاهای بسیار پرمحتوا میباشد درودها و رحمتها چنان توزیع میگردد که حتی شخصی و یا شخصیتی از پیامبران معروف را وانمیگذارد آنگاه که از خداوند میخواهد تا هرچه بیشتر، رحمت خود را بر پیامآورانش بفرستد، از آدم و حواء شروع و بهپیامبر عالیمقام اسلام ختم میکند و سپس اوصیا و صلحا را مورد توجه قرار میدهد و چنین میگوید:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَوْصِیَاءِ وَ السُّعَدَاءِ وَ الشُّهَدَاءِ وَ أَئِمَّةِ الْهُدَى اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَبْدَالِ وَ الْأَوْتَادِ وَ السُّیَّاحِ وَ الْعُبَّادِ وَ الْمُخْلَصِینَ وَ الزُّهَّادِ وَ أَهْلِ الْجِدِّ وَ الِاجْتِهَادِ …»
«خداوندا، بر اوصیاء و سعادمندان و شهیدان و پیشوایان هدایت، و بر نخبگان صالح و شایستگان عابد و سیاحان و عبادتکنندگان و مخلصان و زاهدان و اهل کوشش و تلاش درود فرست.»
در دعای «ابوحمزه ثمالی» که از سینه سوزان سید سجاد(ع) بیرون آمده توزیع درخواستها و توزیع درودها کلیه ابعاد زندگی را، از دنیا و آخرت، فرد و جمع، خویش و بیگانه، خدا و خلق، معنویت و مادیّت، مرگ و حیات.. شامل شده است، آنجا که میگوید:
«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِحَیِّنَا وَ مَیِّتِنَا وَ شَاهِدِنَا وَ غَائِبِنَا ذَكَرِنَا وَ أُنْثَانَا صَغِیرِنَا وَ كَبِیرِنَا حُرِّنَا وَ مَمْلُوكِنَا»
«بار خداوندا، زنده و مرده ما را، حاضر و غایب ما را، مرد و زن ما را، بزرگ و کوچک ما را، آزاد و بنده ما را بیامرز.»
نیایشهای اسلامی نیایشگر را بهمسائلی مهم و سرنوشتساز متوجه میسازد و او را چنین آموزش میدهد که «تکبین» نباشد زیرا «تکبینی» که نشانه تنگنظری است از او میگیرد و کلیه اعضا و اندام و پیوندها و رابطهها را در یک مجموعه مورد عنایت قرار میدهد.
نیایشهای اسلامی، نیایشگر را از مرز خودخواهی عبور داده و بهمنزل دگرخواهی میرساند. نیایشهای اسلامی حصار خودبینی نیایشگر را میشکند و در هالهای از دگربینی قرارش میدهد و بالاخره همه اینها را در یک توزیع عادلانه، در قالب درخواستهای پرمحتوا منعکس میسازد.
توزیع غنائم جنگی
آنگاه که سپاه اسلام تحت نظارت و یا فرماندهی پیامبر و امام معصوم و یا نایب امام، جهت مقاتله و سرکوبی دشمنان مسلمانان و اعلام کلمه اسلام با جان و مال بسیج میشوند تا شعائر دین را اقامه کنند در یک جهاد اسلامی شرکت کردهاند.
- شرکتکنندگان در چنین میدانی «مجاهد» نام میگیرند که قرآن کریم در منزلتشان میگوید:
«فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ عَلَى الْقاعِدِینَ أَجْراً عَظِیماً»(۵۷)
«خداوند مجاهدان را بر نشستگان، به اجر و عظمت، برتری داده است.»
- بهشت در زیر سایه شمشیرانشان میباشد.
قال رسولالله(ص): «الجَنَّة تَحتَ ظِلالِ السُّیُوفِ»(۵۸)
پیامبر خدا فرمود: «بهشت در زیر سایه شمشیرها است.»
- میدان کارزار دروازه بهشت میگردد.
قال علی(ع): «فَاِنَّ الجَهادَ بابٌ مِن أبوابِ الجَنّة(۵۹)
امیرمؤمنان(ع) فرمود: «همانا جهاد دری از درهای بهشت است.»
- یک روز در میدان جهاد، ثوابی بیشتر از چهل سال عبادت مستحبی دارد.
قال رسولالله(ص): «إِنَّ صَبْرَ الْمُسْلِمِ فِی بَعْضِ مَوَاطِنِ الْجِهَادِ یَوْماً وَاحِداً خَیْرٌ لَهُ مِنْ عِبَادَةِ أَرْبَعِینَ سَنَةً»(۶۰)
پیامبر خدا فرمود: «شکیبایی یک روز جهاد در بعضی از مواضع حساس، بهتر از چهل سال عبادت است.»
- کشته شده در این میدان شهید است.
قال رَسُولُالله(ص): «اِنَّ فَوقَ کُلِّ بِرِّ بِرٌّ حَتی یَقتُلَ الرَّجُلُ شَهیداً فِی سَبیلِه»(۶۱)
پیامبر اسلام فرمود: «بالای هر نیکی، نیکی است تا اینکه شخصی در راه خدا شهید گردد که بالاتر از شهادت نیکیای نیست.»
و بالاخره چنین سپاهی ویژگی دیگرش اینست که هرگاه در این جهاد اموالی بهدست آورد آن اموال غنیمت محسوب میگردد و باید بر طبق ضوابط و شرایط خاصی توزیع شود.
فقهاء بزرگوار اسلام، غنیمت را اینگونه تعریف میکنند:
«ألغَنائُمُ کُلُّ ما أخَذَ بِالسَّیفِ مِن أَهلِ الحَربِ الَّذینَ اَمَرَ اللهُ تعالی بقتالهم…»(۶۲)
«به هر مالی که بهوسیله شمشیر از کافران گرفته شود که خداوند به جنگ با آنها فرمان داده است غنیمت میگویند.»
گاهی بهغنیمت «فیء» هم گفته میشود ولی باید توجه داشت که مابین این دو، فرق وجود دارد و آن ایناست كه غنیمت جنگی را با جنگ و تیغ و ستیز از کافران بستانند ولی «فیء» به آن اموالی گفته میشود که بدون جنگ و مشقت از کفار بهدست آید.
آنچه که ما در این بحث تعقیب میکنیم و باید در حد امکان بهتوضیح آن بپردازیم ایناست كه آیین آسمانی اسلام، در توزیع غنائم جنگی چگونه عمل میکند و اموال بهدست آمده را به چه شیوهای تقسیم مینماید؟ که قبل از بیان توزیع غنائم، توجه به فرازی از تاریخ اسلام بیفایده نخواهد بود.
نخستین جنگ سرنوشتساز اسلامی که در سال دوم هجرت بهوقوع پیوست، جنگ بدر بود، فرماندهی لشگریان اسلام را که سیصد و سیزده نفر هم بیشتر نبودند پیامبر اکرم خود برعهده داشت. این سپاه بسیار بهظاهر کوچک در کنار چاه بدرُ با لشگر هزار نفری قریش مقابل یکدیگر قرار گرفتند. نخست، جنگ بهصورت تنبهتن درگرفت و سپس، مابین دو سپاه کفر و ایمان، جنگ دستهجمعی آغاز شد که سرانجام این جنگ با یاری و نصرت خداوند بهپیروزی سپاه ایمان و نفع مسلمانان خاتمه پیدا کرد.
قرآن مجید در اینباره میگوید:
«وَ لَقَد نَصَرَکُمُ اللهَ بِبَدرٍ وَ أنتُم أذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللهَ لَعَلَکُم تَشکُرُونَ»(۶۳)
«و خداوند شما را در جنگ بدر در حالی که نسبت به امکانات کفار، ضعیف بودید یاری داد پس تقوا را پیشه خود سازید، شاید شما سپاسگذار باشید.»
پیامبر خدا در روز جنگ «بدر» بهخاطر تشویق مجاهدان اسلام جوائزی را معین کرد و فرمود هر یک از شماها فلان فرد مشرک را بکشید و یا اسیر نمایید و یا به محل مخصوصی حمله کنیدُ پاداشی نزد من خواهید داشت. ایمان سرشار مسلمانان، اجرای فرمان فرمانده سپاه، خشنودی قلب مبارک رسول خدا، عزت و شوكت اسلامی همه و همه، انگیزهای شد تا شور و شوق بیشتری در سربازان جوان، بهوجود آورد و هنگامی که فرمان حمله شروع شد، جوانان، با یورش برقآسای خود، کار را بر دشمن آنچنان تنگ کردند که دشمن، پس از مدتی نهچندان طولانی، شکست خورد، ولی پیرمردان در این محله بهگرد پرچم جمع شده بودند و حملهای بهدشمن نکردند.
شکست دشمن در جنگ بدر باعث گردید تا غنائم و اموال بسیاری بهدست لشگریان اسلام بیفتد و بههنگام تقسیم آن، اختلاف پدید آمد زیرا گروهی از جوانان که شجاعتها و رشادتهایشان موجبات پیروزی را فراهم ساخته بود، معتقد بودند که غنائم بهدست آمده از آن ایشان است و گروهی دیگر از سالخوردگان میگفتند ما نیز در مقر فرماندهی، پیامبر را نگهبان، بودهایم و از پشت سر، حفاظت شما را برعهده داشتهایم پس بنابراین غنائم بهدست آمده باید در میان همه سربازان حاضر در این جنگ توزیع و تقسیم گردد.
چون مابین بعضی از سربازان اسلام، بر سر غنائم بهدست آمده مشاجره لفظی درگرفت آیه نازل شد و غنائم را متعلق بهپیامبر معرفی کرد تا بههرگونه که بخواهد عمل کنند.
«یَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفالِ- قُلِ الْأَنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَیْنِكُمْ- وَ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِین»(۶۴)
«ای پیامبر! از تو در مورد انفال سؤال میکنند بگو انفال مخصوص خدا و پیامبر است از مخالفت با فرمان خدا پرهیز کنید و درگیریهایی مابین خود را اصلاح کنید مطیع خدا و پیامبرش باشید اگر ایمان دارید.»
پس از نزول این آیه، پیامبر دستور داد تا اموال بهدست آمده را میان همه سربازان بهطور مساوی تقسیم کنند.
اسلام بهعنوان یک قانون، غنائم جنگی را اینگونه تقسیم میکند که یکپنجم آنرا (خمس) متعلق بهپیامبر و یا امام میداند و چهار پنجم دیگر را میان مجاهدان توزیع مینماید و در هر دو قسمت نیز ضوابط توزیع مشخص میباشد.
الف. خمس
«پس بهعقیده ما، خمس غنائم، بهشش بخش تقسیم میگردد: دو بخش خدا و رسول و سهمی برای ذوالقربی میباشد که این سه سهم پس از زمان پیغمبر بهامام داده میشود (و اصطلاحاً سهم امام میگوییم) که آنرا در مخارج خویش و اهل بیتش، از بنیهاشم مصرف کند و سه سهم دیگر آن سهمی برای یتیمان و سهمی برای مساکین و سهمی برای ابن سبیل از خاندان رسالت میباشد (که اصطلاحاً سهم سادات میگوییم) و هیچکس از دیگر مردم، از این سهام سهگانه نصیبی نیست…»(۶۵)
ب. بهره جنگجویان
چهارپنجم غنائم جنگی بدینگونه مابین جنگجویان و یا حاضران در میدان جهاد توزیع میشود که جنگجوی پیاده یه سهم و جنگجوی اسبسوار (فارس) دو سهم میگیرد.
«حفصبن غیاث» میگوید از چگونگی تقسیم غنیمت جنگی از امام صادق(ع) پرسیدم، آنحضرت در پاسخ فرمود:
«لِلفارِسِ سَهمانِ وَ لِلراجِلِ سَهمٌ واحِدٍ»(۶۶)
«به سواره دو سهم و بهپیاده یک سهم میرسد.»
باید توجه داشت که اگر جنگجویی دو اسب را بهمیدان جهاد آورد سه سهم از غنیمت را میگیرد و بیشتر از دو اسب را دیگر سهمی نیست.
پینوشت:
۵۱. دعای کمیل
۵۲. كافی/ ج۲/ ص ۴۶۸
۵۳. همان
۵۴. كافی/ ج۲/ ص ۴۷۰
۵۵. كافی/ ج۲/ ص ۴۶۸
۵۶. اصول کافی/ کتاب الدعا
۵۷. نساء/ آیه ۹۵
۵۸. بحارالانوار/ ج ۳۳/ ص ۴۵۷
۵۹. نهجالبلاغه/ خطبه ۲۷
۶۰. المستدرک/ ج ۲/ ص ۲۴۵ بنقل الحیاة/ ج ۱/ ص ۲۳۹
۶۱. الفقه/ کتاب الجهاد/ ص ۹
۶۲. النهایة/ شیخ طوسی / ص ۱۹۶
۶۳. آل عمران/ ۱۲۳
۶۴. انفال/ آیه ۱
۶۵. ادوار فقه/ ج ۱/ ص ۲۳۱
۶۶. الفقه/ ص ۲۷۵- جواهر/ ج ۲۱/ ص ۲۰۱- النهایه شیخ طوسی/ ص ۲۹۵- وسائل الشیعه/ ج ۱۲/ ص ۷۹ – ادوار فقه/ ج ۱/ ص ۲۳۵
ثبت ديدگاه